مقدمه
يكي از مهمترين اهداف بعثت پيامبران الهي، ايجاد قسط و عدل و كمك رساني به محرومان و ضعيفان جامعه و برقراري عدالت در جامعه است. [1] .در جامعه اسلامي بايد مسلمانان از لحاظ توزيع ثروتهاي عمومي، امنيّت، امتيازها و بهداشت و درمان، دسترسي اطلاعات مورد نياز و ساير خدمات، در حدّ مساوي قرار گيرند و موقعيت سياسي، اجتماعي و ديني عدهاي، نبايد موجب از بين رفتن عدالت اجتماعي و در نتيجه تضييع حقوق ضعيفان و طبقات محروم گردد.رهبران الهي، تلاش ميكنند كه فقرا و محرومان جامعه، علاوه بر رشد فكري و فرهنگي، از محروميتهاي مادّي نيز رها شده و يك زندگي مناسب و در شأن خود داشته باشند. از اين رو، سرپرستان ديني بر خود فرض ميدانند كه در حدّ توان با انواع فقر و محروميت مبارزه كرده و اين پديده زشت و زيانبار را، كه نتيجه بيعدالتي و ظلم و ستم برخي از اصحاب زر و زور ميباشد، از جامعه ريشه كن نمايند و قسط و عدالت و مساوات را جايگزين آن سازند. همچنان كه اميرمؤمنان علي عليهالسلام در نامه خويش به مالك اشتر ميفرمايد: «اَللّه اَللّه في الطَّبَقَةِ السُّفلي مِنَ الّذينَ لا حيلَةَ لَهُمْ، مِنَ الْمَساكينَ وَ الُمحْتاجينَ وَ اَهْلِ الْبُؤْسي وَ الزَّمْني، فَاِنَّ في هذه الطَّبَقَةِ قانِعاً وَ مُعتَرّاً وَاحْفَظْ لِلّه ما اسْتَحْفَظَكَ مِنْ حَقِّهِ فيهِم وَاجْعَلْ لَهُم قِسْماً مِنْ بَيْتِ مالِكَ، وَ قِسْماً مِن غَلاّتِ صوافي الاِسلامِ في كُلِّ بَلَدٍ فَاِنَّ لِلاَقْصي مِنْهُم مِثْلَ الَّذي لِلاَدْني». [2] .«خدا را! خدارا! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، بيچارگان و نيازمندان، گرفتاران، دردمندان، كه هيچ چارهاي ندارند. در اين طبقه محروم، گروهي خويشتنداري كرده و گروهي ديگر، به گدايي دست نياز باز ميكنند، پس براي خدا حقّ اين طبقه را پاسدار. بخشي از بيت المال و بخشي از غلّههاي غنيمتي اسلام را در هر شهري به طبقات محروم اختصاص بده؛ چرا كه براي دورترين مسلمانان همانند نزديكترين آنان سهمي وجود دارد.»با توجه به اين موضوع مهم، در اين فرصت فرازهايي از سخنان و سيره حضرت امام حسين عليهالسلام را در امداد به محرومان و نيازمندان انتخاب كرده و در معرض مطالعه خوانندگان گرامي قرار ميدهيم تا بدين وسيله يكي از زيباترين صفحات زرّين تاريخ انسانيت و احترام واقعي به حقوق بشر را در طول زندگي ورق بزنيم؛ باشد كه علاقمندان حضرت، بويژه دست اندركاران مسئول، شيوه خداپسندانه آن امام همام را مدّ نظر قرار داده و جامعه را به سوي خير و صلاح و سعادت ابدي پيش ببرند و اين سخن گرانقدر نبوي صلياللهعليهوآلهوسلم را آويزه گوش خود سازند كه فرمود: «لَنْ تُقَّدس اُمَّةٌ لايُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ القَويِّ غَيرَ مُتَتَعْتِعٍ؛ [3] جامعهاي كه حقّ محرومان و ضعيفان از زورداران بدون اضطراب و واهمه باز ستانده نشود، افراد آن جامعه هيچگاه روي سعادت و رستگاري نخواهند ديد.»اين نوشتار در دو بخش تنظيم شده كه در بخش نخست، به رفتار امامحسين عليهالسلام در مورد ياري به نيازمندان ميپردازيم و در قسمت دوم، گفتار آن حضرت را در اين موضوع بررسي خواهيم كرد.
رفتار امام حسين با نيازمندان
ياري به بدهكاران بي بضاعت
ملاقات بيماران، دلجوئي از گرفتاران و دستگيري از درماندگان، از خصلتهاي بارز و هميشگي سالار شهيدان بود. آن حضرت به ملاقات بيماران بيبضاعت ميرفت و علاوه بر تفقّد احوال آنان، مشكلات مادي و گرفتاريهاي اقتصادي آنان را در حدّ توان برطرف ميكرد.روزي امام حسين عليهالسلام به ملاقات بيماري بدهكار به نام اسامةبن زيد رفت. او در بستر بيماري آه و زاري ميكرد و هي ميگفت: اي واي از دست غم و اندوه! حضرت از او پرسيد: چه اندوهي داري؟ اسامة بن زيد گفت: بدهكارم و غم و غصّه شصت هزار درهم قرض، تمام وجودم را فرا گرفته است. امام فرمود: ناراحت نباش! من تمام بدهيهاي تو را پرداخت ميكنم. اسامه گفت: ميترسم قبل از پرداخت بدهيهايم، بميرم. حضرت سيدالشهدا عليهالسلام فرمود: من تمام بدهيهاي تو را قبل از مرگ تو ميپردازم.حضرت اباعبداللّه عليهالسلام همچنان كه وعده داده، بود قبل از مرگ اسامه تمام قرضهاي وي را پرداخت. [4] .
بخشش محبوبترين مال
امام حسين عليهالسلام در كمك رساني به طبقات محروم جامعه، گاهي شكر تصدّق ميداد. از آن حضرت پرسيدند: اي فرزند رسول اللّه! چرا شكر در راه خدا ميدهيد؟ فرمود: من خودم شكر دوست دارم و خداي متعال در قرآن شريف فرموده است: «لَنْ تَنالوا البرَّ حَتّي تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» [5] ؛ «هرگز به مقام حقيقي نيكوكاران نميرسيد، مگر اين كه از آنچه دوست ميداريد در راه خدا انفاق كنيد.» و انفاق دوست داشتنيترين مال پيش من، از بهترين چيزهاست. [6] .
توجه به آبرو و شخصيت افراد
پيشواي سوم در ياري رساني به درماندگان و بيپناهان، براي آبرو و حيثيّت آنان اهميّت زيادي قائل بود؛ آن چنان كه در بخششها و امدادهاي خويش اين نكته را هميشه مدّ نظر داشت كه مبادا عزّت نفس و شخصيّت نيازمند، خدشه دار شود!روزي مردي بينوا كه در اثر فشار زندگي از همه جا دستش كوتاه شده و با اميد رسيدن به نوايي به مدينه آمده بود، از كريمترين و سخيترين فرد آن شهر سؤال كرد. به او گفتند: حسين بن علي عليهماالسلام سخيترين انسان در اين جاست. او در جست و جوي آن حضرت به مسجد رفت و آن بزرگوار را در حال نماز يافت. آنگاه با ابياتي چند خواستهاش را مطرح نمود:حَرَّكَ مِنْ دُونِ بابِكَ الحَلَقَةِ لَمْ يَخِب الآن مَنْ رَجاك وَ مَنْاَبُوكَ قَد كانَ قاتلُ الفَسَقَةِ اَنْتَ جوادٌ و انت مُعتمدٌكانت عَلَينا الجَهيمُ مُنْطَبَقَةِ لَولا الذّي كانَ مِن اَوائِلِكُمنا اميد و مأيوس نميشود كسي كه به تو اميد بسته و درب خانهات را بكوبد.تو بخشندهاي و تو مورد اعتماد هستي و پدرت نابود كننده افراد فاسق و تبهكار بود.اگر هدايتها و زحمات شما خاندان رسالت نبود، عذاب جهنّم همه ما را فراميگرفت.امام حسين عليهالسلام بعد از شنيدن سخنان وي رو به قنبر كرده، فرمود: آيا از مال حجاز، چيزي به جاي مانده است؟ قنبر گفت: بلي، چهار هزار دينار داريم. امام فرمود: قنبر! آنها را حاضر كن كه اين شخص در مصرف آنها از ما سزاوارتر و نيازمندتر است.سپس به منزل رفته و رداي خود را كه بردي (يماني) بود، از تن در آورده و دينارها را در آن پيچيده، به خاطر شرم و حيا از اعرابي، از لاي در به آن مرد نيازمند داد و اشعار او را نيز با ابياتي زيبا و در همان وزن پاسخ گفت:وَاعْلَمْ بِاَنّي عَلَيْكَ ذُو شَفَقَةٍ خُذْها فَاِنّي اِلَيكَ مُعْتَذِرٌاَمْسَتْ سَمانا عَلَيكَ مُندَفِقة لَوكانَ في سيرِنا الغَداةُ عَصاوَالْكَفُّ مِنّي قَليلَةُ النَّفَقَةِ لكِنَّ رَيْبَ الزَّمانِ ذُو غِيرٍاينها را بگير؛ من از تو عذر ميخواهم و بدان كه من به تو علاقمند و مهربان هستم.اگر امروز قدرت و حكومتي دست ما بود، آسمان جود و رحمت ما بر تو ريزش ميكرد.ولي حوادث روزگار در حال دگرگوني است (بدين جهت تنگدست شده) و بخشش ما اندك شده است.مرد عرب آن هديهها را گرفته وگريست، امام حسين عليهالسلام فرمود: آيا عطاي ما را كم شمردي؟ گفت: نه، هرگز! بلكه به اين ميانديشم كه اين دستان پرمهر و با سخاوت چگونه در زير خاك پنهان خواهد شد! [7] .