شخصیت امام شهیدان صفحه 8

صفحه 8

نوشید و پیکرش را نزد حسین (ع) آوردند. حسین (ع) با دست خود گرد و غبار از صورت حر پاک می کرد و می فرمود: هم چنان که مادرت تو را حر نامید واقعاً تو آزادمردی، آزاد در دنیا و آخرت.

امام حسین علیه السلام و جایگاه کودکان

امام حسین (ع) در صحنه ای از عاشورا به خیمه نزدیک شد و به زینب فرمود:فرزند خردسال مرا به دست من بده تا برای آخرین بار او را ببینم، کودک را روی دست گرفت و همین که خواست او را ببوسد حرمله تیری پرتاب نمود که به گلوی کودک رسید و گوش تا گوش او را برید. حسین (ع) به زینب فرمود: کودک را بگیر سپس هر دو دست را زیر گلوی کودک کاسه کرد و چون از خون پر شد به سوی آسمان پرتاب کرد. سپس فرمود: آنچه مصیبت را بر من آسان می کند این است که خداوند می بیند. امام باقر (ع) فرمود: ازآن خون یک قطره به روی زمین نیفتاد.

امام حسین علیه السلام و نماز

1- امام حسین (ع) وقتی احساس کرد مردم کوفه حریصند تا هرچه زودتر جنگ راشروع کنند و از رفتار و گفتارهای پندآمیز هرچه کمتر بهره مند می شوند به برادرش عباس فرمود: اگر بتوانی امروز اینان را از جنگ منصرف کنی بکن شاید امشب را در پیشگاه الهی به نماز بایستیم که خدا می داند من نماز گزاردن و قرآن خواندن برای او را دوست می دارم. راوی گفت: آن شب (شب عاشورا) حسین و یارانش تا صبح ناله می کردند ومناجات می نمودند و زمزمه ناله شان همچون آوای بال زنبور عسل شنیده می شد، بعضی در رکوع و بعضی در سجده و جمعی ایستاده و عده ای نشسته مشغول عبادت بودند. آن شب سی و دو نفر از سربازان عمر سعد که گذارشان به خیمه های امام حسین (ع) افتاد به آن حضرت ملحق شدند. آری رفتار حسین (ع) این چنین بود، نماز بسیار می خواند ودارای صفات کامله بود.2- به علی بن

الحسین عرض شد: چرا پدر تو اولاد کمتر داشت. فرمود: همین قدر که داشت شگفت آور بود زیرا پدرم در هر شبانه روزی هزار رکعت نماز می گزارد کی برای آمیزش با زنان فراغت داشت؟3- راوی گوید: وقت نماز ظهر فرا رسید، حسین (ع) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد تا پیش روی آن حضرت بایستند. پس حضرت با نیمی از باقیمانده یارانش به ترتیب نماز خوف به نماز ایستاد. در این اثنا تیری به جانب حضرت پرتاب شد. پس سعید بن عبدالله خود را در مسیر تیر قرار داد و آن را به جان خرید و به همین منوال خود را سپر تیرهای دشمن نمود تا آن که از پای درآمد و بر زمین افتاد.

امام حسین علیه السلام و توکل

امام حسین (ع) در روز عاشورا فرمود: به خدا قسم پس از این جنایت بیش از مقدار سوار شدن اسبی درنگ نخواهید نمود که همچون سنگ آسیاب سرگردان و مانند میله وسط آن به ناراحتی و اضطراب دچار خواهید شد، این خبر را علی (ع) از جدم رسول خدا (ص) شنیده بود و برای من نقل کرد؛ اکنون شما تدبیر خود را فراهم آورید و با یاران خود مشورت کنید تا امر بر شما پوشیده نماند؛ سپس برای کشتن من اقدام کنید و مرا مهلت ندهید؛ من بر خداوند توکل نموده ام که پروردگار من بر راه راست است. بارالها،باران های آسمان از آنان بازدار و سال هایی را مانند سال های قحطی یوسف بر آنان بفرست و جوان ثقیفی را بر آنان مسلّط فرما تا ساغرهای تلخ و ناگوار مرگ را در کامشان خالی کند که اینان دعوت ما را نپذیرفتند

و دست از یاری ما برداشتند و تو پروردگار مایی توکل ما فقط بر تواست و به تو روی آوردیم و بازگشت همه به سوی توست.

امام حسین علیه السلام و حب الله و فنای فی الله

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه