نامه ها و ملاقاتهای امام حسین ( ع ) صفحه 107

نکات قابل توجه در این جریان .

1 _ خ_ب_ر غ_یبی امیرالمؤمنین ( ع ) از حادثه کربلا, چنانچه حضرت در مسجدکوفه هم , ( ( خالد بن ع_رف_طه ) ) را امیر لشکر و ( ( حبیب بن حمار ) ) را پرچمدار سپاه ابن زیاددر فاجعه طف معرفی کرد و ( ( ابن ابی الحدید ) ) این خبررا در فهرست اخبار غیبیه امیرالمؤمنین ( ع ) آورده است ( ( 430 ) ) . 2 _ اع_تقاد قلبی ( ( جردا ) ) همسر هرثمه به امیرالمؤمنین ( ع ) واینکه این خبر, لامحاله واقع خواهد شد واینکه در آن عصر هم چه بسا شوهر, شیعه نبوده ولی زن ازطرفداران جدی تشیع بوده است . 3 _ ب_ه_ان_ه ( ( ه_رثمه ) ) که گفت : ( ( ترکت اهلی وولدی اخاف علیهم من ابن زیاد ) ) بهانه تازه ای ن_یست ومشابه آن در ( ( غزوه احزاب ) ) است عده ای خدمت رسول

خدا ( ص ) رسیدند وبرای شرکت ن_ک_ردن در جنگ گفتند خانه های ما درب وپیکر ندارد وایمن ازدزد ودشمن نیست , اما در واقع قصد فرار از جنگ داشتند : ( ان بیوتنا عوره وماهی بع وره ان یریدون الا فرارا ) ( ( 431 ) ) . ب_ه_ان_ه دی_گ_ر در ( ( غ_زوه ت_بوک ) ) بود, هنگامی که پیامبر ( ص ) مسلمانان را آماده نبردبا رومیان م_ی ک_رد, ( ( ج_د ب_ن ق_یس ) ) از بنی سلمه گفت : ( ( یا رسول اللّه ( ص ) ! اجازه دهیدمن در مدینه ب_م_ان_م , زی_را اگ_ر به تبوک بیایم ونگاهم به دختران رومی بیفتد, دچار فتنه وفساد می شوم ! ! ) ) پیامبر ( ص ) هم اجازه فرمود تا در مدینه بماند اما آیه 49 سوره برائت در مذمت او نازل شد که شما الان هم در فتنه واقع شده اید ( ( 432 ) ) . ( ومنهم من یقول ائذن لی ولا تفتنی الا فی الفتنه سقطوا وان جهنم لمحیطه بالکافرین ) ( ( 433 ) ) . ول_ی ( ( ه_رث_مه ) ) هرچند سعادت شرکت در واقعه کربلارا پیدا نکرد,ولی سپاه دشمن را هم کمک نکرد . 4 _ ش_ب_ی_ه عبارت ( ( لا یغیثنا الا ادخله اللّه النار ) ) را خطاب به ( ( عبیداللّه بن حرجعفی وعمرو بن قیس مشرقی ) ) هم تکرار شده است وتکرار آن دلیل اهمیت مساله است که تمام کسانی که در کربلا واطراف آن فریاد استغاثه سیدالشهدا ( ع ) راشنیدند ولی بی تفاوت ماندند

ویا به کمک سپاه مقابل ش_تافتند, همه آنان اهل آتش هستند واین مساله , شدت وجوب اطاعت امام معصوم ( ع ) را میرساند وم_خ_ال_ف_ت ب_اآن_ان م_وجب عذاب الهی می شود, چنانچه وقتی ( ( عروه بن داوود دمشقی ) ) در نبردصفین در مقابل امیرالمؤمنین ( ع ) قرار گرفت گفت : . ( ( ای اب_و ال_ح_س_ن ! اگ_ر معاویه از جنگ با تو اکراه دارد, من مشتاق جنگیدن باشماهستم ! ! ! ) ) , حضرت ضربه ای به او زدند که نیمی از بدنش به سمت راست ونیمی دیگر به سمت چپ افتاد آنگاه امام ( ع ) فرمود : . ( ( اذه_ب ی_ا ع_روه ! ف_اخ_ب_ر ق_ومک , اما والذی بعث محمدا بالحق لقد عاینت النارواصبحت من النادمین ) ) ( ( 434 ) ) . ( ( ای ع_روه ! ب_ه دوس_تانت خبر ده , به خدایی که پیامبر ( ص ) را بر گزید سوگند ! آتش را دیدی و پشیمان شدی ) ) .

روضه .

( ( ه_لال ب_ن نافع ) ) می گوید : من بدنبال خبر کشته شدن حسین ( ع ) به طرف آن حضرت حرکت ک_ردم : ( ( وان_ه ل_یجود بنفسه , فواللّه ما رایت قط قتیلا مضرجا بدمه احسن منه ولا انور وجها ولقد شغلنی نور وجهه وجمال هیئته عن الفکره فی قتله فاستسقی فی تلک الحال ما ) ) ( ( 435 ) ) . ( ( در ح_ال_ی ک_ه ح_سین ( ع ) در حال جان دادن بود, به خدا قسم تاکنون کشته ای ندیدم در خون خودش غلطان

باشد که نیکوتر ونورانی تر از حسین ( ع ) باشدونورانیت چهره وزیبایی هیئت , مرا از فکر کردن در کشته شدن او مشغول کرده بودودر همین حال تقاضای آب می گیرد ) ) . از حرم تاقتلگاه زینب صدا می زد حسین _____ در میان مقتل خود دست وپا می زد حسین . غوطه در گرداب خون می زد شهید کربلا _____ در میان مقتل خود دست وپا می زد حسین . از دم خنجر صدا می زد ایا قوم العطش _____ در میان مقتل خود دست وپا می زد حسین . یک طرف زهرا ز غم مویه کنان , صیحه زنان _____ در میان مقتل خود دست وپا می زد حسین .

مجلس چهل وهشتم

قسمت اول

ک_لام ام_ام حسی_ن ( ع ) به عمر بن سعد .