- مقدمه ناشر 1
- مقدمه کتاب 1
- مجلس اول 2
- مجلس دوم 5
- مجلس سوم 7
- مجلس چهارم 8
- مجلس پنجم 10
- مجلس ششم 13
- مجلس هفتم 15
- مجلس هشتم 17
- مجلس نهم 20
- مجلس دهم 23
- مجلس یازدهم 24
- مجلس دوازدهم 27
- مجلس سیزده 30
- مجلس چهاردهم 33
- مجلس پانزدهم 34
- مجلس شانزدهم 37
- مجلس هفدهم 38
- مجلس هجدهم 40
- مجلس نوزدهم 43
- مجلس بیستم 44
- مجلس بیست ویکم 46
- مجلس بیست ودوم 50
- مجلس بیست وسوم 52
- مجلس بیست وچهارم 54
- مجلس بیست وپنجم 56
- مجلس بیست وششم 59
- مجلس بیست وهفتم 62
- مجلس بیست وهشتم 64
- مجلس بیست ونهم 66
- مجلس سی ام 68
- مجلس سی ویکم 71
- مجلس سی ودوم 73
- مجلس سی وسوم 75
- مجلس سی وچهارم 77
- مجلس سی وپنجم 78
- مجلس سی وششم 82
- مجلس سی وهفتم 83
- مجلس سی وهشتم 86
- مجلس سی ونهم 88
- مجلس چهلم 89
- مجلس چهل ویکم 92
- مجلس چهل ودوم 94
- مجلس چهل وسوم 97
- مجلس چهل وچهارم 99
- مجلس چهل وپنجم 101
- مجلس چهل وششم 103
- مجلس چهل وهفتم 106
- مجلس چهل وهشتم 107
- قسمت اول 107
- قسمت دوم 110
- مجلس چهل ونهم 113
- مجلس پنجاهم 116
- مجلس پنجاه ویکم 118
- مجلس پنجاه و دوم 120
- مجلس پنجاه وسوم 124
- مجلس پنجاه وچهارم 127
- مجلس پنجاه وپنجم 129
- مجلس پنجاه وششم 133
- 1 تا 100 136
- پی نوشت ها 136
- 101 تا 203 147
- 204 تا 312 157
- 313 تا 401 169
- 402 تا 474 178
- 475 تا 573 187
طف ) ) شرکت نکردی ؟
در پاسخ گفت : . ( ( ان اصحابه عندنا لمکتوبون باسمائهم واسما ابائهم ) ) ( ( 285 ) ) . ( ( اسامی شهدای کربلا ونام پدرانشان از قبل در نزد ما نوشته شده بود ) ) .
روضه .
وق_تی کاروان کربلا به شهر مدینه رسید وخبر شهادت حسین ( ع ) منتشر شد,شهر یکپارچه شیون وماتم گشت , محمد بن حنفیه در بستر بیماری خوابیده بود, ازغلامش سؤال کرد این سر وصداها از چیست ؟
( چون نباید خبر ناگوار به بیماربدهند ) گفت : برادرت از سفر می آید . م_ح_م_د ب_ن ح_نفیه حرکت کرد تا از برادر استقبال کند, ولی نگاهش که به علمهای سیاه افتاد, فهمید بی برادر شده است , صیحه ای زد واز اسب بر زمین افتاد غلام نزد امام سجاد ( ع ) آمد وگفت : . ( ( ادرک عمک قبل ان تفارق روحه الدنیا ) ) . قبل از آنکه عمویت از دنیا برود, اورا دریاب ) ) . امام سجاد ( ع ) بر بالین عمو حاضر شد, چون محمد بن حنفیه به هوش آمدونگاهش به امام چهارم افتاد, گفت : . ( ( یا بن اخی ! این اخی ؟
این قره عینی ؟
این ثمره فؤادی ؟
) ) . ح_ض_رت ف_رم_ود : ( ( آت_ی_ت_ک یتیما لیس معی الا نسا حاسرات فی الذیول عاثرات ,باکیات نادبات وللیتامی فاقدات ) ) . *** . ایا عماه ان اخاک اضحی _____ بعیدا عنک بالرمضا رهینا . بلا راس تنوح علیه جهرا _____ طیور والوحوش الموحشینا ( ( 286 ) ) .
مجلس سی ام
ملاقات امام حسین ( ع ) با ابن عباس . ( ( یابن عم ! انی واللّه لاعلم انک ناصح مشفق ولکنی ازمعت واجمعت علی المسیر ) ) ( ( 287 ) ) . از م_لاقاتهای سیدالشهدا ( ع ) در مکه معظمه , ملاقاتی است که بین حضرت و ( ( عبداللّه بن عباس ) ) واقع شده است . ( ( اب_ن ع_ب_اس ) ) به خدمت امام ( ع ) می رسد واز تصمیم آن حضرت جویامی شودامام ( ع ) در پاسخ می فرماید : ( ( امروز وفردا به طرف عراق خواهم رفت ) ) . اما ( ( ابن عباس ) ) آن حضرت را به شدت بر حذر می دارد ومی گوید, اگر واقعامردم کوفه خواهان ش_م_ا هستند, ابتدا محیطرا با بیرون کردن استاندار یزید ودشمنان شما, آماده کنند, آنگاه تشریف ببرید ومن در این سفر بر شما مطمئن نیستم . ( ( فقال له حسین : وانی استخیراللّه وانظر ما یکون ) ) . ( ( حضرت فرمود : در این مورد از خدای متعال طلب خیر می کنم تا ببینم چه می شود ) ) . ال_ب_ته در اینجا استخاره اصطلاحی منظور نیست بلکه مؤمن کارهارا به خداوندوا می گذارد تا او آنچه مصلحت بنده است مقدر فرماید . ( ( ابن عباس ) ) مجددا شب یا فردای همان روز به خدمت حضرت رسید وعرض کرد : . ( ( یا بن عم ! انی اتصبر ولا اصبر, انی اتخوف علیک فی هذا الوجه الهلاک والا ستئصال ) ) . ( ( ای پ_س_ر ع_مو