فلسفه اشک صفحه 45

صفحه 45

دو به بلال گفتند: ما از تو می خواهیم هنگام سحر اذن بگویی. بلال بر بام مسجد رفت و چون گفت: «الله اکبر، الله اکبر» مدینه از گریه به خود لرزید، و چون گفت: «اشهد ان لا اله الا الله» شیون اهل مدینه بلند شد و چون گفت: «اشهد ان محمداًَ رسول الله» زنان از خانه ها بیرون ریختند و هیچ روزی مانند آن روز دیده نشد که مردان و زنان، آن گونه گریسته باشند.(1)

امام سجّاد علیه السلام یکی از «بکّائون = بسیار گریه کنندگان» جهان به شمار می رود. آن حضرت همیشه پس از یادآوری حادثه کربلا به گریه می افتاد. هر وقت بر سر سفره افطار می نشست و چشمش به آب می افتاد، به یاد شهدای کربلا می افتاد و اشک امانش نمی داد و می گفت: «هر وقت کشته شدن فرزندان فاطمه را به یاد می آورم، بی اختیار بغض گلویم را می گیرد و اشکم جاری می شود».(2)

شاعری بسیار نغز گفته است:

چون که گل رفت و گلستان شد خراب

بوی گل را از که جوییم؟ از گلاب

گریه شادی

یکی از اشک ها و گریه ها، اشک شادی است. شادی احساس درونی و روانی است که می توان آن را به عنوان احساس رضایت فراتر از حالت عادی تعبیر کرد. اشک شادی بیانگر خوشحالی و لبریزشدن شادی از وجود آدمی و برای کسانی است که شادی ندیده اند و در انتظار و اشتیاق شادی خاصی بوده اند و یا آن شادی برایشان غیرمنتظره بوده است. هنگامی که مادری بعد از مدت ها دوری، فرزندش را می بیند اشک در


1- (1) ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج 17، ص 67.
2- (2) صدوق، الخصال، ص 302.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه