حج در قرآن صفحه 156

صفحه 156

ذکر خدا به جا آرید و چون با پهلو به زمین بیفتند (کنایه از این که نحر شوند)، از گوشت آن‌ها بخورید و به فقیر و قناعت‌پیشه وسائل و معترّ هم اطعام کنید.»

(امر در فعل- «فکلوا منها»- برای اباحه و رفع ممنوعیت است و استحباب دارد تا فقرا بفهمند که گوشت آن حیوان خوب است ولی امر در فعل- اطعموا القانع- امر وجوبی است). این بهائم و چهارپایان را مسخر و مطیع شما ساختیم، شاید سپاس‌گزارید.»

نظریه مفسران‌

بُدْن جمع بَدَنه است (1) مثل ثَمَرة ثُمْر. بَدَنة؛ یک شتر. از ماده بَدانه یعنی سَمَن و فربه. یقال: بَدُنَ الرجل بضمّ العین: اذا سمن و بَدَّنَ، اذا کبر و اسَنَّ. والبُدْن؛ هی الإبل. و الهَدْی؛ عام فی الإبل و البَقَر و الغَنَم.

منصوب بودن کلمه «بُدْن» در آیه، بنابر فعل محذوف است؛ یعنی «وجعلنا البدن» بوده است که فعل مذکور پس از آن، فعل محذوف را تفسیر می‌کند.

از کلمه «مِن» که برای تبعیض است می‌فهمیم که «بُدْن» بعضی از شعائر است. (2)


1- 1. شتر را بدنه گویند برای بزرگی جثّه و بَدَنش؛ مأخوذة من بَدَن بدانة نک: تفسیر ابی‌السعود، ج 4، ص 13. زمخشری هم بُدن را مخصوص شتر می‌داند برای بزرگی جثه‌اش. نک: کشاف، ج 3، ص 14.
2- 2. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به فی ظلال القرآن، ج 5، ص 596 و احکام القرآن ابن العربی، ج 3، ص 1277 و تفسیر التبیان، ج 2، ص 942 و تفسیر منهج الصادقین، ج 6، ص 166 و کنز العرفان، ج 1، ص 313.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه