- ابوالفضل العباس 1
- اشاره 1
- مقدمه 1
- امام حسین در سخنان یاران بنی هاشمی 1
- حسین را تنها نمی گذارم 2
- فرزندان عقیل 2
- حسین تشنه است آب نمی نوشم 2
- جانم فدای حسین 2
- بریر بن خضیر 3
- امام حسین در سخنان شهدای پیش از عاشورا 3
- امام حسین در سخنان سایر شهدای کربلا 3
- به حسین لبیک گویید 3
- اشاره 3
- قیس بن مسهر صیداوی 3
- اشاره 3
- تو چون پیغمبر و علی هستی 4
- در راه تو قطعه قطعه می شویم 4
- مادر به عزایم بنشیند 4
- اشاره 4
- نافع بن هلال 4
- اشاره 5
- کدام نماز مقبول است 5
- حسین را یاری کنید 5
- حبیب بن مظاهر 5
- به کجا می روی 5
- رعایت حق خدا و پیامبر 6
- زندگی جاوید یا جنگ در رکاب حسین 6
- زهیر بن قین 6
- با دشمنانتان می جنگیم 6
- توفیق یاری 6
- خوشحالی درک محضر حسین 6
- محمد بن بشیر 7
- اشاره 7
- مسلم بن عوسجه 7
- شفاعت رسول خدا 7
- اگر هفتاد بار کشته شوم 7
- عبدالله بن عمیر 8
- گریه بر تنهایی حسین 8
- جهاد با اهل شرک 8
- سیف بن حرث بن سریع بن جابر همدانی جابری و مالک بن عبدالله بن سریع بن جابر همدانی جابری 8
- از تو جدا نمی شوم 8
- اشاره 8
- عابس بن ابی شبیب 9
- جان و مالم فدای حسین 9
- عمرو بن قرظه بن کعب انصاری 9
- اشاره 9
- اشاره 9
- وقت آن آمد که من عریان شوم 9
- حر بن یزید ریاحی 10
- آبرویم از آبروی توست یا حسین 10
- اگر هفتاد بار کشته شوم 10
- امام حسین در سخنان توبه کنندگان از اصحاب 10
- جون بن ابن مالک 10
- سعید بن عبدالله حنفی 10
- حر میزبان حسین است 11
- حسین مقتدای حر 11
- حسین را تنها گذاشتید 11
- به درگاه خدا توبه می کنم 11
- حرمت زهراء 11
- خاندان پر افتخار 12
- ابوالشعثاء کندی 12
- من یاور حسینم 12
- طرماح بن عدی 12
- اشاره 12
- امام حسین در سخنان یارانی که به شهادت نرسیدند 12
- شما حجت خدا هستید 13
- یزید بن مسعود 13
- اشاره 13
مقدمه
قلم در بیان عظمت احیاگر بزرگ اسلام ناب محمدی (ص) مفسّر عظیم الشأن ولایت و امامت رهبر فرزانه سرور آزادگان گیتی اسوه بی نظیر فداکاری شهید آگاه چراغ فروزان هدایت کشتی نجات امت حضرت سیّد الشهدا امام حسین (ع)، عاجز و ناتوان است آری چه می توان نوشت در عظمت شخصیتی که همه عالمان متعهد و صاحب نظران منصف از عمق جان بر این باورند که حسین حقیقتی است بزرگ که تمام مردم گیتی در برابر عظمت روح و علوّ همّت او سر تسلیم فرود آورده و خضوع کرده اند.کدامین عبارت را در وصف آن جان جانان بکارگیریم که گویاتر از «مصباح الهدی ،«سفینه النجاه و «سیدی شباب أهل الجنه باشد که جد بزرگوارش منجی بشریت و سرور کائنات با آن عبارات او را ستوده است و کدامین کلمات و جملات می توانند حق او را ادا کنند در حالی که خدایش در قرآن کریم در آیه مباهله او را «فرزند پیامبر» و در آیه تطهیر «جزء پاک ترین پاکان و در سوره فجر «نفس مطمئنه اش خوانده است آری از تصور عظمت حضرت ثار الله عاجزیم و قلم قاصرمان از ادای حق عظیم حضرت حسین بن علی ع) ناتوان است ولی افرادی وجود دارند که از هر جهت به آن حضرت نزدیک تر بوده اند و حتی آن چنان مجذوب شخصیت او شده اند که در فداکردن جان خود در راه او سر از پا نمی شناختند و در رفتن به سوی میدان مبارزه و شهادت بر یکدیگر سبقت می گرفتند و شهادت در رکاب او را نهایت آمال و آرزوی خود می دانستند.ظهر روز عاشورا
وقتی امام حسین (ع) از نماز فارغ شد در سخنان کوتاهی یاران خود رابه بهشت بشارت داد و فرمود: «این پیامبر خداست و اینان شهدایی که در راه خدا کشته شده اند، منتظر قدوم شمایند، و شما را به بهشت بشارت می دهند...»اصحاب به امام عرض کردند: جان های ما فدای تو باد و خون های ما نگاهدارنده خون تو، به خدا سوگند مادامی که از ما کسی زنده باشد، هیچ گزندی به تو و حرم تو نمی رسد.ابن عماره از پدرش نقل می کند که از حضرت صادق (ع) سؤال کردم و گفتم ازاصحاب امام حسین (ع) و ایثار و فداکاری آنان مرا آگاه کن آن حضرت فرمود: «پرده وحجاب از برابر آنان برداشته شد و منازل خویش را در بهشت مشاهده کردند، بطوری که برشهادت و کشته شدن شتاب می کردند تا با حور معانقه نموده و به سوی جایگاه خود دربهشت بروند».شاعر عرب چه زیبا در وصف آنان سروده است که جادوا بأنفسهم فی حب ّ سیّدهم والجود بالنفس أقصی غایه الجودالسابقون الی المکارم والعُلی والحائزون غداً حِیاض الکوثرلولا صَوارمُهم ووقع ُ نِبالِهم لم تسمع الاذان صوت مکبّرآنان امام حسین (ع) را فراتر از سخن و بیان دانسته و پیش از آنکه با زبان در وصف آن وجود مبارک سخنی بگویند، با عمل خود به وصف او پرداخته و او را شایسته ان دانسته اند که جان خود را در راه او فدا سازند. و با این کار خود حتی دشمنان را به تعجب واداشته اند؛ابن ابی الحدید معتزلی گوید: به یکی از کسانی که در سپاه کوفه حضور داشت گفته شد: وای بر تو! چرا فرزند پیغمبر را کشتی !آن مرد گفت
دهانت خرد باد! تو اگر می دیدی آنچه که ما در کربلا دیدیم تو هم همین کار را می کردی آنها دست به قبضه شمشیر می بردند و مانند شیران غرنده به ما حمله می کردند و خود را در دهان مرگ می انداختند! امان قبول نمی کردند، رغبتی به مال و منال دنیا نداشتند! هیچ چیزی نمی توانست در میان ایشان و مرگ فاصله بیندازد. اگر با آنها نمی جنگیدیم همه ما را از دم شمشیر می گذرانیدند، چگونه می توانستیم از جنگ کردن با آنها خودداری کنیم !هر چند او احمقانه گناه نابخشنودنی خود را توجیه می کند ولی در واقع اعترافی است به شجاعت و بزرگواری و پایداری یاران امام (ع).ولی متأسفانه تاریخ نتوانسته است سخنان این راد مردان را در حق امام و مقتدای خود به طور کامل به ثبت برساند و حتی برخی از آنان تنها نامشان در لیست شهدای کربلا باقی مانده است و اثری از ابراز احساسات آنان نیست ولی همان تعداد اندک که نظراتشان به بهانه های مختلف پیرامون حسین بن علی (ع) بیان شده است می تواند گویای جلوه هائی از شخصیت آن حضرت باشد و ما در این مقاله بر آن هستیم که شخصیت با عظمت ان حضرت را از دیدگاه نزدیکترین یارانش مورد بررسی قرار دهیم و امیدواریم نزد مولی و مقتدایمان حسین (ع) مقبول واقع گردد.
امام حسین در سخنان یاران بنی هاشمی
ابوالفضل العباس
اشاره
او اولین فرزند علی (ع) از ام البنین است علی (ع) در مورد علت ازدواج خود با مادر ابوالفضل (ع) می فرماید: «فتلد لی غلاماً فارساً یکون عوناً لولدی الحسین فی کربلا به خاطر این که برایم پسر شجاعی به دنیا آورد تا در کربلا یاور فرزندم حسین باشد».و صاحب «تنقیح المقال در
مورد آن حضرت می گوید: «وکان شجاعاً فارساً وسیماً جسیماً یرکب الفرس المطهّم و رجلاه تخطان الارض آن حضرت شجاع اسب سوار،خوش سیما، تنومند بود، درحالی که براسب سوار می شد پاهایش برزمین کشیده می شد..»متاسفانه سخنان این راد مرد بزرگ تاریخ در حق مولا و مقتدا و برادرش حسین به طور کامل به ثبت نرسیده است مگر سخنانی که در لحظات حساس و سرنوشت ساز از آن حضرت نقل شده است