نامه ها و ملاقاتهای امام حسین ( ع ) صفحه 37

صفحه 37

مجلس شانزدهم

پاسخ امام حسین ( ع ) به نامه عمرو بن سعید اشدق .

( ( وخ_یر الا مان , امان اللّه , ولم یؤمن باللّه من لم یخفه فی الدنیا, فنسال اللّه مخافه فی الدنیا توجب امان الا خره عنده ) ) ( ( 148 ) ) . ( ( ع_م_رو ب_ن سعید اشدق ) ) والی مکه از طرف یزیداست در حالات ( ( عبداللّه بن جعفر ) ) گفتیم ه_ن_گ_ام_یکه وی از حرکت امام ( ع ) مطلع می شود, نزد ( ( عمرو بن سعید ) ) می آید وامان نامه ای را برای حضرت می گیرد : . ( ( ب_ل_غ_نی انک قد عزمت علی الشخوص الی العراق , فانی اعیذک باللّه من الشقاق ,فان کنت خائفا فاقبل الی , فلک عندی الامان والصله ) ) . ( ( با

خبر شدم که تصمیم داری به سمت عراق حرکت کنی , تورا به خدا ! ازاختلاف بپرهیز واگر از روی ترس وناچاری به سمت عراق می روی , به سوی من بیاکه در امان وتوجه من هستی ) ) . حضرت در پاسخ , جمله فوق را مرقوم فرمود : . ( ( ب_هترین امانها, امان خدااست وکسی که در دنیا از خدا, ترس و واهمه نداشته باشد, به خدا ایمان ندارد از خداوند تعالی ترسی را در دنیا می خواهم که موجب امان آخرت در نزد او باشد ) ) .

خوف از خداوند .

اصولا امان نامه را به کسی می دهند که از حکومت , متواری شده است , لذادولتها اعلام می کنند که در صورت تسلیم شدن , متعرض آنان نخواهند شد . ح_اک_م مدینه , سیدالشهدا ( ع ) را خوب نشناخته وخیال می کند او هم به خاطرترس از حکومت به ط_رف ع_راق می رود, در حالی که حضرت می فرماید, اگر درقاموس انسان مسلمان , ترس وجود داش_ت_ه ب_اش_د, ت_رس از خ_دااست وبس که درآخرت از عذاب الهی در امان باشد امام صادق ( ع ) می فرماید : . ( ( من خاف اللّه اخاف اللّه منه کل شی ومن لم یخف اللّه اخافه اللّه من کل شی ) ) ( ( 149 ) ) . ( ( آنکه از خدا بترسد, خداوند هم , همه را از او می ترساند وآنکه از خداوندنترسد, خدای تعالی اورا از همه می ترساند ) ) . ب_ه ه_ر م_ق_دار ک_ه انسان در دنیا از خدا بترسد, در قیامت ایمن خواهد بود

وهراندازه که در دنیا بی پروا باشد, در قیامت خائف خواهد بود . ( ( ق_ال رس_ول اللّه ( ص ) : ق_ال اللّه ت_بارک وتعالی : وعزتی وجلا لی لا اجمع علی عبدی خوفین ولا اج_م_ع ل_ه ام_ن_ی_ن , ف_اذا ام_ن_ن_ی ف_ی ال_دنیا اخفته یوم القیامه واذا خافنی فی الدنیاامنته یوم القیامه ) ) ( ( 150 ) ) . ( ( در ای_ن ح_دیث قدسی پیامبر ( ص ) از پروردگار عالم نقل می کند که : به عزت وجلالم سوگند ! خ_وف در دنیا وآخرت با امن در دنیا وآخرت با هم جمع نخواهدشداگر در دنیا از عذاب من ایمن ب_اش_د, در ق_یامت ترسان خواهد بود واگر در دنیاخائف از پروردگار شد, در قیامت ایمن خواهد بود ) ) . اص_ولا به امان دولتها وحکومتها اطمینان نیست , چه بسا افرادی مورد عفو قرارگرفتند ولی بعدا م_ورد غضب واقع شدند یا امان نامه های آنان پاره وشکسته شد وعهدوپیمانها نقض گردید که به یک جریان تاریخی اشاره می شود تا بیان امام حسین ( ع ) بهتر روشن شود که امان واقعی همان امان الهی است .

امان نامه ای که پاره شد .

( ( ی_ح_ی_ی ب_ن ع_ب_داللّه ب_ن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب ) ) که به او ( ( اثلثی ) ) هم گفته می شود, به منطقه دیلم رفت ودر آنجا عده زیادی با او بیعت کردند . ( ( ه_ارون ال_رشید ) ) سخت به وحشت افتاد, لذا به ( ( فضل بن یحیی ) ) گفت : ( ( ان یحیی قذاه فی ع_ی_ن_ی ) )

یحیی خاری در چشم من است لذا ( ( فضل ) ) با سپاهی عظیم حرکت کرد واز راه تهدید وت_ط_م_ی_ع ب_ا ی_ح_یی وارد مذاکره گردید وبنا شد که امان نامه ای برای ( ( یحیی ) ) بنویسند که ح_کومت , متعرض او نشود, لذا امان نامه محکمی که هیچ راه خدشه وشبهه ای در آن نباشد, برای یحیی نوشته شد ویحیی به سلامت به مدینه بازگشت . ( ( عبداللّه بن مصعب زبیری ) ) نزد هارون از یحیی سخن چینی کرد وگفت : ( ( یحیی از من خواسته ب_ا او بیعت کنم ) ) این خبر, هارون را سخت ناراحت کرد, لذا هردورا با هم رو به رو کرد, ( ( یحیی ) ) اورا ب_ا قسم خاصی سوگند داد, ولی ( ( زبیری ) ) استنکاف می کرد تا به اصرار هارون به همان نحو س_وگند خورد ودر اثر سوگند دروغ بعد از سه روز هلاک شد اما هارون فکرش ناراحت ومشوش ب_ود, ل_ذا دس_ت_وردس_ت_گیری اورا صادر کرد ( ( یحیی ) ) امان نامه را حاضر کرد که حق تعرض به م_ن ران_داری هارون امان نامه را به ( ( ابو یوسف قاضی ) ) داد وی گفت : ( ( صحیح است وراهی برای ابطال آن وجود ندارد ) ) اما ( ( ابو البختری ) ) گفت : ( ( امان نامه ازجهاتی مخدوش است ) ) . ه_ارون گ_ف_ت : پس خودت آن را پاره کن ابو البختری در حالی که دستهایش می لرزید, آن را پاره کرد, لذا ( ( یحیی ) ) مجددا روانه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه