سلحشوران طف (شرح زندگانی اصحاب امام حسین علیه‌السلام) صفحه 85

صفحه 85

جنازه فرزندش علی اکبر قرار داد، پرسیدم: آن نوجوان کیست؟ گفتند «1»: قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب است.

برخی گفته‌اند: وقتی قاسم تنهایی و بی‌کسی عمویش را دید، از او اجازه نبرد خواست، حضرت به دلیل کم سنّی وی، به او اجازه میدان نداد، ولی او همواره بر خواسته‌اش پافشاری می‌کرد تا حضرت بدو رخصت داد، آن نوجوان به سان پاره ماه به میدان شتافت، راوی ماجرا را آن‌گونه که گذشت، ادامه داد «2».

أ تراه حین أقام یصلح نعله‌بین العدی کیلا یروه بمحتفی

غلبت علیه شامة حسنیةام کان بالأعداء لیس بمحتفی یعنی: آیا او را نظاره‌گری آن‌گاه که خواست میان دشمنان، بند کفشش را ببندد تا او را پای برهنه نبینند.

یعنی: یا شهامت حسنی بر او چیره شد و یا به دشمنان اهمیّت نمی‌داد.

عبد اللّه بن حسن بن علی بن أبی طالب علیهم السّلام‌

مادر وی دخت شلیل بن عبد اللّه بجلی برادر جریر بن عبد اللّه بود که این دو برادر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را درک کرده بودند. شیخ مفید می‌گوید: وقتی مالک بن نسر کندی با شمشیر ضربتی بر سر مبارک حسین فرود آورد و او را ناسزا گفت! امام علیه السّلام «3» کلاه‌خود را انداخت و قطعه‌ای پارچه و کلاهی دیگر خواست و سر مبارک را با آن پارچه بست و کلاه را پوشید و بر آن عمّامه نهاد، شمر و همراهانش به جای خود بازگشتند. پس از اندکی درنگ با همراهان خود بازگشت و اطراف حضرت حلقه زدند، عبد اللّه بن حسن که به سن بلوغ نرسیده بود از زنان حرم جدا شد و به سرعت


______________________________
(1). مقاتل الطالبین: 92 (با اندکی تفاوت در نقل و حذف برخی کلمات)، ارشاد: 2/ 108.
(2). بحار: 45/ 34.
(3). کلاه بلندی که در جنگ‌ها می‌پوشیدند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه