نامه ها و ملاقاتهای امام حسین ( ع ) صفحه 11

صفحه 11

( ( وانی لا اعلم لها فتنه اعظم من امارتک علیها ) ) . م_ع_اوی_ه , طی ن_ام_ه ای به ( ( عمرو بن سعید ) ) حاکم مدینه , از او خواست که از ( ( حسین ( ع ) , ابن ع_ب_اس , عبداللّه بن جعفر وعبداللّه بن زبیر ) ) برای

ولایت عهدی یزیدبیعت بگیرد وچون حاضر به بیعت نشدند, معاویه برای هر یک نامه ای جداگانه نوشت , از جمله نامه ای هم برای امام حسین ( ع ) نوشت ومتذکر شد اخباری از شمارسیده که متوقع نبود متن نامه معاویه این است : . ( ( اما بعد : فقد انتهت الی منک امور, لم اکن اظنک بها رغبه عنها وان احق الناس بالوفا لمن اعطی بیعه من کان مثلک فی خطرک وشرفک ومنزلتک التی انزلک اللّه فلا تنازع الی قطیعتک واتق اللّه ولا تردن هذه الامه فی فتنه وانظر لنفسک ودینک وامه محمدولا یستخ فنک الذین لا یوقنون ) ) . ( ( ام_ا ب_عد, اخباری از شما به من رسیده که خیال نمی کردم آنهارا از روی میل ورغبت انجام داده باشی وسزاوارترین مردم در میان کسانی که بیعت کرده ودرموقعیت وعظمت وشرافت خدادادی شما باشد, باید به بیعت وفادار بماند, از خدابترس ومردم را به فتنه نینداز وبه خودت ودینت وامت پیامبر ( ص ) دقت کن وکسانی که یقین به آخرت ندارند, شمارا سبک نکنند ) ) . پاسخ امام حسین ( ع ) . ح_ض_رت در جواب , پاسخ کوبنده ورسوا کننده ای برای معاویه نوشت ومعاویه را مبدا تمام مصایب م_سلمین دانستند وجنایات معاویه وبدعتهای اورا متذکرشدند که به خاطر اهمیت آن , متن نامه وترجمه آن را می آوریم : . ( ( اما بعد : فقد جانی کتابک تذکر فیه انه انتهت الیک عنی امور, لم تکن تظننی بها,رغبه بی عنها, وان الحسنات لا یهدی لها, ولا یسدد الیها الا اللّه تعالی . وام_ا ما ذکرت

انه رقی الیک عنی فانما رقاه الملا قون , المشاؤون بالنمیمه ,المفرقون بین الجمع , وک_ذب ال_غ_اوون ال_م_ارقون , ما اردت حربا ولا خلافا, وانی لا خشی اللّه فی ترک ذلک , منک ومن حزبک , القاسطین الملحدین حزب الظالم , واعوان الشیطان الرجیم . ال_س_ت قاتل حجر, واصحابه العابدین المخبتین , الذین کانوا یستفظعون البدع ویا مرون بالمعروف وی_ن_ه_ون ع_ن ال_م_ن_ک_ر فقتلتهم ظلما وعدوانا, من بعد مااعطیتهم المواثیق الغلیظه , والعهود المؤکده , جراه علی اللّه واستخفافا بعهده ؟

! . اول_س_ت ب_ق_اتل عمرو بن الحمق الذی اخلقت وابلت وجهه العباده , فقتلته من بعدما اعطیته من العهود ما لو فهمته العصم نزلت من شعف الجبال ؟

! . اول_س_ت ال_م_دع_ی زیادا فی الاسلام فزعمت انه ابن ابی سفیان وقد قضی رسول اللّه ( ص ) ان الولد ل_لفراش ول لعاهر الحجر ثم سلطته علی اهل الاسلام , یقتلهم ویقطع ایدیهم وارجلهم من خلا ف , ویصلبهم علی جذوع النخل ؟

! سبحان اللّه یا معاویه ! کانک لست من هذه الامه ولیسوا منک . اول_س_ت قاتل الحضرمی الذی کتب الیک فیه زیاد, انه علی دین علی کرم اللّه وجهه ودین علی هو دی_ن اب_ن ع_م_ه ( ص ) الذی اجلسک مجلسک الذی انت فیه , ولولا ذلک کان افضل شرفک وشرف ابائک تجشم الرحلتین رحله الشتا والصیف , فوضعها اللّه عنکم بنا, منه علیکم ؟

! . وقلت فیما قلت : لا ترد هذه الامه فی فتنه وانی لا اعلم لها فتنه اعظم من امارتک علیها . وقلت فیما قلت انظر لنفسک ولدینک ولامه محمد وانی واللّه ما اعرف افضل من جهادک فان افعل فانه قربه الی

ربی وان لم افعله فاستغفر اللّه لدینی , واساله التوفیق لما یحب ویرضی . وقلت فیما قلت : متی تکدنی , اکدک , فکدنی یا معاویه ! فیما بدالک , فلعمری قدیمایکاد الصالحون , وانی لارجو ان لا تضر الا نفسک , ولا تمحق الا عملک , فکدنی ما بدالک واتق اللّه یا معاویه ! واعلم ان للّه کتابا لا یغادر صغیره ولا کبیره الا احصاها . واع_ل_م ان اللّه لیس بناس لک قتلک بالظنه , واخذک بالتهمه , وامارتک صبیایشرب الشراب ویلعب بالکلاب ما اراک الا وقد ابقت نفسک , واهلکت دینک واضعت الرعیه , والسلام ) ) ( ( 50 ) ) . اما بعد, نامه تو به من رسید ویاد آور شدی که اموری از من به تو رسیده که به گمان تو, سزاوار من نبوده است , همانا برای رسیدن به خوبیها وتوفیق , جز پروردگارعالم , کسی وجود ندارد . وام_ا آن_چ_ه از من به تو رسیده , سخن افراد چاپلوس وسخن چین است که تفرقه انداز ودروغگویان گ_مراه هستند من تصمیم به جنگ ومخالفت با تورا نگرفته ام وازاینکه جنگ با تو وحزب ظالم تو که یاران شیطان هستند, ترک کردم از خداوند خائف هستم . آی_ا ت_و ق_ات_ل ( ( ح_ج_ر بن عدی ) ) ویارانش نیستی که عابد ومتواضع بودند, آنها که بدعتهارا ناروا م_ی شمردند, امر به معروف ونهی از منکر می کردند, بعد از آنکه امان وعهد محکم دادی , به ناحق آنان را کشتی , با این عمل بر خدا جرات کردی وعهد اوراسبک شمردی . آی_ا ت_و ق_ات_ل ( ( ع_م_ر بن حمق

) ) نیستی ؟

آن انسانی که در اثر عبادت , بدنش لاغروصورتش زرد ون_ح_ی_ف شده بود, بعد از آن همه عهد وپیمانهای محکم , اورا هم کشتی به نحوی که اگر آهوان می فهمیدند از بالای کوهها پایین می آمدند . آیا تو ( ( زیاد بن ابیه ) ) را به پدرت ابو سفیان ملحق نکردی در حالی که پیامبر ( ص ) فرمود که فرزند ب_رای ص_اح_ب بستراست وبرای زنا کار سنگ است ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه