- معنای لغوی و اصطلاحی و شرعی حج 1
- فواید سیاسی، اجتماعی و تاریخی حج 4
- کعبه از آنِ دولتِ خاصی نیست 6
- آیات مربوط به حج: 9
- نظریه مفسّران 13
- بیت اللَّه، محلّ عبادت برای همه مردم 15
- فضیلت کعبه بر بیت المقدس 20
- چرا بیت اللَّه منتسب به خدا است؟ 24
- چرا درآیه 125 سوره بقره موردِ خطاب برای تطهیر «ابراهیم» و «اسماعیل» است و در آیه 27 سوره حج، تنها «ابراهیم» را مخاطب ساخته است؟ 26
- وراثت خانه، باید با فضیلت و تقوا همراه باشد 29
- نظریه مفسّران 30
- سرّ تکرار چیست؟ 31
- نظریه مفسران 36
- معنای «شعائر» 40
- رفع تعارض 41
- معنای تطوّع 42
- فرق میان «وقت»، «زمان» و «مدّت» 52
- ارتباط معنایی میان دو بخش آیه 53
- عملی بسازد 54
- قرآن کریم میخواهد جهان بشری را از لحاظِ روحی و 54
- تقوا شعارِ همه انبیا و رسالت تمام پیامبران است 55
- آیات 189 تا 202 سوره بقره بیشتر مربوط به احکام حج است ولی در بخش پایانی آیات، دستورات سازنده مُفید برای اجتماع هم دارد 57
- کلمه «للَّهِ» در آیه، دارای اهمیت ویژه و از جنبه بلاغی مهمّ است 60
- شأن نزول آیه 62
- کلمه «للَّهِ» دلالت دارد بر این که حج و عمره باید خالصاً و 63
- مخلصاً لِوَجهِ اللَّه باشد و نه برای ریا و تظاهر و هدفِ مادی 63
- اشْهُر جمعِ قلّت است و اقلِ جمع هم سه میباشد 72
- معنای رفث، فسوق و جدال 73
- در بخش پایانی آیه، انسانها به کارهای خیر تشویق شدهاند 74
- مسلمانان چگونه میتوانند باطرحریزی یک اقتصادِ عمومی در کنگره عظیم حج از بیگانگان بینیاز گردند؟ 77
- نفی یک عادتِ جاهلی 84
- هدف اصلی، انسانسازی و تعالیِ روحیِ انسانها است 85
- اسلام نَسَب و طبقه نمیشناسد، همه مردم در اسلام یکسانند 87
- اسلام انسانها را به یاد خدا میاندازد 88
- نظریه مفسران 89
- ذکر گویان دو دستهاند: 92
- بخش پایانی آیه، انسانها را به تقوا تشویق میکند 94
- چرا کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شد؟ 96
- تمام مردم در بیتاللَّه مشترک هستند 98
- فرق میان «مکه» و «بکه» 98
- دلیل وجوب حج 101
- انجام مراسم حج باید فقط برای خدا باشد 103
- دلیل اینکه حج در تمام عمر فقط یک بار واجب است 104
- بخشی از آیه 2 سوره مائده انسان ساز است و برایِ تعالیِ روح و فکر انسانها ضروری است 108
- تمام زائرانِ کعبه باید از آزادی کامل بهرهمند باشند 108
- اسلام به تعاون در کارهای نیک دستور میدهد و نه تعاونِ در گناه 109
- آیات 95 و 96 سوره مائده، که از بعضی احکام حج بحث کرده است: 111
- خداوند کعبه رابرای اصلاحامور دنیاوی واخروی مردم، «بیتالحرام» قرارداد 113
- مسجدالحرام بیت اللَّه است و برای همه بندگان خدا و کسی را نرسد که ادعای امتیاز کند 119
- نظریه مفسران 120
- ممانعت مردم از عبادتِ در مسجد، تعدّی به حقِّ خداست 120
- کسی حق ندارد ادعای مالکیّت سرزمین حرم را بکند 126
- کعبه برای آنان بنا نشده که قبلهشان جز خدا جای دیگر و کس دیگر است 127
- نظریه مفسران 128
- منظور از «منافع» چیست؟ 132
- چرا در قرآن گفته شده «یأتوک» و گفته نشده «یأتوا البیت» 133
- در حج سیمای اشرافیت نیست 134
- نظریه مفسران 134
- اسلام معتقد است که هر کار باید برای تقرّب به خدا باشد 140
- نظریه مفسران 140
- وجه تسمیه بیت العتیق 146
- قرآن از انسانها میخواهد که از منهیاتِ الهی دوری جویند 147
- نظریه مفسران 152
- تقوا امری است معنوی و قائم به دل 152
- آیه 35 سوره حج 155
- نظریه مفسران 156
- هدفِ اصلی، هدایت انسانهاست به توحید 162
- منابع و مآخذ 165
عمومیّتِ مطلب است؛ به عبارت دیگر، حذف متعلّق افاده عموم میکند. (1)
در اینجا هم به قول عکبری (2) جمله چنین بوده است و کلمه «تعدّیاً» حذف شده؛ یعنی وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِالْحادٍ ....
و در جلد ششم، صفحه 152 تفسیر منهج الصادقین نوشته شده: مفعول فعل «یرد» محذوف است تا شامل امور منهیّه باشد.
از نکات بلاغی، این است که خبر «إنّ» در جمله «إنّ الذین کفروا ...» به قرینه بخش دوم آیه، حذف شده و این حذف اهمّیت بیشتری را میرساند و اصل جمله چنین بوده است: «إنّ الذین کفروا ... معذّبون». (3)
ممانعت مردم از عبادتِ در مسجد، تعدّی به حقِّ خداست
نکته دیگر این که: جلوگیری و ممانعت مردم از عبادتِ در مسجد، تعدّی به حقّ خدا است؛ زیرا در آیه، کلمه «سبیل» به «اللَّه» اضافه شده و چنین استنباط میشود: «آن کسی که انسانها را از عبادت در مسجد الحرام باز دارد و مانع گردد، آنان را از راه خدا، بازداشته و به حقّ خدا، تعدّی کرده است». (4)
نظریه مفسران
1- 1. همچنانکه در آیه یک سوره حجرات 49 مفعولِ فعلِ «لا تقدّموا» حذف شده و چون مفعول محذوف است میتوانیم بگوییم که این حذف، افاده عموم میکند و هر چیزی که احترام پیامبر در آن ملحوظ شده باشد میتواند مفعول جمله باشد. آیه این است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... حجرات: 1
2- 2 التبیان فی اعراب القرآن، ج 2، ص 939
3- 3 همان مأخذ، ج 2، ص 937
4- 4 فی ظلال القرآن، ج 5، صص 591 و 592