راد مردان را بر فرمان برداری از فرومایگان مقدم می دارد، به ابیاتی از فروه بن مسیک مرادی اشاره و شکست ناپذیری خود و نهضتش را اعلام نمود و چنین فرمود:فان نهزم فهزامون قدماو ان تغلب فغیره مغلبینا؛_ اگر پیروز شویم، در گذشته نیز چنین شده است و بسیاری پیروز شده اند و اگر شکست بخوریم، شکست نخورده ایم، که ما را شکستی نیست.هر کس به امام حسین (ع) پیوست و حقیقت نهضت او را دریافت، به اوج کرامت انسانی و عزت ایمانی رسید و شکست ناپذیری را با همه وجود دریافت. سخنان یاران امام حسین (ع) در شب عاشورا گویای این حقیقت است. وقتی امام (ع) در آن شب خطبه ای ایراد کرد و به آنان اجازه داد تا بروند اظهار نمود که دشمن فقط در پی اوست و اگر به او دست یابد، از دنبال کردن دیگران غافل می مانند، آنان کرامت و عزت خود را نشان دادند.ذلت زدایی و تنفر از ذلت پذیری در فرهنگ شیعه به صورت شعار حیاتی و همگانی درآمده است و شیعیان با الهام از این اصل تربیتی، همواره عزت مدارانه زندگی می کنند، آنان این آموزنده حسینی را ملاک عمل قرار داده و جان می دهند، ولی خود را به خاک ذلت نمی افکنند و این اصل را از عمل امام حسین (ع) که در گرماگرم جنگ، در حالی که تمام یارانش به خون غلطیدند، شعار سیادت و کرامت و عزت مداری و آقایی را سر داد و از ذلت و پستی اعلان بیزاری کرد، آموخته اند و در آن جا امام (ع) فرمود:الموت خیر من رکوب العار و العار اولی من دخول النار-مرگ با عزّت بهتر از زندگی توأم با
ننگ و عار است و مرگ با ذلت و شکست ظاهری، بهتر از زندگانی است که نهایتش عذاب و دوزخ است.آری، خوش بختی حقیقی در عزت و سرافرازی، و بدبختی حقیقی در زندگی توأم با خواری و بردگی است، این درسی است که امام حسین (ع) به انسان ها آموخته است. ابو نصر بن نباته، شاعر مشهور قرن چهارم هجری در این باره سروده است:الحسین الذی رأی الموت فی العزِّ حیاه ً و العیش َ فی الذل ّ قتلاً_ حسین همان کسی است که مرگ با عزت را زندگی می دید و زندگی با ذلت را مرگ و کشته شدن می یافت.
فرهنگ شهادت، منشأ عزت و اقتدار
در باب فرهنگ شهادت و شهادت طلبی در حماسه کربلا سخن ها بسی فراوان است. اما، اعتقاد به شهادت بود که عزت و سربلندی را در کربلا آفرید، زیرا که فرهنگ شهادت طلبی باورهای ارزشمند و گران سنگی را به اثبات می رساند.فرهنگ شهادت؛ یعنی اعتقاد به زندگی دوباره، اعتقاد به عدالت خداوند، اعتقاد به آزادگی و سرافرازی و....معتقد به شهادت، هرگز تن به ذلت نمی دهد و برده کسی نمی گردد و همواره خود را بنده و در محضر خداوند می بیند.حضرت ابا عبداللّه الحسین (ع) در جواب برادرش محمد حنفیّه فرمود:«یا اخی لو لم یکن فی الدنیا ملجأ و لامأوی، لما بایعت یزید بن معاویه؛ ای برادر! اگر در تمام این دنیای پهناور، پناهگاه و قرارگاهی نداشته باشم، من هرگز با یزید پسر معاویه بیعت نخواهم کرد.»وقتی انسان در دیدگاه وحی رشد و باور پیدا کرد که شهادت در راه خدا سود بزرگی است، با یقین به شهادت قیام می کند و به انبوه سپاه دشمن می تازد. چون از مرگ نمی هراسد و به زندگی پس از مرگ
یقین دارد.امام حسین (ع) در نامه ای به بنی هاشم نوشتند:«امّا بعد فان َّ مَن ْ لحق بی استشهد و من تخلف لم یدرک الفتح؛ پس از ستایش پروردگار، همانا هر کس به من پیوست شهید خواهد شد، و هر کس به راه من در نیاید پیروز نخواهد گردید.»یعنی، با یقین قیام کرده ام و می دانم که آل یزید خون مرا می ریزند. اما راهی جزشهادت و شهادت طلبی وجود ندارد. و هر کس بخواهد بر دشمن غلبه کند، باید باشهادت طلبی وارد میدان مبارزه شود که برای پیروزی راهی جز شهادت باقی نمانده است. و در سخنرانی مکه افشاگرانه می فرمایند:هر کس بخواهد در راه ما شهید شود، صبحگاهان با ما حرکت کند. و در کربلا هم چنان توفنده فریاد می زند:«هیهات منّا الذّلّه؛ ذلت پذیری هرگز!»امام (ع) در قیام عاشورا توانست فرهنگ شهادت طلبی را زنده کند و رنگ جاودانه زند که تا قیام قیامت، هر آزادی خواهی با یاد حماسه عاشورا در خط خون و قیام و عزت و اقتدار فریاد می زند.با نگاهی گذرا به حرکت ها و قیام های پس از عاشورا و در اعصار بعد، به درستی می توان به این نتیجه رسید که فرهنگ شهادت طلبی با حماسه عزت و اقتدار کربلا رونق گرفت و انسان ها را به آزادی و آزادگی رهنمون و هدایت ساخت.«الموت أولی من رکوب العار؛ مرگ سرخ، به از زندگی ننگین است».
نتیجه
می توان گفت: یکی از آثار حضرت ابا عبداللّه الحسین (ع) این است که نه فقط باحرف، بلکه در عرصه عمل هم روح استقامت و پایداری و حفظ کرامت و عزت نفس را درکالبد بی روح مسلمانان در همه اعصار دمید، چرا که حماسه عاشورا سراسر، شعار آزادی طلبی، استقامت،
اقتدار و عزت نفس است و مکتب حسین، مدرسه ای است جاری در رود زمان، برای تربیت همگان، بر اساس فهم درست اسلام و جامعیت آن.امام حسین (ع) با عزت و اقتدار به یادگار مانده از خود، به ما آموخت چگونه به اصول گردن نهیم و چگونه پاسداری اسلام را به جا آوریم. چگونه به دفاع از اسلام و مسلمانان برخیزیم و چگونگی بزرگوارانه و با عزت زیستن را.باشد که جرعه ای از آن دریای معرفت بنوشیم و با حریّت و کرامت و عزّت و شجاعت و استقامت و اقتدار به کمالات انسانی متصف گردیم.
چکیده
امام حسین (ع) مظهر و الگوی کامل عزت، سربلندی، کرامت و اقتدار است.حضرت سید الشهدا (ع) پرچمدار عزّت در برابر ذلّت و خواری و زبونی دشمنان اسلام درحماسه کربلا است.درس مهم حماسه حسینی به شاگردان و تربیت یافتگان طریق اهل بیت (ع) ، زندگی انسان گونه در کنار اعتلای روحی و دوری از پستی و فرومایگی و نیز حفظ حرمت و شرافت و شخصیت و بزرگواری است.امام حسین (ع) در برابر سخت ترین و بزرگ ترین مصیبت ها پایدار ماند و هرگزتن به زبونی و خواری نسپرد. اموال و فرزندان و یاوران و خاندانش، شهید و یا به اسارت در آمدند. اما استوار و محکم ماند و عزت خدایی خود را تا ابد به رخ جهانیان کشید.عزت اگر چه از آن خداست، اما به بندگان خاص و دوستدارانش نیز می بخشد و آنان را عزیز و شکست ناپذیر و مقتدر می سازد. سخنان امام حسین (ع) در بیان مرگ و زندگی، عزت و ذلت در حماسه کربلا آن قدر گران سنگ است که درس چگونه زیستن را به