چگونگی الگوگیری از امام حسین علیه السلام در عصر حاضر صفحه 1

صفحه 1

مقدمه‌

يكي از مسائل مهم و پيچيده‌اي كه امروزه متوليان تعليم و تربيت اسلامي با آن رو به رو هستند، چگونگي الگوسازي از اسوه‌هاي ديني، متناسب با شرايط موجود است،زيرا به طور قطع مي‌توان گفت كه در نظام تربيتي اسلام، يكي از عوامل مؤثر در شكل‌گيري‌ِ شخصيت مذهبي همانند سازي با الگوهاي برتر است.از سوي ديگر، تاريخ اجتماعي بشري نشان داده مي‌شود كه در صورت عدم وجود الگوها در يك جامعه انساني، افراد در زندگي ظاهري، عقلي و ايماني خويش سر در گم و حيران مي‌مانند؛ زيرا انسان شاخصي (معياري) براي سنجش و تعيين مقدار دارايي‌هاي ارزشي، اخلاقي و انساني خودش ندارد و سلامت و يا بيماري اجتماعي‌اش را تشخيص‌نمي‌دهد. انسان در چنين حالتي نه ميزاني براي سنجش حدود و كمالات و صفات انساني و الهي خويش دارد و نه ميزاني براي سنجش نارسايي و كمبودهايش. شايد گزاف نباشد اگر قائل شويم كه بحران‌هاي بي شمار اخلاقي و ارزشي كه در قرن بيستم براي بشر پديد آمده، به دليل وجود همين خلا است.به هر حال براي جامعه‌اي كه مي‌خواهد نسلي توانمند، پويا، مؤثر، پرصلابت،داراي عشق و ايمان، پرورش دهد بدون توجه به الگوي بي بديل عالم اسلام مسير نخواهد بود. در اين نوشتار، نگارنده سعي دارد به يكي از سؤالات اساسي و مهم، اين مسئله، كه همان چگونگي الگوسازي از اسوه‌هاي ديني در عصر حاضر است پاسخ گويد.به اين اميد كه با طرح و رديابي اين مسئله روزنه‌اي به دنيايي از پژوهش‌ها و ككاوش‌هايي كه برآيند آن، دستيابي به مدلي از الگوگيري باشد، گشوده شود.

مفهوم الگوگيري‌

الگو (pattern) در كتاب فرهنگي علوم اجتماعي چنين تعريف شده است: الگو به معناي مدل، گونه و هنجار است.الگو به افراد انساني كامل و رشد يافته‌اي كه لياقت سرمشق بودن ديگران را دارند اطلاق مي‌گردد.الگوي تربيتي نيز كه در فرهنگ اسلامي از آن به اسوه، امام، شاهد و ولي الله تعبير مي‌شود، عبارت از شخص يا جامعه‌اي است كه مي‌تواند آيينه يا تبلور عيني يك مكتب يا نظام فكري باشد. به همين جهت نظريه پردازان معتقدند كه از دو طريق مي‌توان به ساختار يك مكتب و نظام فكري آن پي برد:1ـ شناخت طرح و اصول اساسي آن در جنبه تئوريك؛2ـ شناخت الگوهاي عيني و عملي براي تربيت افراد.در فرهنگ قرآني از عالمان رباني، حزب خدا، اولياي خدا، جانشينان خدا، اهل ذكر، نفس‌هاي مطمئن، راسخان در علم، عبادالرحمان، درهاي اسلام، احياگران معارف و مباني ديني به عنوان الگوها و اسوه‌ها ياد شده است. عرفاي اسلام از آنان به «انسان‌كامل»، «پير و مرشد»، «ولي الله»، «عقل كامل»، «مرد حر»، «آيينه خدانما» و... تعبير كرده‌اند.اسوه در لغت نامه دهخدا چنين تعريف شده است: اسوه، پيشوا، مقتدا، قدوه ، پيش‌رو، خصلتي كه شخص بدان لايق مقتدايي و پيشوايي مي‌گردد.راغب اصفهاني در كتاب مفردات معنايي اين گونه ارائه مي‌دهد و اسوه را حالتي از حالات انساني مي‌داند كه از آن طريق آدمي پيروي مي‌كند از ديگري در خوب و بد و سود و ضرر.

نقش اسوه‌هاي ديني در تكوين شخصيت انسان‌

عوامل متعددي در تحول و تكون شخصيت انسان مؤثر است؛ مانند: وراثت،فطرت ، نظام سياسي، خانواده، گروه هم سن و مسائل فرهنگي. ولي در بين اين عوامل،مؤثرترين تأثير و نقش را الگوها دارد.الگوها (مثبت يا منفي) از امتيازاتي برخوردارند كه مي‌توانند تمام يا بخشي از آرمان‌ها و آرزوهاي متعلم و طالب را به طور عيني و مجسم در پيش روي او قرار دهند و بر عمق وجود آنان نفوذ كنند. يعني الگوها گم شده انسانند كه با نبودشان شاگرد احساس خلا و كمبود مي‌كند. او مي‌خواهد پيش از آن‌كه اوصاف شخصيت رباني را بشنود او را با چشم‌خويش ببيند.اصلاًگرايش انسان به اسطوره سازي از همين نياز يا خلا ذاتي سرچشمه مي‌گيرد.از ديدگاه عقل بيشترين نقش در تكوين شخصيت از الگوهاي عيني است، زيرا دريافت پيام از طريق الگوها آسان‌تر از دريافت از طريق عامل ذهني و آموزشي است. علاوه برآن عامل عيني مؤثر است. يادگيري از طريق الگو از مقوله ديدن است ولي شرح و بيان از مقوله شنيدن. تحقيقات نشان مي‌دهد كه 80% يادگيري از طريق ديدن صورت مي‌گيردو فقط 13% يادگيري از طريق شنيدن است و 7% از طريق حواس ديگر. دقيقاًبه همين‌دليل است كه در آموزه‌هاي ديني ما سفارش شده است:«كونوا دعاة الناس بغيرالسنتكم؛ دعوت كنندگان مردم باشيد به غير زبانتان».به هر حال، نخستين عامل سرنوشت ساز در تربيت انسان الگو است. انسان همواره به الگو نياز دراد و براي شكل دادن شخصيت خود نمونه و سرمشق مي‌طلبد. اين‌نياز و طلب، ريشه در فطرت دارد. معرفي الگوهاي رباني در قرآن پاسخ به همين نيازاست: (لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة) و (قد كانت لكم اسوة في ابراهيم والذين معه)»، (لقد كان لكم فيهم اسوة حسنة لمن كان يرجوالله).يكي از دلايل استمرار امامت و خالي نبودن زمين از حجت كه از مسلمات مذهب ماست در همين نكته نهفته است، زيرا انسان همواره به چهره‌هاي صالح و شايسته و محتاج است تا با اقتداي به سيماي فكري و اعتقادي، علمي، عملي و اخلاقي آنان درس فضيلت بياموزد و راه سعادت دنيا و آخرت خويش را بيابد.در مجموع بايد گفت: دست‌يابي به قرآن و اسلام ناب بدون عنايت به الگوهاي عيني ممكن نخواهد بود.حضرت علي (ع) با آن همه فضايل خود را بي‌نياز از الگو و مقتدا نمي‌بيند و درخصوص تأثير تربيت رسول اكرم (ص) در شكل‌گيري شخصيت اخلاقي خود مي‌فرمايد:«من از پيامبر اكرم (ص) به طور كامل پيروي مي‌كردم و هر روز براي من از اخلاق خود نشانه‌اي برپا مي‌داشت و مرا به پيروي آن فرمان مي‌داد».انسان همواره به الگو نياز دارد و براي شكل دادن شخصيت خود نمونه و سرمشق مي‌طلبد. اين نياز و طلب ريشه در فطرت دارد. معرفي الگوهاي رباني در قرآن پاسخ به همين نياز است.در مجموع بايد گفت: فقدان اسوه حسنه در طي طريق كمال، بدان معناست كه انسان اسير شيطان گشته و خلا وجودي «اسوه حسنه» را در همه ابعاد اعم از فردي - اجتماعي با اسوه‌هاي سيئه پرسازد:«من لم يكن له شيخ فشيخه الشيطان».استعمار گراني كه به دگرگوني ارزش‌هاي ملت‌ها فكر مي‌كنند ابتدا الگوها را تغيير مي‌دهند و الگوهاي دل‌خواه را در تمام جوانب زندگي يك جامعه مطرح مي‌سازند تا نسبت به استحاله فرهنگي و همسان سازي فرهنگي فرد با فرهنگ خود موفق شوند.

ويژگي‌هاي الگو

قرآن براي شخصيت‌هاي رباني پنج ويژگي بنيادين را معرفي مي‌كند:1- عشق آتشين به حضرت حق و اولياي او؛2- تعقل و علم برتر؛3- توانايي و قدرت برتر؛4- هماهنگي بين عمل و گفتار؛5- تلازم با اجتماع يا وحدت در عين كثرت.حضرت علي (ع) در اين زمينه مفرمايد: «اولياي خدا (الگوهاي رباني) آنانند كه به باطن دنيا مي‌نگرند، آن گاه كه مردم به ظاهر آن مي‌نگرند و به فرداي آن مي‌پردازند، آن‌گاه كه مردم به امروز آن سرگرم‌اند. از آنچه كه ترسيده‌اند آنان را بميراند، ميرانده‌اند. آنچه را كه دانسته‌اند و به زودي تركشان خواهد كرد ترك گفته‌اند. بهره‌گيري فراوان ديگران ازدنيا را اندك خواهي و دست يافتنشان به آن را از دست دادن مي‌بينند. دشمن آنند كه مردم با آن آشتي كرده‌اند. با آنچه مردم با آن دشمن‌اند در آشتي به سر مي‌برند. كتاب خدا به واسطه آنان دانسته مي‌شود و آنان با كتاب خدا دانا شده‌اند. كتاب به سبب آنان برپا مي‌ايستد و آنان به سبب كتاب خدا برپا ايستاده‌اند.»الگوهاي رباني بر اثر معرفت و محبت به حضرت حق و انبيا و اولياي الهي محبوب حضرت حق و اولياي او واقع مي‌شوند كه نهايت آن وحدت محب و محبوب است و به حدي از كمال مي‌رسد كه روح محب آيينه سان، تمام صفات و اسماي الهي را در خود منعكس مي‌نمايد. شخصيت رباني، قرآن مجسم و اسلام زنده است. به همين جهت دست‌يابي به قرآن و اسلام ناب بدون عنايت به اين الگوهاي عيني ممكن نخواهد بود.

چگونگي الگوگيري از اسوه‌هاي ديني‌

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه