زخم های دل، نگاهی به مرثیه های بانو والیه قاجار صفحه 1

صفحه 1

چکیده مقاله

در سوگ سالار شهیدان، شاعران بی شماری مراثی جانسوز سروده اند و این حماسه و غمنامه بزرگ را در ادب فارسی با بیان ها و از زوایای گوناگون نگریسته و بدان پرداخته اند. از دوران صفویه و به ویژه دوره قاجار مرثیه و نوحه سرایی برای امام حسین تبدیل به یک نوع ادبی می گردد.«حسن جهان خانم» (والیه قاجار) نیز از شاعرانی است که با سوز و گداز و بینشی احساسی _ عرفانی بدین رویداد نگریسته است و گویا نخستین زنی است که در ادب فارسی درباره حماسه عظیم عاشورا سروده های بلندی دارد.از این رو شعر او در خورکاوش و نگرش است.این جستار به اختصار سروده های عاشورایی این شاعره را از روی نسخه ای خطی بر می رسد.1_ شعر عاشورایی در قالب های گوناگون در ادب پارسی از دیر باز تاکنون جایگاه ویژه ای داشته و دارد، شاعران پارسی گوی؛ از این رُخداد بزرگ جهان اسلام به سادگی نگذشته اند، و جلوه های حماسه عاشورا را در حد توان وبیان در آثار خویش نمایانده و سروده اند.در دوران صفویه و قاجار آهنگ رشد و تکامل گونه های شعر مذهبی به ویژه مرثیه سرایی در ادب پارسی تندتر می شود. در دوران قاجار سوگنامه های کوتاه و بلند فراوانی درباره حماسه عاشورا سروده شده است که بخش سترگی از ادب آن دوره را شامل می شود.دراین دوران زنی شاعره نیز که دیوان او برجای مانده است، درباره عاشورا اشعاری سروده و قسمتی از دیوان خویش

را ویژه آن نموده که در ادب پارسی پیشینه چندانی ندارد.2 _ زنی که شعر او را بر می رسم «حسن جهان خانم» یکی از دختران فتحعلی شاه قاجار است که دیوان او هنوز به چاپ نرسیده است. در صفحه نخست نسخه خطی دیوان این شاعره آمده است:«حسن جهان خانم ملقبه به والیه که همان راتخلص می نموده، صبیه فتحعلی شاه قاجار، ازکریمه وی «سنبل خانم» که از سرایای کرمان در زمان آقا محمدخان بوده».نواب عضدالدوله، سلطان احمد میرزا درتاریخ عضدی راجع به زوجات و بنات و بنین فتحعلی شاه در صفحه دوازده گوید: «والیه در صباحت منظر و لطف خاطر و سماحت بنان و فصاحت بیان، نظیرش بسیارکم بود. سبک عرفان داشت و خود را از اهل سیر و سلوک می دانست شعر خوب می گفت»درتقسیم بندی دیوان او می نویسد: «وآخر دیوان که به مخمسات مصیبت حضرت ابوالحسن علی ابن الحسین الشهید (ع) منتهی می شود.»شرح حال نسبتاً جامعی رامی توان در تذکره پیمانه که در ذکر ساقی نامه ها و احوال و آثار ساقی نامه سرایان است، درباره حسن جهان خانم یافت که خلاصه آن چنین است:«حسن جهان خانم دختر فتحعلی شاه قاجار و همسر خسروخان اردلان حاکم کردستان که خود نیز شاعر بوده و _ ناکام _ تخلص می نموده بوده است. بعد از فوت شوهرش چون فرزندانش کوچک بوده اند خود به مدت ده سال متصدی امر امارت و ایالت کردستان شده و به خوبی از عهده این کار برآمده است. او تازمان تألیف _ حدیقه امان اللهی _ سال 1265 ه.ق حیات داشته و در تاریخ _ تألیف حدیقه الشعرا _ 1296 مدتی از مرگ او می گذشته است.»3_ با مروری برنظم ونثر

«والیه» وسعت دانش و تبحُر او در ادبیات به ویژه ادب عرفانی دریافته می شود. نثر «بساط نشاط» که نگاشته ای عرفانی است و داستان عشق را در عرفان بر می رسد. قدرت نگارش والیه را به خوبی نشان می دهد. نثر زیباست و استوار و جای جای آن با آیات و احادیث آراسته گردیده است.اشعار او که عرفان در آن پر رنگ تر جلوه می کند، نشانه مهارت و توانایی او در سرایش شعر می باشد حتی کاربردهای و زن های بخصوص در شعر او چیرگی اش را بروزن شعر فارسی آشکار می سازد.کاربرد دقیق اصطلاحات عرفانی در بسیاری از غزل هایش نشان می دهد که او در این سروده ها مقلد صرف نبوده و تجربیاتی عرفانی نیز داشته است.4_ سوگ سروده های «والیه» ساده و روان و احساسی است. آن گونه که زنی می تواند بسراید و از زاویه دید خویش به عمق این حماسه و سوگ بنگرد.بیشتر در مراثی به تضمین غزل های حافظ و سعدی توجه دارد و با یاری جستن از ابیات بلند این شاعران افکار خویش را باز می نماید.اولین تضمین او زبان حال مادر حضرت علی اکبر (ع) است که فرزندش می خواهد به میدان برود و والیه با تضمین غزلی ناب از خواجه شیراز چنین سروده است:علی اکبر مرو میدان که از هجر تو غمگینم جفا بر مادرت مپسند خدمتکار دیرینم دمی مادر بقربانت که یکدم با تو بنشینم «بم_ژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیاکز چشم بیمارت هزاران درد برچینم» و دربند آخر با اشاره به ستمی که بر خاندان نبوت شده است، سخن را این گونه پایان می بخشد.بر اولاد نبی چون شد زظلم اهل کین بیداد چرا ویران نشد یا رب بنای عالم آباداز این

غم والیه تا روز محشر می زند فریاد «حدیث آرزومندی که دراین نامه ثبت افتادهمانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم» دومین تضمین که رنگ و بویی عرفانی دارد، سخن گفتن حضرت اباعبدالله (ع) است باخواهرخویش:شه دین گفت به زینب که غمت بنیادم گرچه برکند، ولی تن به قضا در دادم سر و جان را به یکی جلوه زکف بنهادم «فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم» جان سپردن به ره دوست تمنایم بود سر و جان باختن از روز ازل رایم بودزین جهان سیرشده، میل به عقبایم بود «من ملک بودم و فردوس برین جایم بودآدم آورد در این دیر خراب آبادم» شمع جانان چو برافروخت به کاشانه عشق اکبر و اصغر زارم شده پروانه عشق شهدا جل مه چشیدند چو پیمانه عشق «تاشدم حلقه بگوش در میخانه عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم» در سوگ حضرت علی اکبر در تضمین بعدی می سراید:گفت اکبر به حسین کی شه والا گهرم درمیان شهدایم چو گزیدی ز کرم کردی ازلطف کفن بهرشهادت به برم «من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم» و در پی غزلی ازحافظ را تضمین می نماید که از نظر وزن عروضی متناسب با نوحه خوانی است:صغرای محزون گفتا به صدآه چون می پسندی از هجرت ای شاه باچشم حسرت میرم در این راه «گرتیغ بارد درکوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله» برجان تشنه، گرد فراقت تاکی ببویم وَرد فراقت تاچندخوانم، فرد فراقت «جاناچه گویم درد فراقت چشمی و صد نم جانی و صد آه» بابا ندارم پشت و پناهی جز از غم تو

درسینه آهی آهم بسوزد مه تا به ماهی «ای دل چه نالی گر وصل خواهی خون بایدت خورد در گاه و بیگاه» باز غزلی ازحافظ راتضمین نموده است ومرثیه حضرت قاسم و علی اصغر و حضرت عباس راسروده است، بندی از آن مخمس چنین است:سرتسلیم نهادیم چو در راه خدا الم دوست بر ما نبود جور و جفاشد خزان گلشن ما در سفر کرب و بلا «ماکه دادیم دل و دیده به طوفان بلاگو بیا میل غم و خانه زبنیاد ببر» هرطرف از پافتاده قامت دلجو ستی هر زنی را ناخن از غم بر رخ نیکوستی ای فلک برآل پیغمبر چرا بد خوستی«کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی دوستی کی آخرآمد دوستداران را چه شد»گاه درشیوه مخمس سرایی و تضمین تصرفاتی نموده است. بیت نخست از غزل حافظ یا سعدی است و سه مصراع بعدی از شاعره، این شیوه تضمین نیز در خور توجه است.غزلی از سعدی را نیز به شیوه ای نوین تضیمن نموده و یک مصراع را تا پایان تضمین تکرار می نماید:نورچشم من فراقت مشکل است زندگانی بعد تو بی حاصل است مادرت ناله کنان چون بلبل است «پای سرو بوستانی درگل است سرو ماراپای معنی در دل است» اکبرتازه جوانم می رودگویا این شعر را نیز به شیوه نوحه سرایی سروده است؛ زیرا مصراع آخر تا پایان این مسدس تکرار می شود.غزل معروف شیخ بهایی نیز تضمین گردیده است؛ با مطلع:ساقیابده جامی زان شراب روحانی تادمی برآسایم زان حجاب جسمانی مرثیه ساده وسوزناکی نیز از زبان حضرت زینب سروده است و درآن وقایع عاشورا را ذکر می نماید.گفتا به فغان حسین جان زینب حزین حسین جان تو شهید کین حسین جان بی

یار و معین حسین جان ای شهید کین برادر نعشت بر زمین برادربی یار و معین برادر عباس تو را حسین جان دست از تن جدا حسین جان شمربی حیا حسین جان کرد از ره کین حسین جان ای شهید کین برادر نعشت برزمین برادربی یار و معین برادر این گوشه ای بود از اعتقادات و باورهای یکی از زنان شاعره این مرز و بوم که جایگاه معرفت و صدق و اخلاص به آستان ائمه طاهرین است.با یک بند از مخمسات او با ذکر این که در سروده های ایشان گاه کاستی هایی نیزدیده می شود، سخن رابه پایان می برم.ای شه تشنه لبان داد من زار بده بنده خویشتنم خوان و به خود راه بده صله والیه زان لعل گهر بار بده «روز مرگم نفسی وعده دیدار بده وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه