پرورشهای معنوی و اخلاقی عاشورا صفحه 1

صفحه 1

چشمه جوشان كربلا

تمامي انبيا و اولياي الهي در سير و سلوك معنوي انسان، به سوي هدايت و كمال در راستاي توحيد و يكتا پرستي كه در فطرت انساني زمينه‌هاي آن وجود دارد، افراد را به هدفي مشترك و روشي واحد فرا مي‌خواندند و در اين مقصد با يكديگر تفاوتي نداشتند و آن ستارگان فروزان در جهت تحقق اين آرمان مقدس به رسالت مبعوث گرديدند.مهم‌ترين هدف عاشورا نيز اعتلاي توحيد و محو آثار هر گونه شرك، نفاق و خود خواهي بود. به همين دليل نبايد به حماسه كربلا، به عنوان حادثه‌اي تاريخي نگريست، بلكه لازم‌است ابعاد وجودي آن را در قلمرو گذشته و آينده و در سيطره زمان و در حيات انسان‌هامرود توجه قرار داد. در ستيز آدمي به عنوان خليفه خداوند بر روي زمين، با شياطين جنّي‌و انسي و نمودهاي جور و جهل، عاشورا عالي‌ترين راه و رسم زندگي سعادتمند را براي‌جهانيان ترسيم مي‌نمايد. به علاوه اين حركت مقدس مَثَل اعلاي جهاد اكبر و مبارزه بانفس است و در اين رهگذر درس درست زيستن، رسيدن به حيات معنوي و كسب‌مقامات عالي عرفاني و درجات معنوي را در عرصه عمل به مشتاقان كمالات ملكوتي‌آموخته و در اين مورد هيچ ابهامي براي پويندگان طريق حق و عاشقان عدالت باقي‌نگذاشته است. به همين دليل قلب‌هاي اهل معرفت و فضيلت در برابر اين مشعل فروزان‌به تعظيم فرو مي‌افتد و آن را بزرگ‌ترين تجلّي مقام والاي انسانيت تلقي كرده‌اند.از بارزترين مسائلي كه در سيره اهل بيت (ع) عصمت و طهارت مشاهده مي‌گردد،تبيين هدف امام حسين (ع) از نهضت عاشورا است. در زيارت اربعين كه صفوان جمال ازامام صادق (ع) نقل كرده است، مي‌خوانيم:«و بذل مهجتة فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة»در اين عبارت هدف قيام مقدس حسيني براي جلوگيري از انحراف و ضلالت و درراستاي رهانيدن جامعه از ناداني بوده است. حضرت امام خميني؛ كه در مكتب تربيتي‌امام حسين (ع) رشد كرده بود و با تعاليم عاشورايي خود، اوضاع اجتماعي و سياسي و نيزحالات اخلاقي و تمايلات مردم را متحول ساخت و آنان را در قيام، مبارزه و فداكاري رهروشهيدان كربلا نمود، اساسي‌ترين محور بياناتشان در خصوص نهضت حسيني در بُعداصلاح اجتماعي و نيز تهذيب و خودسازي آحاد جامعه و جلوگيري از عواملي كه به اين دوتلاش آسيب وارد مي‌نمايد، جلوه گر مي‌شود. و اين كه براي صيانت از ديانت از كمي‌ِ نيروو قدرت زورگويان بايد نهراسيد و با روح ايثار و فداكاري به ذلت تن در نداد و مرگ سرخ رابر حيات ننگين برگزيد. آنان كه از چشمه جوشان عاشورا جرعه‌هاي حيات بخشي‌نوشيده‌اند، طبق بينش متعالي خويش هم، فرهنگ قرآن و عترت را در زندگي خود پياده‌نموده‌اند و جان خويش را سير ساخته‌اند تا حقيقت و فضيلت به نورافشاني خود ادامه دهدو نيز افراد جامعه را به سوي تعالي و مكارم عالي هدايت كند. شهيد سيد عبدالكريم‌هاشمي نژاد مي‌نويسد:«... خون حسين ريخته شد و نهضت مقدس او انجام گرديد تا آن عباد گمراه، آن‌اجتماع سرگردان، آن ملت نادان و بي خبر از آن وضع دردناك، خلاصي يابد. تا امت‌بصيرت پيدا كند و دانا شود. از گمراهي و ضلالت نجات يابد تا بداند چه مي‌كند و به كجامي‌رود. به چه كسي بار مي‌دهد و نيروي انساني خود را در اختيار چه قدرتي مي‌گذارد».به لحاظ تاريخي، نخستين مربي و معلم در جامعه اسلام، شخص رسول اكرم(ص)است كه به تعبير قرآن كريم «اُسوه حسنه» مي‌باشد و مورد تأسي صحابه و تابعين وديگر مسلمانان در اعصار بعد قرار گرفت و اين تأثير پذيري از خاتم رسولان منحصر به‌زمان و مكان خاصي نمي‌باشد و استمرار آن قطعي است. رزمندگان صدر اسلام به رغم‌نداشتن تحصيلات رسمي در مكاتب تربيتي و مراكز آموزشي، از پيامبرشان نكات خوبي‌را فرا گرفته بودند. وقتي كه رستم فرخ زاد از ربيع بن عامر- فرمانده فاتح سپاهيان اسلام- پرسيد: هدف شما از نبرد با ما چه مي‌باشد؟ وي همانند معلمي توانا كه مي‌داند چه‌مقصدي را تعقيب مي‌كند و چه كاري انجام مي‌دهد، پاسخ داد:«لنخرج العباد من عبادة العباد الي عبادة الله و من ضيق الدنيا (الارض) الي سعتهاو من جور الاديان الي عدل الاسلام».امام حسين (ع) نيز به عنوان انساني والا و مربي ملتزم و متعهد و نشان دهنده نمونه‌اي از تربيت اسلامي، به همه متصديان تربيت و پرورش انسان‌ها آموخت كه در اين‌مسير در برابر بدعت‌ها و انحراف‌ها مقاومت كنند، چهره نفاق افكنان و افراد ظاهر ساز ومردم فريب را افشا سازند، از تصفيه و پالايش نيروهاي فرصت طلب و جذب انسان‌هاي‌خالص، اهل صداقت و داراي انگيزه‌هاي پاك غفلت نورزيد و با اهتمام در تربيت و آماده‌سازي نيروهايي كه بتواند ادامه دهنده راه حق و حقيقت باشند، اين مسير را هموار سازندو وصول به هدف‌ها و آرمان‌هاي آن را امكان‌پذير نمايند.از زمان امام سجاد (ع) به بعد، ائمه هدي اهتمام داشتند كه ماجراي كربلا، يك‌درس تلقي گردد و براي مسلمانان جنبه تربيتي داشته باشد. البته در عين اين كه عاشورانسخه آموزنده‌اي براي همه حق جويان است، ماجرايي الهي هم مي‌باشد؛ يعني در ضمن‌آن كه همه جهات آن مي‌تواند الگو قرار گيرد، ولي در اين حماسه، كارهايي اختصاصي‌انجام شده كه تنها از عهده امام حسين (ع) و فرد معصوم بر مي‌آيد و نكته هايي ديده‌مي‌شود كه مختص ايشان است، اگر چه امام ماجرا را به گونه‌اي پيش برده كه هر كس به‌كارنامه عاشورا مي‌نگرد كاملاً كار امام حسين (ع) را معقول و منطقي درس‌آموز تلقي‌مي‌نمايد؛ در اين صورت حركتش مي‌تواند آموزنده باشد. صحنه‌هاي عاشورا در تمامي‌ابعادش رشد دهنده هستند و هر يك از افراد حاضر در اين صحنه - اعم از پير و جوان،كودك و نوجوان، زن و مرد- همه اُسوه‌هاي تربيتي اند.در واقع امام حسين (ع) با فداكاري‌هاي خالصانه و همه جانبه‌اش سرمشق‌جاويدان مسلمان هايي شده كه در مقام امامي هدايت آفرين با خون جوشان و تحول‌آفرين، رهبري الهي و الهام بخش بر اعماق قلوب و انديشه آنان پرتو افشاني مي‌نمايد وضمير آنها را از امور دنيوي و حالات فناپذير فراتر مي‌برد و به ملكوت و عرش و حقيقت‌پيوند مي‌دهد. يك مورد از اين تحولات دروني آن است كه آنها را در عرصه‌هاي زندگي‌مقاوم و مبارز مي‌نمايد و به دستشان نهضت‌هاي الهي را بر ضد قدرت‌هاي استبدادي‌بنيان مي‌نهد. قيام هايي كه به اعتراف مورخان و شرح نگاران در تمامي اعصار و جوامع،دگرگوني‌هاي مطلوب و مفيدي به وجود آورده است و مصالح توده‌هاي مسلمانان را تاحدودي زنده نموده و حفظ كرده است كه نمونه بارز آنها در عصر كنوني، انقلاب اسلامي‌ايران به رهبري امام خميني است.عباس محمود عقايد مي‌نويسد: حسين در روز عاشورا به ظاهر شكست خورد وپيروانش دچار مصائب گشتند، ولي دعوتي به جاي گذاشت كه پس از آن، قيام‌ها ودولت‌هايي شيعي را پديدار ساخت، دعوتي كه پيش چشم مردم در حلّه‌اي از نور كه‌پرتوش ديده‌ها را خيره مي‌كند نمايان است. علامه طباطبائي به نكته‌اي مهم‌تر وبنياني‌تر اشاره مي‌كند: اسلام زنده اين واقعه است و اگر اتقاق نيفتاده بود، بني اميه اسم‌ورسمي از اسلام نگذاشته بودند. و در جاي ديگر خاطر نشان مي‌نمايد: واقعه كربلاعامل مؤثري بود كه با تأثير مؤجّل خود حكومت بني اميه را بر انداخت و ريشه شيعه رااستوار ساخت.امام خميني در فراز يكي از بيانات خود، خطاب به علماي حوزه و دانشگاه‌فرموده‌اند:«اگر مردم را تربيت كنيد به يك تربيت سالم، دعوت كنيد به اين كه با خدا آشناشوند، با معارف اسلامي آشنا بشوند. اگر اين طور شد كشور شما سالم مي‌ماند و به سايرجاها سرايت مي‌كند...».بديهي است عاشورا با عزت معنوي و قدرت ملكوتي خود مي‌تواند در افرادپرورش‌هاي پر مايه و سالمي پديد آورد. از اين جهت ذيلاً به برخي آموزه‌هاي تربيتي‌عاشورا اشاره مي‌گردد

مقدم داشتن شرافت دين بر هر چيزي‌

اسلام براي تأمين و حفظ مصالح پنج گانه: دين و عقيده، نفس و جان، اموال،نسب و ناموس و عقل و خرد به وجود آمده است و فلسفه اصلي تمامي موازين شرعي و دستورات فقهي، اعم از عبادات، احكام، معاملات و امور سياسي تضمين مصالح و منافع مرتبط با اين احتياجات و نيازهاي زندگي مسلمانان مي‌باشد. هر فرد وظيفه شناسي مكلف است حداكثر توان و نيروي خود را براي حفاظت اين مقاصد به كارگيرد و در صورت تزاحم هر كدام با ديگري به حكم قاعده فقهي «اهم و مهم» بايد امور مهم فداي موارد مهم‌تر شود. در ميان پنج موضوع مورد اشاره، دين و باورها ارزش والاتري دارند و انسان مسلمان، متعهد و مسئول بايد براي صيانت از ديانت مهيا باشد، تا به تعبير قرآن به(احدي الحُسنيين) (پيروزي يا شهادت) برسد. امام حسين (ع) اُسوه مسلمانان و رهبر جبهه حق، شرافت ايمان و دين را بر جان و مال و فرزندان خويش مقدم داشت و براي بقاي اسلام از زندگي عادي خويش چشم پوشيد و به همگان آموخت كه همه چيز خود را در پيشگاه حق نثار نموده و رضايت پروردگار را جلب كرده و به لقاي حق نائل گرديده و با اين حركت حماسي، پايه‌هاي حكومت خلاف كاران و غاصبان را به لرزه در آورده است وبا جوشش خونش كه در واقع «ثار الله» بود، درخت مطهر اسلام بارورتر گرديد و مجد و عظمت آيين محمدي را تجديد نمود:گذشت از سر فرزند و مال و جان و عيالش چو مي‌ديد مي‌نتوان گذشت از سر دينش‌امام خميني در اين باره فرموده‌اند:«تكليف ما در آستانه شهر محرم الحرام چيست؟ تكليف علماي اعلام و خطباي معظم در اين شهر[ماه]چيست، در اين شهر محرم تكليف ساير قشرهاي ملت چيست؟ سيد الشهدا و اهل بيت آموختند تكليف را فداي در ميدان، تبليغ در خارج ميدان، تكليف ما را حضرت سيد الشهدا و معلوم كرده است، در ميدان جنگ از قلت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد.»

ايجاد روحيه حق طلبي و احقاق حق‌

نهضت عاشورا دين رسول الله را احيا كرد و آن را از بدعت و تحريف نجات داد. درحقيقت بايد خاطر نشان ساخت كه آن حضرت صرفاً به خاطر امتناع از پذيرش حكومت يزيد و عدم بيعت با او از مدينه خارج نگرديد، بلكه براي احياي سنت نبوي كه در آن زمان در معرض خطر جدي بود و آداب و رسوم جاهليت و تبليغات مسموم اموي جايش را گرفته بود و به منظور ايجاد اصلاح در رفتارهاي فردي و اجتماعي و تحقق امر به معروف و نهي از منكر به چنين حماسه‌اي روي آورد. امام خميني در اين باره ياد آور شده‌اند:«آنها (امويان) مي‌خواستند اصل اسلام را از بين ببرند و يك مملكت عربي درست كنند».آن روح قدسي در جاي ديگر فرموده‌اند:«اگر نبود اين نهضت، يزيد و اتباع يزيد، اسلام را وارونه به مردم نشان مي‌دادند».امام حسين (ع) با قيام خود به پيروان خويش آموخت كه در برابر تحريف اسلام و آلوده نمودن ارزش‌ها و جعل احاديث و ترويج فرقه‌هاي انحرافي كه حكومت جور و ضدعدل را توجيه مي‌كنند، نبايد خاموش بنشينند. هم چنين احياي فرهنگ قومي و قبيله‌اي و دامن زدن به امتيازها و تعصب‌هاي نژادي و مفاخر قومي و باب كردن طعن و هجو گروه‌ها و احزاب به يك يگر و ترويج ادبيات منحط آميخته به جهل، خرافات و اسطوره‌هاي موهوم، به جاي فرهنگ قرآن و عترت كار درستي نمي‌باشد. اين برنامه‌ها باروح ديانت در تعارض است، بايد در مقابل آنها به مقاومت برخاست. جا حظ امويان را نخستين كساني مي‌داند كه آشكارا در تاريخ اسلامي، رسوم و آداب غير ديني را بدعت گذاشتند و كوشيدند تا از شاهنشاهي ايران و بيزانس تقليد كنند و خلافت را به امپراتوري كسري و قيصري تبديل سازند.هم چنين قيام عاشورا به حق طلبان مي‌آموزد كه وقتي به احكام اسلام عمل نمي‌شود و دستورات ديني معطل گذاشته شده و جامعه در فساد و جهل غوطه ور است، امر به معروف و نهي از منكري بايد به تحول اوضاع اقدام كند و براي اصلاح اجتماع بكوشد.احياي معيارهاي حق و برگردانيدن جامعه از سمتي كه پيدا كرده، در بيانات و موضع گيري‌هاي امام حسين (ع) به خوبي بر مي‌آيد. امام هنگام خروج از مدينه فرموده‌اند:هر كس متابعت كند و سخن حق از من قبول نمايد، سعادت و سلامت يابد و هركس خودداري كند و از دايره اطاعت من بيرون رود صبر كنم تا آن وقتي كه خداي تعالي ميان من و او حكم كند. حضرت در نامه‌اي خطاب به بزرگان و رجال مي‌نويسد:«انا ادعوكم الي كتاب الله و سنة نبيه فان السنة قد اميتت و البدعة قد احييت؛من شما را به سوي قرآن و سنت نبوي فرا مي‌خوانم، زيرا سنت را ميرانده و بدعت را زنده كرده‌اند».در واقع سخن اصلي قيام عاشورا آن است كه بايد براي اقامه حق قيام كرد، اگر چه مقرون به توفيق ظاهري نباشد.

ايجاد آگاهي در ميان انسان‌هاي غافل و بيدار كردن فطرت‌ها

در اثر برخي خطاها، بازي‌هاي سياسي، هجوم غنايم جنگي و بيدار شدن طمع نهفته و به دنبال آن حركت انحرافي و تبليغات مسموم امويان، مسلمانان از اعتقادها و ارزش‌ها فاصله گرفتند و حتي عاطفه و عرق مذهبي آنان رو به كاستي رفت، اين گونه دگرگوني‌ها، جامعه را در غفلتي مرگ بار و توأم با ذلت فرو برد. همت و غيرت مذهبي كه زماني مسلمانان را براي ابلاغ پيام دين حق به سرزمين‌هاي دور دست مي‌كشانيد، رو به ضعف رفت. دل‌ها و رفتارها با هم هماهنگي نداشت و ضعف در تصميم‌گيري در جامعه آن روز مشاهده مي‌شد. سخن فرزدق خطاب به امام حسين (ع): قلوبهم معك و سيوفهم عليك در اين باره صادق بود. سكوت كشنده و آزار دهنده، همراه با تأييدهاي منفعت طلبانه و سود جويانه برخي خواص تحولات روحي ناگوار در امت اسلامي پديد آورد. امام به رغم اين تيرگي فطرت پاك انساني و روح غيرتمندي را برانگيخت و در روح و نهادشان تحول ايجاد كرد. براي امام كاملاً مشخص و مسلم بود كه بذرهايي در مزرعه هستي انسان هاست كه در صورت شكوفايي، سعادت واقعي را به دست مي‌آورند و خود را از اين وضع ذلت بار و غفلتي ويران كننده نجات مي‌دهند و به سوي مقاصد والا و مقدّس گام برمي‌دارند و از امور پست و فناپذير فاصله مي‌گيرند. در خطبه‌ها و بيانات امام، از مدينه تاكربلا به خوبي عظمت روحي امام و علو مقام ايشان و نيز مسئوليت و تكليفي كه براي‌دست يابي به هدف متعالي حفظ ارزش‌ها و رسوخ آن در روح و روان انسان‌ها دارد،مشخص است. رفتار شناسي دقيق امام در اين سخن نهفته است:«الناس عبيد الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فاذا محصوا بالبلاء قل‌ّ الديانون».امام خطاب به دين داران آن زمان و هر عصري هشدار مي‌دهد كه مردمان بندگان دنيا هستند و اين به اظهاراتشان منحصر گرديده است، حمايتشان از ديانت تا زماني است كه زندگي خويش را بگذرانند و اگر در ميدان امتحان قرار بگيرند؛ دين داران در اقليت هستند و به همين سبب با وجود آن كه مردم در اعماق گرايش‌هاي فطري خويش معتقد بودند كه طرفدار حق باشند، ليكن اين باور را به فراموشي سپردند و قيام عاشورا با كيمياي خود و آگاهي سريع و عميقش، انسان‌ها را از غفلتي كه در پيش گرفته بودند نجات داد و عده‌اي از خفتگان با فرياد حماسه آفرينان عاشورا بيداد شدند و براي جبران مسير خطايي كه پيموده بودند راه توبه پيش گرفتند. عده‌اي نيز كه تحت تاثير تبليغات مخرب حاكميت غاصبانه آن زمان، دچار خود باختگي شده و هويت اصيل خويش را در برابر عوامل نفاق، جهل و بيدار از دست داده بودند، چگونه زيستن را از كربلا آموختند.تربيت فكري و شكل‌گيري شخصيت‌ها بر صواب آگاهي‌ها و رشد شناخت‌ها و اصلاح نگرش‌ها گام مهمي است كه عاشوراييان مربي آن هستند، معرفت هايي كه با خود آگاهي و روش بيني پيوند خورده‌اند و جهت دهنده گرايش‌هاي انساني هستند.عاشورا به همه آموخت كه خود را بشناسند، توانايي‌ها، استعدادها، نيازهاي اصيل، رسالت و مسئوليت خطير آدمي در ارتباط با خداوند جهاني هستي، جامعه و تاريخ را ارزيابي و بازنگري كنند.امام حسين (ع) و ياران او تبلور اين ايمان سرشارند و آموزگار آن هستند كه چگونه تمايلات، احساسات و عواطف خود را جهت دهيم تا تمامي آنها در خدمت اعتقادات،باورها و بنيان‌هاي ديني به كار گرفته شوند.

ايثار و فداكاري‌

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه