- پیشگفتار مترجم 1
- مقدّمه مؤلّف: 3
- کلمه توحید و توحید کلمه 5
- فصل نخست: تبیین ایمان و کفر 12
- اشاره 12
- سنّت پیامبر و تکفیر مسلمانان: 19
- اشاره 26
- فصل دوم: اقسام و مراتب توحید 26
- اول: توحید در ذات 26
- دوم: توحید در خالقیت 27
- سوم: توحید در ربوبیّت 28
- چهارم: توحید در تشریع و قانونگذاری 34
- پنجم: توحید در اطاعت و بندگی 35
- ششم: توحید در حاکمیت 37
- هفتم: توحید در عبادت 38
- فصل سوم: ماهیت عبادت و عناصر تشکیل دهنده آن 40
- فصل چهارم: تعریف عبادت 58
- اشاره 64
- فصل پنجم: بررسی کاربردی مفهوم عبادت 64
- 1. زیارت قبور 66
- 2. مسافرت برای زیارت قبر پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله و سلَّم 76
- 3. ساختن آرامگاه بر روی قبور 86
- اشاره 86
- بنای بر قبور از نگاه تکریم و محبت: 92
- اشاره 102
- 4. ساختن مسجد بر روی قبور و نماز خواندن در آن 102
- سیره مسلمانان در ساختن مسجد بر قبور انسانهای شایسته 104
- 5. توسل به انبیاء و صالحان 115
- اشاره 115
- الف- توسل به دعای پیامبر و صالحین در حال حیات آنان 119
- ب- توسل به مقام و شخصیّت پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله و سلَّم 120
- ج. توسل به حقّ پیامبر و انبیاء و صالحین 130
- د- توسل به دعای پیامبرصلَّی اللَّه علیه و آله و سلَّم و صالحین پس از رحلت آنان 134
- اشاره 154
- 6 بهرهمندی اموات از اعمال زندهها 154
- بهرهمندی انسان از نتیجه عمل خود و دیگران 155
- نذر برای اموات: 162
- 7 تبرّک به آثار انبیاء و صالحین 166
- اشاره 171
- 8 جشن میلاد پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله و سلَّم و مسئله بدعت 171
- جشن میلاد انبیاء، ائمه علیهم السَّلام و اولیای الهی 177
- 9 گریه بر اموات 181
- 10 سوگند دادن خداوند به حق اولیای الهی 197
- 11 سوگند به غیر خداوند 205
- 12 نام گذاری فرزندان به نام پیامبر و یا امام با پیشوند «عبد» 213
«عدهای معتقدند هیچ مسلمانی به دلیل اعتقاد یا فتوایی خاص، سزاوار نسبت کفر و یا فسق نیست. اگر کسی در مسئلهای اجتهاد نمود و به آنچه حق تشخیص داد متمایل شد، در هر صورت سزاوار پاداش و اجر است. اگر به اعتقاد صحیح دست یافت دو پاداش دارد و اگر به اعتقاد درست دست نیافتیک پاداش.
نظر ابن ابی لیلی، ابو حنیفه، شافعی، سفیان ثوری، داود ابن علی و تمام صحابهای که در این موضوع به نظرشان دست یافتهایم همین است و نظرمخالفی در این زمینه مشاهده نکردیم».(1) 2. شیخ الاسلام تقی الدین السبکی در این زمینه گفته است:
«تکفیر نمودن مؤمنین، کاری بس دشوار است و هر فرد مؤمنی تکفیر بدعت گذاران و افراد لاابالی را که گوینده لا اله الّا اللّه و محمد رسول اللّه هستند را، بس سنگین میشمارد. چرا که تکفیر نمودن، بسیار دشوار است». 3(2). احمد ابن زاهر سرخسی اشعری میگوید:
«هنگامی که ابوالحسن اشعری در منزل من در بغداد، در حال احتضار بود، دستور داد پیروانش حاضر شوند و سپس در جمع آنان گفت: شاهد باشید که من هرگز کسی از اهل قبله را به خاطر ارتکاب گناهی تکفیر نکردم. چرا که بهاعتقاد من همه آنها به خدای یگانه
1- ابن حزم، الفصل: 3/ 291.
2- شعرانی، الیواقیت و الجواهر: 2/ 125، چاپ سال 1378 ق.