ویژگیهای اخلاقی دو جبهه حق و باطل در کربلا صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

اشاره

داستان كربلا نمايشگاهي است كه از يك سو بيان‌گر عظمت، شجاعت و حق‌خواهي و حق‌پرستي و تمام فضائل و مكارم انساني است كه در سرور شهيدان و ياران فداكار وي تبلور يافته و در سخت‌ترين شرايط از آن روي‌گرداني نشده است و از سوي ديگر مبين دنائت، سنگدلي و خونخواري امويان و سپاهيان يزيد كه حاكي از آلودگي‌هاي روحي و اخلاقي آنان و نشان دهنده عاقبت باطل‌گرايي و بي ايماني است. در اين مقاله از ميان فضائل بي‌شمار، غيرت و حماسه، ژرف انديشي، عرفان، پرستش و نيايش و جانبازي در حق‌پويان از يك سو، و پستي و زبوني، چند چهره‌گي، حرام‌خواري، فساد و فحشاء، بي حرمتي به مقدسات، پرخاشگري و بحران هويت از جمله رذائل جبهه باطل شمرده شده است كه در صحنه عاشورا به ظهور رسيده‌اند. تهذيب و تزكيه اخلاقي انسانها از رذايل و آراستن ايشان به فضايل اخلاقي از اصول شرايع آسماني و اهداف غايي انبياي الهي عليهم السلام به شمار مي‌رود و قرآن مجيد نيز در چندين مورد از چنين رسالتي براي پيامبر اسلام (ص) ياد مي‌كند؛ از جمله مي‌فرمايد: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي اْلاُمّيينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ؛ [1] .او كسي است كه در ميان جمعيت درس نخوانده، رسولي از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنان مي‌خواند و آنان را تزكيه مي‌كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مي‌آموزد هر چند پيش از آن در گمراهي آشكاري بودند.» رسول گرامي اسلام، خود نيز در اين باره مي‌فرمايد: «إنِّما بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الْاَخْلاقِ؛ [2] .همانا برانگيخته شدم تا مكرمتهاي اخلاقي را تكميل كنم.» متّصف بودن انبياي گرامي و پيروان راستين آنان به صفات ارزشمند اخلاقي نيز بيانگر اين حقيقت است كه بندگان مؤمن خدا همواره كوشيده‌اند كه در پرتو اعتقادات صحيح و اعمال صالح، از ويژگيهاي بارز اخلاقي نيز برخوردار باشند و درون و بيرون خويش را از آلوده شدن به رذايل اخلاقي منزه دارند. اهميت چنين اتصافي آنگاه دو چندان مي‌گردد كه به اين موضوع توجه كنيم كه چندين مفهوم اخلاقي در شمار اسما و صفات حسناي الهي قرار دارد مانند؛ حليم، صبّار، شكور، غنيّ، رؤوف، رحيم، غافر، كريم و... از سوي ديگر، كافران، منافقان و كساني كه جبهه مخالف دين و دينداران را تشكيل مي‌دهند، نوعاً از فضايل اخلاقي، عاري و بيشتر به رذايل تمايل دارند. برخي از اوصافي كه قرآن مجيد براي اين عده ياد مي‌كند عبارت است از؛ دروغ، كشتن بي‌گناهان، بخل، فساد و فحشا، پيمان‌شكني، حرام‌خواري، ستمكاري، فخرفروشي، دنياپرستي، ياوه‌گويي، سوگند دروغ، تجاوز و... طرفداران حق، همواره بر سه مؤلفه مهم اعتقاد صحيح، عمل صالح و اخلاق نيكو ملتزم هستند و در هيچ شرايطي نسبت به آنها اهمال نمي‌ورزند و در برابر، باطل‌گرايان، افزون بر اعتقاد فاسد و اعمال زشت، همواره از آلودگي‌هاي روحي و اخلاقي رنج مي‌بردند و از فضايل انساني كمترين بهره را داشتند و طرفين درگير در حادثه عاشورا نيز از اين قانون مستثنا نيستند كه در اين فرصت به بيان ويژگي‌هاي حق‌جويان جبهه حسيني (ع) و ياوه‌پويان جبهه اموي مي‌پردازيم.

ويژگي‌هاي حق پويان

اشاره

اين بخش را با سخن مردي از تبار عاشوراييان - شهيد مطهري (ره) - آغاز مي‌كنيم كه فرمود: «داستان كربلا... يك داستان دو صفحه‌اي است كه از نظر آن صفحه ديگر بيشتر قابل مطالعه است. از نظر آن صفحه، جنبه مثبت دارد، صورت فعّالي دارد، نمايشگاهي است از عظمت و علوّ بشريت، از رفعت بشريت، نمايشگاه معالي و مكارم انسانيت است، سراسر حماسه است، عظمت و شجاعت و حق‌خواهي و حق‌پرستي در آن موج مي‌زند. از اين نظر، ديگر قهرمان داستان ما پسر معاويه و پسر زياد و پسر سعد و ديگران نيستند. از اين نظر قهرمان داستان، پسران علي (ع) هستند. حسين بن‌علي (ع) است، عباس بن‌علي است، دختر علي، زينب است، يك عده از مردان فداكار درجه اولي هستند كه خود حسين (ع) كه حاضر نيست يك كلمه مبالغه و گزاف در سخنش باشد، آنها را ستايش مي‌كند.» [3] .آنچه در اين راستا شمار مي‌شود، قطره‌اي از دريا و نمونه‌اي از بي‌شمار فضايلي است كه‌در سرور شهيدان و ياران فداكار او تبلور يافته است و برشمردن همه خوبي‌هاي آن پاكان‌كم‌نظير به ويژه سيدالشهدا (ع)، آرزويي است دست‌نايافتني كه تنها از عهده معصوم‌برمي‌آيد.

غيرت و حماسه

در دوران حكومت بني‌اميه - كه سايه شوم ارعاب و اختناق و ترور و وحشت بر همه سرزمينهاي اسلامي سايه افكنده بود و نفس هر نفس‌كشي به راحتي قطع مي‌شد، اظهار مخالفت و گفتن «نه» به حاكمان سنگدل و خونخوار اموي، زهره شير مي‌طلبيد و تاريخ، چنين روحيه و شجاعت را جز در حسين بن‌علي (ع)، سراغ ندارد. اين حميّت و غيرت حسيني بود كه در برابر قدرت شيطاني بني‌اميه به فرياد بدل شد و لرزه بر كاخ سبز دمشق انداخت و اسوه جاويد و حماسه‌سازي را رقم زد. به گفته ابن‌ابي‌الحديد: «سَيّدُ اَهْلِ اْلاِباءِ الَّذي عَلَّمَ النَّاسَ الْحَمِيَّةَ وَ الْمَوْتَ تَحْتَ ظِلالِ السُّيوُفِ اخْتِياراً لَهُ عَلَي الدَّنِيَّةِ، اَبُوعَبْدِاللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ‌عَلِّيِ بْنِ‌اَبي‌طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ؛ عُرِضَ عَلَيْهِ الْاَمانُ وَ اَصْحابِهِ فَاَنِف مِنَ الذُّلِّ وَ خافَ مِنْ اِبْنِ زِيادٍ اَنْ يَنالَهُ بِنَوْعٍ مِنَ الْهَوانِ اِنْ لَمْ يَقْتُلْهُ فَاخْتارَ الْمَوْتَ عَلي ذلِكَ؛ [4] .سرور غيرت‌ورزان عالم، كه به مردم حميت و مرگ اختياري زير سايه‌هاي شمشيرها را آموخت حضرت ابوعبداللَّه حسين بن‌علي (ع) است كه به آن جناب و يارانش، امان عرضه شد ولي او تن به خواري نداد و بيم آن داشت كه پسر زياد گرچه او را نكشد ولي به زبوني بِكشد، پس مرگ با عزت را بر چنين زندگي‌اي ترجيح داد.» شهيد مطهري (ره) از حماسه حسيني با عنوان «مطلق و مقدس» ياد مي‌كند؛ به اين معنا كه اين حماسه قومي و ملّي نيست بلكه انساني و جهاني و جاويد است و زمين و زمان را درمي‌نوردد و به همه انسانها مي‌آموزد كه هرگاه حاكمي چون يزيد بر اريكه قدرت قرار گرفت و عزت و كرامت انساني و مقدسات را به بازي گرفت بايد در برابر او ايستاد و به هر قيمتي مبارزه كرد و حاكمان ستمگر را از ستمگري باز داشت و چنين اقدامي در راه خدا و احياي انسانيت و هماهنگ با ناموس آفرينش است و به همين دليل نيز مقدس و آرماني است و هيچ گونه سود مادي و انگيزه شخصي در آن دخيل نيست، بلكه براي رهايي بندگان خدا و برقراري خواست خدا مبني بر آزادي معنوي و تأمين امنيت در جامعه توحيدي است؛ وقتي هدف، چنين آرماني و مقدس شد؛ بايد اقدام كرد و فرياد برآورد:«سَاَمْضي وَ ما بِالْمَوْتِ عارٌ عَلَي الْفَتي اِذا ما نَوي حَقّاً وَ جَاهَدَ مُسْلِماً». [5] .اصحاب امام نيز، جملگي از چنين روحيه‌اي برخوردار بودند و يا آن را كسب كردند چنانكه وقتي امام در راه كوفه، با زهير بن‌قين ملاقات مي‌كند و او را به شركت در نهضت دعوت مي‌نمايد، دعوت امام را مي‌پذيرد و تا آخرين قطره خون خود پاي آن مي‌ايستد. در روز تاسوعا گفتگويي ميان غررة بن‌قيس - از لشكر يزيد - و زهير اتفاق افتاد؛ غرره به زهير گفت: «اي زهير تا آنجا كه من سراغ‌دارم، تو از شيعيان اهل بيت نبودي، تو فردي عثماني‌بودي!» زهير در پاسخ او گفت: «اينك نمي‌بيني كه به آنان پيوسته‌ام؟ من با اينكه براي امام حسين (ع) نامه ننوشته‌ام و فرستاده‌اي را به سويش نفرستاده‌ام، ولي در راه كه به چهره او نظر كردم، به ياد رسول خدا (ص) و مقام او افتادم و تشخيص دادم كه بايد در حزب او قرار گيرم و ياري‌اش نمايم و جانم را فدايش كنم چرا كه شما حق خدا و پيامبرش را پايمال كرده‌ايد.» [6] .شب عاشورا اوج نمايش روحيه حماسي ياران امام است، آن‌چنان كه به تعبير شهيد مطهري؛ چنين روحيه‌اي فرشتگان را از گفتن جمله «اَتَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ» [7] شرمنده كردند! در شب عاشورا امام اصحاب خود را آزاد گذاشت و فرمود: «هر كسي دوست دارد در تاريكي شب، راه خود را پيش گيرد و به شهر و ديار خويش باز گردد، چرا كه اين لشكر در طلب من گرد آمده‌اند و اگر به من دسترسي بيابند، با ديگرانشان كاري نيست.» [8] .پس از اداي اين سخنان، شور و ولوله‌اي در ميان ياران امام برپا شد، به ناچار گروهي يا فردي برخاستند و به امام خويش چنين پاسخ دادند؛ بني‌هاشم جملگي ابراز داشتند: آيا ما چنين كنيم تا پس از تو زنده بمانيم، خدا نيارد چنين روزي را. بني‌عقيل گفتند: به خدا سوگند چنين ننگي را به گردن نخواهيم گرفت، بلكه جان و مال و همه كسانمان را نثارت مي‌كنيم، همراهت مي‌جنگيم تا به جايگاه ابدي خويش درآييم، زندگي بعد از شما ننگين است. مسلم بن‌عوسجه: آيا ممكن است ما دست از ياري شما برداريم؟ آنگاه به خدا چه پاسخي خواهيم داد؟ به خدا سوگند دست از همراهي‌ات نمي‌كشم تا نيزه‌ام را در سينه‌هاي دشمنانت خرد كنم و آن قدر شمشير بزنم كه از تيغه‌اش چيزي باقي نماند، پس از آن نيز با سنگ و چنگ و دندان از شما حمايت مي‌كنم تا كشته شوم. سعد بن‌عبداللَّه حنفي: به خدا سوگند تو را تنها نخواهيم گذاشت تا خدا ببيند كه ما حرمت پيامبر (ص) را در غيبتش حفظ كرده‌ايم، به پروردگار قسم، اگر بدانم كه هفتاد مرتبه كشته يا سوخته مي‌شوم و زنده مي‌گردم باز تو را تنها نخواهم گذاشت، اينكه يك بار كشته شدن است و كرامتي است كه پايان ندارد. زهير بن‌قين نيز اظهار داشت: من نيز به خدا سوگند، مايلم هزار بار در دفاع از شما و اهل بيتت كشته گردم و... ديگر اصحاب نيز سخناني اين گونه ادا كردند [9] كه نشان‌دهنده روحيه عالي و حماسي آن مردان حق‌طلب و مبارز است و در روز عاشورا نشان دادند كه به آنچه گفته‌اند ايمان دارند و آنان در ايمان و اعتقاد خود راستين و راسخ‌اند و حاضرند در ركاب امام‌زمانشان، دست به هر كاري بزنند و براي رسيدن به هدف مقدسشان همه هستي خود را فدا كنند.

ژرف انديشي

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه