- منشأ حاکمیت سیاسی مطلوب از دیدگاه قرآن کریم 1
- توحید ربوبی و حاکمیت سیاسی 1
- دو احتمال درباره ربوبیت تشریعی خداوند 1
- اشاره 1
- اشاره 1
- تفویض امور مربوط به حاکمیت و تشریع به خود مردم 2
- آیات درباره تفویض امور حکومتی به خود مردم 2
- مقایسه بین دو دسته آیات 3
- پاسخ به شبهه زیانهای دخالت دین در امور مردم 3
- آیات درباره تفویض امور حکومتی و تشریع به پیامبران 3
- حاکمیت سیاسی در بررسی رابطه دین و جامعه 4
- اشاره 4
- دین، راه و روش زندگی انسان ها 4
- محورهای حاکمیت مطلوب در قرآن کریم 4
- اشاره 5
- عدالت 5
- حق محوری 5
- علم و یقین 5
- معنای اطاعت از پیامبر 6
- اشاره 6
- اشاره 6
- آیاتی که به مسأله اطاعت از پیامبر می پردازند 6
- آیات درباره حاکمیت سیاسی پیامبر 6
- تفویض کارها به پیامبر 7
- نفی کارها از پیامبردر قرآن کریم 7
- محدوده اطاعت از پیامبر 7
- شبهات درباره اطاعت از پیامبر 7
- حافظ، وکیل، مسلط، جبار نبودن پیامبر 8
- انحصار وظیفه پیامبردر بشارت و ترساندن 8
- آیاتی که ولایت پیامبر و اولویت ایشان نسبت به مؤمنان را مطرح می کنند 9
- آیاتی که درباره حکم پیامبر سخن می گویند 9
- محور بودن انبیا در ایجاد قسط در جامعه 10
- معنای حکم پیامبر 10
- اشاره 10
- آیاتی که پیامبر را محور در امور اجتماعی معرفی می کند 10
- محور بودن پیامبردر امور مالی جامعه 11
- اجازه گرفتن از پیامبرهنگام شرکت در امور اجتماعی 11
- آیاتی که مؤمنان را به ایمان به پیامبر فرا می خواند 11
- اشاره 12
- اشاره 12
- آیات درباه حاکمیت سیاسی امامان 12
- حاکمیت سیاسی ائمه و اطاعت از اولی الامر 12
- تحلیلی درباره آیه اولی الامر 13
- معنای واژه اولی الامر 13
- مصداق اولی الامر 13
- تحلیل عصمت اهل حل و عقد 14
- شناخت اولی الامر 14
- پرسش هایی درباره عصمت اولی الامر 15
- عمومیت موارد نزاع در آیه اولی الامر 15
- نزاع درباره اولی الامر، مهم ترین مصداق نزاع در آیه 15
- اهل بیت و رابطه آن با اولی الامر 16
- شناخت اولی الامر و معصوم در قرآن کریم 16
- تفاوت معنای ولایت در آیه (انما ولیکم اللّه...) و آیات قبل و بعد 17
- حاکمیت سیاسی ائمه و ولایت در آیه (انّما ولیکم اللّه) 17
- معنای ولایت در آیه (انما ولیکم اللّه...) 17
- اشاره 17
- جمع بودن «الذین آمنوا» با این که یک مصداق بیش تر ندارد 18
- احتمالات در الّذین آمنوا با توجه به قید و هم راکعون 18
- حقیقت امامت و شرایط آن 19
- اشاره 19
- حاکمیت سیاسی ائمه از نظر اختصاص امامت به آنان 19
- پاورقی 20
اشاره
در این بخش، برآنیم که با توجه به صفاتی که از نظر قرآن کریم، در همه امور، نقش محوری دارند یا این که در خصوص جوامع انسانی مطرح هستند، به بررسی حاکمیت سیاسی مطلوب از دیدگاه قرآن کریم بپردازیم و در این باره، مصادیقی را نیز که در قرآن کریم مطرح شده اند، می آوریم:
حق محوری
از محورهایی که قرآن کریم، همه چیز حتی امور تکوینی را در ارتباط با آن می داند، حق است. حق یکی از اسمای الهی است. از این رو، به یک اعتبار، هر چیزی جز او باطل است و هر حق دیگری تنها با اتصال به او معنا پیدا می کند و خداوند مکرراً حتی به انبیا(ع) تذکر می دهد که مبادا از حق محوری فاصله بگیرید:(فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوی فیضلک عن سبیل اللّه). [57] .هم چنین عدول از حق را موجب فساد آسمان و زمین بر می شمارد:(و لو اتبع الحق اهوائهم لفسدت السموات و الارض). [58] .بدین ترتیب، حاکمیت رهبری امور مردم، نه تنها از این امر مستثنا نیست، بلکه در میان دیگر امور، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قرآن کریم در مقام استدلال بر توحید ربوبی و ابطال آن چه مشرکان می پرستند، پس از بیان این که آنان به سوی حق هدایت نمی کنند و خداوند به سوی حق هدایت می کند، این قاعده کلی را بیان می کند که آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند، سزاوار تبعیت است یا آن کس که خود نیازمند هدایت دیگری است؟(افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع ام من لا یهدی الاّ ان یهدی . [59] .و در آیه بعد، با مذمت بیش تر مشرکان از
این که به صرف ظن و گمان، راهی را می پیمایند، حکم کلی دیگری بیان می شود که ظن، بی نیاز کننده از حق نیست؛ زیرا تنها کسی می تواند از حق استفاده کند که به آن علم داشته باشد. [60] .این دو آیه، شرط صلاحیت پیروی از هر کس را، هدایت او به سوی حق معرفی می کند که این هدایت گری نیز بدون علم و یقین حاصل نمی شود. در آیات دیگر نیز ائمه ای که برای هدایت مردم نصب گردیده اند، دارای صفت یقین هستند:(و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لمّاصبروا و کانوا بایاتنا یوقنون). [61] .(و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات...). [62] .پس تنها چنین افرادی صلاحیت رهبری مردم را دارند و بر مردم نیز لازم است از آنان تبعیت کنند. علامه طباطبائی درباره شرایط امام می فرماید:واجب است امام، انسان صاحب یقینی باشد که عالم ملکوت را مشاهده کرده باشد (ملکوت، صورت باطن این عالم است)...پس امام، کسی است که انسان ها را در روز قیامت به سوی خداوند سوق می دهد؛ همان طور که در ظاهر و باطن این عالم، آنان را به سوی او سوق می دهد. [63] .
علم و یقین
در بحث قبل مشخص شد که یکی از ویژگی های رهبری در اسلام، علم و یقین او است. حضرت یوسف آن گاه که شاید برای به دست آوردن بخشی از آن چه باید در دست او باشدخود پیشنهاد حکومت خویش را مطرح می کند، یکی از علت های آن را علم خود بیان می کند:(قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم). [64] .برگزیدگی حضرت طالوت و نصب او برای رهبری از سوی خداوند، نیز با وجود مخالفت مردم، ریشه در علم
او داشت:(قال انّ اللّه اصطفیه علیکم وزاده بسطه فی العلم و الجسم...). [65] .همه انبیا(ع) نیز از حکمت و علم برخوردار بوده اند:(وانزل اللّه علیک الکتاب و الحکمه و علّمک مالم تکن تعلم...). [66] .یادآوری این نکته، که در بحث قبل نیز آمد، ضروری است که علم در اینجا، بر خلاف آن چه در بعضی نوشته ها مطرح می شود، در علم به اداره امور ظاهری مردم خلاصه نمی شود وازآن جا که اعمال این دنیا، مقدمه ای برای آخرت است، علم رهبران دینی اجتماع باید به گونه ای باشد که راه سعادت اخروی انسان را در این دنیا به او بنمایانند و با برنامه ریزی صحیح و منطبق با نیازهای معنوی و مادی انسان، راه او را برای تکامل نفسانی هموارگردانند.
عدالت
از محورهای برنامه اجتماعی قرآن کریم، تحقق عدالت وقسط درجامعه است. این امر، یکی از اهداف بعثت انبیا(ع) در قرآن کریم و یکی از اموری است که بر آن تأکید بسیارمی شود:(لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط). [67] .(یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء للّه...). [68] .حال با توجه به این که از ظالم انتظار تحقق و اجرا کردن عدالت نمی رود، پس یکی از شرایط حاکم از نظر اسلام، عدالت است. البته قرآن کریم، رتبه والاتری نیز در پاسخ سؤال حضرت ابراهیم(ع) برای رسیدن ذریه اش به مقام امامت مطرح می کند. [69] این مرتبه، مرتبه عصمت از هر گناه است که امامی باید دارا باشد که علاوه بر اداره امور ظاهری، هدایت معنوی، دینی و باطنی را نیز برعهده دارد و هر گاه در میان مردم چنین امامی وجود داشته باشد، نوبت به افراد عادل