مصائب راس الحسین علیه السلام: روضه ها و مصیبت های سر مطهر حضرت امام حسین علیه السلام صفحه 82

صفحه 82

چنین مرثیه خواند:

یا هِلالاً لَمّا اسْتَتَمَّ کَمالاً

غالَهُ خَسْفَهٌ فَاَبْدا غُرُوبا

ما تَوَهَّمْتُ یا شَقیقَ فُؤادِی

اِنّ هذا مقدَّرا مَکْتُوبا

یا اَخی فاطِمَ الصَّغِیرَهِ کَلِّمْها

فَقَدْ کادَ قَلْبُها اَنْ یَذُوبا

یا اَخی قَلْبُکَ الشَّقیقُ عَلَیْنا

مالَهُ قَدْ قَسی وَصارَ صَلِیبا

ما اَذَلَّ الْیَتیمُ حِینَ یُنادی

بِاَبِیهِ وَلا یَراهُ مُجِیبا

یا اَخی لَوْ تَری عَلِیّا لَدی الاَْسْرِ

مَعَ الْیُتمِ لا یُطِیقُ جَوابا

کُلَّما اَوْجَعُوهُ بِالضَّرْبِ نادا

کَ بِذُلٍّ یُفِیضُ دَمْعا سَکُوبا

یا اَخی ضُمَّهُ اِلَیْکَ وَقَرِّبْهُ

وَسَکِّنْ فُؤادَهُ الْمَرْعُوبا

ای ماه نوی که چون به کمال رسیدی، خسوف ترا گرفت و پنهان شدی.

ای پاره تن دلم گمان نمی کردم، چنین روز و مصیبتی مقدر شده باشد.

ای برادرم! با این فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است دلش آب شود و گداخته گردد.

برادرم آن دل مهربان تو چرا نسبت به ما نامهربان شده است.

برادر جان! چقدر برای یتیم سخت است که او پدرش را صدا بزند، ولی پدر پاسخ او را ندهد؟

حضرت زینب علیهاالسلام در این اشعار غیر از فاطمه خردسال، از امام سجاد علیه السلام نیز یاد کرد و فرمود:

برادر جان !کاش علی (امام سجاد علیه السلام) را هنگام اسیر کردن می دیدی با یتیمان دیگر که یارای سخن گفتن نداشت.

هر وقت او را می زدند و می آزردند، تو را به زاری می خواند و سرشک روان از دیده می ریخت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه