جرعه‌ای از زلال زیارت عاشورا صفحه 1

صفحه 1

سخن آغازين‌

عاشورا، ياد آور بلندترين فرياد مظلومانه تاريخ و تذكره غلبه خون برشمشيراست عاشورا، تابلويي است كه با هنرمندي تمام از يك طرف زيباترين چهره‌هاي لطافت و شكيبايي ايثار و از خودگذشتگي و بالاترين پرواز انسان‌هاي سيراب از معرفت ناب توحيد و ولايت را به تصوير كشيده و از جانب ديگر، نهايت پستي و پليدي را در اين زيستگاه طبيعي انسان عنصر اصلي در هر دو طرف اختيار، گزينش و انتخاب آزادانه است يك انتخاب پاي انتخابگر را بر فرق فرقدان نهاده و انتخاب ديگر، انتخابگر را چونان خسي بي مقدار يا پاره زباله‌اي عفن همراه با آواي مستمر لعن و نفرت و نفرين خدا و بندگان صالح و شايسته او به گداخته‌ترين طبقات دوزخ در جمع و جاي گاه ناپاكان بدان تاريخ مي‌فرستد.و هيچ تابلويي اين چنين هنرمندانه زشت و زيبايي خلقت انسان را انعكاس نداده در اين بين زيارت عاشورا معرفي نامه يا منشور تبليغاتي يا انگشت اشارتي است كه همواره توجه خواننده و بيننده را بدان تابلو منعطف و متوجه مي‌كند و عمق و وسعت ماجرا و آثار تاريخي تربيتي سياسي آن را براعت استهلال مي‌نمايد.از اين جهت زيارت عاشورا براي عاشوراييان متني مقدس و داراي نقشي بي‌بديل است اميد است تأمل و گفتن و نوشتن از اين زيارت هر چند در حدي اندك و متناسب با بضاعت مزجاه نگارنده در ازدياد معرفت و توجه بيشتر به جاي گاه سندي و رجالي و ابعاد و عمق فرازها و محتواي متن عرشي و بلند آن مفيد و موثر افتد و بهره و بصيرت افزايد و عنايت ثارالله و آقاي شهيدان عالم را نصيب كند.با اين تصور و ذهنيّت اين سطور در سال عزت و افتخار حسيني به همايش سراسري امام حسين (ع) ارائه و تقديم مي‌گردد.

سابقه نقل و رجال سند

قديمي‌ترين متني كه زيارت عاشورا را آورده كتاب كامل الزيارات ابي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه قمي است كه متوفاي 368 يا 369 هـ - به اختلاف نقل‌ها ـ و مدفون در شهر كاظمين عراق است متن زيارت را با پنج واسطه از حضرت باقر العلوم (ع) نقل كرده سپس كتاب «مصباح المتهجد» ابي جعفر محمد بن حسن الطوسي متوفاي 460 ه.ق و مدفون در شهر نجف اشرف است اين روايت داراي صدر و ذيل است صدر روايت بر اساس نقل «كامل الزيارات كه اصلي‌ترين و قديمي‌ترين است توسط دو نفر به معصوم مي‌رسد: يكي علقمة بن محمد حضرمي و ديگري مالك بن اعين جهني است در هر دو طريق صالح بن عقبة از آنان نقل كرده منتها در يكي همراه سيف بن عميره است و در ديگري به تنهايي به اين صورت حكيم بن داود بن حكيم از محمد بن موسي از محمد بن خالد از سيف بن عميرة و صالح بن عقبه از علقمه از امام باقر (ع) و محمد بن اسماعيل از صالح بن عقبه از مالك‌الجهني از امام باقر (ع) گرچه نقل «مصباح المتهجد» اندكي متفاوت است محمد بن اسماعيل بن بزيع از صالح بن عقبه از پدرش يعني عقبه بن قيس كوفي از امام باقر (ع).ذيل روايت در هر دو كتاب مشترك است صالح بن عقبه و سيف بن عميرة از علقمه از امام باقر (ع). بررسي اجمالي راويان و رجال سند و سپس نكاتي در متن و محتواي اين زيارت مورد نظر اين نوشتار است

راويان زيارت عاشورا

اگر مبناي مرحوم آية الله العظمي خوئي را در مقدمه كتاب ارزشمند ـ معجم رجال الحديث ـ بپذيريم و از جمله رجال سندهاي كتاب شريف كامل الزيارات را موثق بدانيم سند اين روايت جز در يك مورد - به توضيحي كه خواهد آمد - هيچ اشكال فني نخواهدداشت بر اين مبنأ تمام رجال سند، توثيق شده هستند، تنها محمد بن موسي بن عيسي الهمداني است كه توسط نجاشي و ابن الغضائري و صدوق و ديگران تضعيف شده گر چه به تعبير آية الله خوئي توثيق ابن قولويه و قولش در رجال كامل الزيارات معارض آن تضعيف است و اين تعارض تضعيف و توثيق به تساقط هر دو مي‌انجامد و در نتيجه محمد بن موسي از نظر رجالي مجهول الحال مي‌شود.اما اگر كسي مبناي توثيق عامي مرحوم آية الله خوئي را بپذيرد، جاي دقت و توجه بيشتري در سلسله سند هست كه در حد مقدور و توان بدان پرداخته مي‌شود:1- حكيم بن داود بن حكيم در كتب رجالي ظاهراً توثيقي ندارد. تهذيب از او نقل حديث كرده و با توثيق و تضعيفي همراه نيست محدث نوري هم در مستدرك به عنوان يكي از مشايخ ابن قولويه از او ياد مي‌كند.همين كه توثيق عام او با تضعيفي معارض نيست در اعتبار او كافي است 2- محمد بن موسي الهمداني مجهول الحال بودن وي در بيان علامه خوئي اشاره شد.3- محمد بن خالد الطيالسي علي رغم اين كه برخي رجالي‌ها، وي را از مجاهيل شمرده‌اند، ولي علامه نوري در مستدرك پس از ذكر مقدماتي مي‌نويسد: «و يظهر من جميع ذلك انّه من اجلّاء الرواة و الثقاة الاثبات . از راويان گران‌قدر و از موثقان و اهل‌دقت بسيار در ثبت و ضبط احاديث است سپس اظهار تعجب مي‌كند از كساني كه وي را از مجاهيل شمرده‌اند.4- محمد بن اسماعيل بن بزيع شيخ طوسي او را توثيق بليغ فرموده است ابن‌قولويه در كامل الزيارات لااقل 55 مورد از طريق او نقل حديث دارد و اين كميّت بالا دليل وثاقت بالاي ابن بزيع است مضافاً كه در كتب اربعه و ساير كتاب‌ها، حدود 230 روايت از طريق او نقل شده ابن بزيع ظاهراً از وزراي ابي جعفر منصور، خليفه عباسي است و موقعيتي شبيه علي بن يقطين در حكومت هارون داشته رجال نجاشي بياناتي را از حضرت ابي الحسن الرضا (ع) در مدح و ستايش محمد بن بزيع نقل كرده كه بيانگر اين معنا و جاي گاه بسيار والاي اوست به تناسب نام ايشان روايت ذيل مفيد به نظر مي‌رسد:محمد بن علي بن بلال كه به تعبير علامه خويي خود از موثقين است در محل دفن اين بزيع مي‌گويد: از صاحب اين قبر شنيدم كه از ابو جعفر (ع) ـ ظاهراً حضرت‌جواد (ع) مورد نظر است ـ شنيده كه فرمود: هر كس در زيارت قبر برادر مؤمن خود نزد قبر بنشيند رو به قبله و دست بر قبر گذارد و هفت بار سوره مباركه قدر را بخواند از بزرگ‌ترين هراس كه قيامت باشد ايمن خواهد بود.حاصل آن كه ابن بزيع از ثقات و بزرگان شيعه است او از صالح بن عقبه نقل كرده وثاقت وي را در قسمت بعدي خواهيم گرفت 5- عقبة بن قيس كوفي پدر صالح از اصحاب امام صادق (ع) است و ظاهراً توثيق و تضعيفي ندارد و از مجاهيل به شمار مي‌رود. عقبه هم صدر روايت را از حضرت باقر (ع) نقل كرده است در طريق دوم چنان كه گفته شد، نقل كننده از امام (ع) مالك الجهني است كه همان مالك بن اعين الجهني و از اصحاب حضرت باقر (ع) و به تعبير شيخ مفيد ممدوح آن بزرگوار است علامه خوئي پس از مطالبي در ارتباط با ايشان نتيجه گرفته «لا يبتغي الشك في كونة شيعياً امامياً حسن العقيده و هو ثقه ..» در حسن عقيده و امامي بودن و وثاقت او ترديدي نيست

فراز اصلي روايت‌

اصل زيارت عاشوراي معروف ذيل اين روايت است و در هر دو منبع پيش گفته يكسان نقل شده صالح بن عقبه و سيف بن عميرة از علقمه از حضرت باقر (ع).6- صالح بن عقبه در كامل الزيارات واسطه 27 نقل حديث است علامه خوئي پس از مقدماتي مي‌نويسد: «...فالرجل من الثقات .محدث نوري هم فرموده «...ذكر نا الامارات الدالة علي مدحه بل وثاقتة .نشانه‌هاي وثاقت او را آورده‌ايم 7- سيف بن عميرة در كامل الزيارات واسطه بيش از 10 نقل حديث است علامه خوئي پس از مقدماتي نقل شهيد ثاني در تضعيف او را آورده و فرموده : تضعيف نا موجهي است كه منشأ آن توهم واقفي بودن سيف است و از نظر زماني نمي‌تواند، صحيح باشد، علاوه كه وقف منافاتي با وثاقت ندارد بر فرض واقفي هم باشد، وثاقتش ثابت است 8- علقمه بن محمد الحضرمي از اصحاب حضرت باقر و ناقل متن اصلي زيارت عاشورا است ظاهراً تنها روايتي كه از او در كتب روايي ما، در دست است همين روايت زيارت عاشورا است و جز آن روايت ديگري راوياً و مروياً در دست نيست البته برادرش ابوبكر بن محمد الحضرمي كه او هم از رجال كامل الزيارات است و لااقل پنج مورد نقل روايت در آن كتاب دارد، در مجموع منابع روايي ما متجاوز از 124 روايت از وي نقل شده اما از خود علقمه جز اين يك مورد، روايت ديگري در دست نيست محدث نوري فرموده «يظهر من الكشي في ترجمة اخيه مدحه .از شرح حال برادرش كه در رجال كشي آمده ستايش خود علقمه هم فهميده مي‌شود. و ظاهراً اين سخن اشاره باشد به برخورد علقمه و برادرش ابوبكر از يك سو و جناب زيد بن علي بن الحسين (ع) از سوي ديگر و اينك نقل اين برخورد:بكار بن ابي بكر حضرمي فرزند همان ابوبكر پيش گفته نقل مي‌كند كه پدرم و عمويم علقمه وارد شدند بر زيد بن علي (ع) و عمويم علقمه از پدرم بزرگ‌تر بود، در دو طرف زيد نشستند، اين ملاقات پس از آن بود كه شنيده بودند جناب زيد اعلام كرده از ما اهل بيت كسي كه قيام مسلحانه نكند، امام نيست پدرم ابوبكر كه جري‌تر و جسورتر بود، از زيد پرسيد: اي ابا الحسين به من بگو آيا علي بن ابي طالب در دروان سكوت و خانه نشيني خود، امام بود، يا نبود مگر وقتي كه قيام به سيف نموده و حكومت را به دست گرفت زيد پاسخ نداد تا سه مرتبه سؤال را تكرار كرد و زيد هم پاسخي نمي‌داد. ابوبكر گفت اگر در آن مدت علي (ع) امام بود (يعني امامت حضرت به نصب الهي بوده نه صرفاً به انتخاب و اقبال مردم پس از او هم ممكن است كسي امام باشد، گرچه قيام به سيف‌نكرده باشد و مردم به او روي نياورده باشند ـ اشاره به امام باقر (ع) ـ و اگر در آن مدت امام نبوده و نص و نصبي در كار نبوده پس چه چيزي شما را به اين جا كشانده كه زمينه قيام را فراهم كنيد و چه چيزي شما فرزندان علي (ع) را بر غير خودتان فضيلت مي‌دهد.«بكار» مي‌گويد، سخن پدرم كه به اين جا رسيد و با اين لحن تند، با «زيد» سخن گفت عمويم علقمه از پدرم خواست كه صحبت را تمام و معاتبة زيد را رها نمايد و پدرم ساكت شد.اين نقل في الجمله متضمن مدح علقمه هست هم چنان كه محدث نوري گفت

نتيجه اين بخش‌

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه