واقعیت و آرمان در قیام عاشورا از دیدگاه امام خمینی(س ) صفحه 6

صفحه 6

علیه) تکلیف بود آنجا که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه این ملت را اصلاح کند.» [45] .«تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام و همه آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد، بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا، وقتی که با مصالح جامعه، معارضه کرد، این فرد باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد و رفت خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد، که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود.» [46] .

طاغوت ستیزی

«محرم چه ماه مصیبت زا و چه ماه سازنده و کوبنده ای است. محرم ماه نهضت بزرگ سیدالشهدا و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد.» [47] .«خطبای ما زنده نگه داشتند قضیه کربلا را و زنده نگه داشتند قضیه مقابله یک دسته (یک دسته کوچک با ایمان بزرگ)[را]در مقابل یک رژیم طاغوتی بزرگ.» [48] .«خطری که معاویه و یزید براسلام داشتند، این نبود که غصب خلافت کردند، این یک خطر کمتر از آن بود. خطری که اینها داشتند، این بود که اسلام را به صورت سلطنت در می خواستند بیاورند، می خواستند معنویت را به صورت طاغوت در آورند.» [49] .«شهادت حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد. خودش شهید، مکتب اسلام زنده و رژیم طاغوتی معاویه و پسرش را دفن کرد.» [50] .«اگر سیدالشهدا نبود، این رژیم طاغوتی را اینها تقویت می کردند، به جاهلیت برمی گرداندند. اگر حالا من و تو هم مسلم بودیم مسلم طاغوتی بودیم، نه مسلم امام حسینی.» [51] .«قیام سیدالشهدا

- سلام الله علیه - قیام برضد سلطنت طاغوتی بود، آن سلطنت که اسلام را می خواست به آن رنگ در آورد که اگر توفیق پیدا می کردند، اسلام یک چیز دیگر می شد، اسلام می شد مثل رژیم دو هزار و پانصد ساله سلطنت.» [52] .

احقاق حق

«محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ، همیشه حق برباطل پیروز شده است.» [53] .«ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد، ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد، ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد، ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت، ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به اثبات رساند.» [54] .

نتیجه گیری

پس از معرفی دیدگاههای حضرت امام خمینی (س)، چند نکته را می توان به عنوان نتیجه بحث مورد توجه قرار داد:- گرچه واقعگرایی از ارزش اعتباری برخوردار است، اما تنظیم رفتار و اعمال براساس واقعیت همیشه نمی تواند امری باارزش تلقی گردد و ممکن است در بسیاری از موارد و مصادیق تسلیم شدن در مقابل واقعیت، ضد ارزش ارزیابی شود. در یک نظام دینی که مبتنی برارزشهای اسلامی است، واقعگرایی آنگاه ارزشمند است که در مقابل آرمانخواهی قرار نگیرد.- ترویج تز واقعگرایی به عنوان یک ارزش مطلق، همواره عاملی برای مرعوب شدن سلطه پذیران بوده و موجب شده که رفتار سیاسی آنها با سلطه گران براساس برآورد امکانات مادی آنها در مقایسه با امکانات مادی سلطه گران تنظیم گردد. این موضوع همواره یکی از ابزارهای سلطه استکبار براستضعاف بوده و هدف آنها از ترویج چنین سیاستی، گرفتن روحیه مبارزاتی و استقلال طلبانه آرمانگرایان بوده و هست.بسیاری از سلطه گران و مرعوبین سعی در واحد جلوه دادن «واقع بینی» و «واقعگرایی» دارند، اما بین این

دو تفاوت اساسی وجود دارد و امامان معصوم -علیهم السلام - همواره واقع بین بوده اند، اما واقعگرایی را در چارچوب مکتب و آرمانها مورد توجه قرار داده اند و در صورتی که این امر تعارضی با آرمانگرایی نداشته است، حتما مورد عنایت و قبول واقع شده است.نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، گزینشی بودن واقعیتها در نظر سلطه گران و سلطه پذیران است، به این معنا که اگر واقعیتها موجب سلطه گری و سلطه پذیری بشود، (واقعیات نوع اول) گزینش شده و بر آنها تاکید می شود، اما واقعیتهایی که موجب نفی سلطه گری و سلطه پذیری است (واقعیات نوع دوم) بی اهمیت جلوه داده می شود و تمایلی برای مشاهده و معرفی آن واقعیتها در آنها دیده نمی شود.در نظر اولیای الهی همچون حضرت سیدالشهدا (ع) و پیروان آنها، واقعیتها و آرمانها کنار یکدیگر مورد توجه قرار می گیرند. در واقعه کربلا این دو مقوله در مقابل هم قرار گرفتند و تشخیص پیشوای زمان حضرت ابی عبدالله (ع) این بود که تسلیم شدن در مقابل واقعیتها به معنی از بین رفتن آرمانهای مقدس مکتب اسلام است. آن حضرت اجازه نمی دهند یزید و حکومت بنی امیه از واقعیتها به عنوان نقاط ضعف در جبهه حق بهره برداری کنند و آنها را به سازش و ذلت بکشانند.از آنجا که در اسلام بعضی از احکام ثابت و برخی متغیر و محکوم به زمان و مکانند، شاید بتوان آرمانها را نیز در این چارچوب دسته بندی کرد. به این معنا که برخی از آرمانها ثابت و همیشگی هستند و در هر شرایطی از زمان و مکان قابل اجرا و گسترش هستند. اما برخی از آنها متغیر و تابع شرایط

زمان و مکان هستند و ترویج و گسترش یا توقیف و عدم اشاعه آنها تابع تشخیص و نظر امام معصوم (ع) و فقیه جامع الشرایط است.در یک نظام دینی ممکن است واقعیت و آرمان قابل جمع با یکدیگر باشند و در مواردی هم ممکن است قابل جمع نباشند. و در هر دو صورت میزان، تشخیص امام معصوم (ع) یا فقیه جامع الشرایط است و چنانچه آرمان و واقعیت قابل جمع نباشند، اولویت و انتخاب یکی از آنها براساس مصلحتی است که امام معصوم (ع) یا فقیه جامع الشرایط تشخیص می دهد. مثلا در مبارزه حضرت ابی عبدالله (ع) با یزید و یا در مبارزه حضرت امام خمینی (ره) با رژیم شاه، «آرمان خواهی» بر «واقعگرایی» برتری یافت. امام در صلح امام حسن (ع) با معاویه و یا پذیرش قطعنامه 598 توسط حضرت امام خمینی (س) مصلحت اولی برای دین و انقلاب، پذیرش «واقعیت صلح» بود، نکته مهم این است که در چنین شرایطی یکی از ابعاد آرمان گستری به طور موقت محدود می شود و این به معنای عمل برخلاف آرمانها و ارزشها نیست.حضرت امام خمینی (ره) به عنوان پرچمدار عاشورا در عصر حاضر با اقداماتی نظیر تأیید تسخیر لانه جاسوسی و اتخاذ سیاست نه شرقی و نه غربی، محکومیت اشغال فلسطین، صدور حکم ارتداد سلمان رشدی و... از روش حضرت سیدالشهدا (ع) که همان ترجیح آرمانها بر واقعیتهای نوع اول و تبعاتی که این اقدامات داشت پیروی کردند و همچنین با توجه و تأکید بر واقعیتهای نوع دوم مانند جاسوسی آمریکاییها در ایران، توهین به مقدسات اسلام توسط سلمان رشدی، ذلت ناشی از تکیه بر ابرقدرتها و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه