- مقدمه 1
- اشاره 2
- 1- اشک عادی 5
- 3- اشک عاطفی و احساسی 5
- 2- اشک تدافعی 5
- اشاره 7
- رابطه اشک و گریه 11
- گریه و دل 13
- انواع گریه 19
- اشاره 19
- گریه نیاز 20
- گریه ناز 21
- گریه درد 23
- انواع درد 25
- گریه غم 28
- گریه شکست 31
- گریه هراس 32
- گریه مظلومیت 35
- گریه دروغین 37
- گریه شفقت 38
- گریه تمساح 42
- گریه فراق 42
- گریه یاد 44
- گریه شادی 45
- گریه مهر 47
- گریه عشق 48
- گریه ندامت 50
- گریه حسرت 52
- گریه خشیت 53
- گریه خوب و گریه بد 54
- گریه در متون دینی 55
- اشاره 59
- کارکردهای گریه 59
- 1- ابراز و تأمین خواست و نیاز 60
- 3- تأثیرگذاری و جلب عواطف 60
- 2- بیان احساسات و ادراک درونی 60
- آثار و فواید گریه 61
- 5- محافظت از خود دربرابر خطرهای احتمالی 61
- اشاره 61
- آثار گریه 62
- آثار روانی گریه 64
- 1- نرم دلی و حق پذیری 66
- آثار معنوی و تربیتی گریه 66
- اشاره 66
- 2- بهترین وسیله تقرب به خداوند 67
- 3- زدودن جرم و گناه 72
- 1- بستر همدلی و ایجاد ارتباط دورنی 73
- آثار اجتماعی گریه 73
- 2- بهترین وسیله ابراز همدردی 74
- اشک در عزای امام حسین علیه السلام 75
- اشاره 76
- 1- تبیین حقیقت عاشورا به عنوان مظهر نبرد حق برضد باطل 76
- علل تشویق به گریه در عزای امام حسین علیه السلام 76
- 2- تبیین عظمت فاجعه عاشورا 79
- 3- مبارزه با تحریف قیام امام حسین علیه السلام 81
- 4- حفظ و گسترش روحیه حق طلبی و ظلم ستیزی 85
محول سیستانی می گوید:
وقتی فرستادگان مأمون برای بردن امام رضا علیه السلام از مدینه به خراسان آمدند، امام رضا علیه السلام وارد مسجد پیامبر شد تا قبر جدش را وداع کند. درحالی که بلند گریه می کرد، چند بار با قبر پیامبر وداع کرد. من جلو رفتم و سلام کردم و ولایت عهدی را به او تهنیت گفتم. فرمود: درگذر از این! من از همسایگی جدم بیرون
می روم و در غربت می میرم.(1)
گریه یاد
یکی از سوزناک ترین گریه ها و اشک ها، اشک یاد است. وقتی دل های عاطفی و پراحساس، عزیز سفرکرده و یا ازدست رفته را به یاد می آورند، اشک دیدگان همچون باران می بارد. این اشک آتشی است که در دل شعله می کشد.
حقیقت انسان، دل اوست و هر جا دل رود، انسان همان جا است. وقتی دل با کسی پیوند عاطفی داشته باشد، فقدان آن، درد بزرگی برای آن دل است و هرگاه دل، آن کس را به یاد آورد، از دیگران می بُرد و به او می نگرد؛ ولی او دیگر نیست. پس جای او را خالی می بیند و این احساس، او را به گریه وامی دارد.
بلال حبشی - مؤذن پیامبر صلی الله علیه و آله - بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله او را در خواب دید. پیامبر صلی الله علیه و آله به او می گفت:
«ما هذه الجفوه یا بلال! اما لک ان تزورنا؟؛ این چه جفایی است ای بلال! وقت آن نرسیده است که به دیدار ما بیایی؟» بلال از خواب بیدار شد و بر مرکبش سوار شد و خود را به مدینه رساند. به طرف قبر پیامبر رفت و شروع به گریه کرد و خود را به قبر آن حضرت می مالید. حسن و حسین علیهما السلام آمدند. بلال آن دو را می بوسید و به خود می چسبانید. آن
1- (1) صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 234.