محبت خداوند و علاقه به مردم دو الگوی تربیتی امام حسین علیه السلام صفحه 1

صفحه 1

محبت خداوند و علاقه به مردم دو الگوی تربیتی امام حسین

اشاره

محبت خداوند موجب می شود همه گام ها در رضای دوستبرداشته شده و انسان در راه ادای تکلیف تزلزل و هراس به خود راه ندهد و دوست داشتن مردم نیز باعث اعتنای به آنان و موجب رفع مشکلات مردم خواهد شد. نویسنده در این مقاله بر آن است تا این دو صفت بارز را در شخصیت امام حسین (ع) که می تواند برای کارگزاران حکومت الگو باشد، به اجمال بیان کند. دو صفت بارز که در شخصیت والای امام حسین (ع) جلب توجه می کند یکی مسأله علاقه و محبت شدید حضرت به خداوند و دیگری علاقه و محبت به مردم است؛ علاقه و محبتی که پایه ها و مایه های امامت و ولایت حسین بن علی (ع) را از یک سو و تأثیرات فراوان و سرنوشت ساز آن حضرت را در جامعه بشری و مجتمع انسانی از سوی دیگر، برقرار و استوار داشته است. هر چند ارباب تحقیق و تألیف از کنار این دو خصیصه ارزشمند حسینی به ایجاز و اختصار گذاشته اند، لکن ناگفته پیدا است که آنچه اشاره شد دو اصل پر اهمیت در زندگانی مولایمان حسین بن علی (ع) است که می توان به گونه مطلوبی از آن بهره برداری عملی نمود. به ویژه آنکه وی امام معصوم و واجب الاطاعه است که همه چیز او (جز آنچه که دلیل قطعی بر اختصاصش به امام معصوم قائم باشد) برای ما اسوه و سند و دستور است. چنانچه دو موضوع یاد شده به یکدیگر ضمیمه شده و یک جا از آن بحث شود به گونه ای سود خواهد داشت و چنانچه از یکدیگر

بصورت منفک مطرح شوند به گونه ای دیگر. و می توان گفت در صورت دوم نتیجه تصوری و تصدیقی آن مهمتر و جامع تر اما با طرح نخست نتیجه عملی و عینی آن ارزشمندتر خواهد بود. لذا مناسب است در آغاز بصورت جداگانه پیرامون هر یک اشاراتی داشته باشیم.

محبت و دوستی با خداوند

همه کس باید خدای را دوست بدارد بلکه تمام کسانی که خداوند را پذیرفته و به وجودلایتناهی وی معتقدند مدعی دوست داشتن وی هستند که وجه آن نیز آشکار است. خدای بزرگ قدرت مطلق، علم مطلق، حیات مطلق و بالاخره حسن مطلق است و ذره ای نقص و شائبه در او راه ندارد، و بالبداهه هر آنچه حسن مطلق باشد در حد اعلای محبوبیت و مطلوبیت است، زیرا هر کس حسن و نیکویی را با فطرت و وجدان خود لمس نموده و مجذوب آن می گردد. پس همه کس دعوای دوستی با خداوند را دارد و از آن دم می زند و به آن معترف است و معتقد. بلکه عارفان و صوفیان تا آنجا پیش رفته اند که دوستی هر چیز را دوستی خداوند انگاشته و مرجع نهائی همه حسن ها و زیبائیها را حسن مطلق و ذاتی معشوق حقیقی و معبود واقعی (خداوند) می دانند و یکی از معانی جمله معروف (لو ادلیتم بحبل الی الارضین السفلی لهبط الی اللَّه) را همین معنی می شمرند. البته در مرحله عینیت و عمل باید این ادعا یعنی دعوی دوستی با خدواند، به منصه اثبات برسد وگرنه همچون دیگر ادعاهای تهی از واقعیت بلکه از آنها هم بدتر خواهد بود، و در اثبات این ادّعا، مهم آن است که خود خداوند که محبوب واقعی است آن را بپذیرد

و بر آن صحه گذارد.و کل یدعی وصلا بلیلی ولیلی لا تقر لهم بذاکااذا طلع الصباح و غار نجم تبین مَن بکی ممن تباکیو روشن است که مهمترین نشانه صدق این ادعا آن است که همه گام ها در راه رضای دوست برداشته شود و انسان عاشق و محب هیچ گونه حرکت و سکون، تکلم و سکوت و قیام و قعودی جز آنچه مورد رضای پروردگار است نداشته باشد، و این نعمتی عظیم و موهبتی ارزنده است در وجود دارندگان آن و طبیعی است هر چه علاقه وحب بنده به خدا بیشتر و قوی تر باشد دلیل معرفت و شناخت و قرب بیشتر به ذات اقدس او خواهد بود، و لذا عارفان و سالکان راه دوست خدای را بهتر شناخته و به سمت و سوی وی بیشتر راه یافته اند، زیرا اینان با اشراقات قلبی و الهامات درونی توانسته اند دریچه ای در مقابل خود بگشایند و سری بکشند به آنچه که در وصف ناید و در شرح نگنجد، و با دلیل ها و برهان های خشک منطقی و فلسفی و فرمول های ریاضی و علمی به تحریر و تقریر نیاید. آری اینان از همه کس بیشتر عاشق خدایند و به سوی وی پر و بال می گشایند. در روایتی که هر چند از نظر سند بر اساس درایه الروایه محل بحث و گفتگو است اما به لحاظ نکات عرشی و حقایق عرفانی بلندی که در آن هست نمی توان به سادگی از آن گذشت و از متن و محتوای و زیبای آن به آسانی چشم پوشید، آمده است که خداوند متعال فرمود: «من طلبنی وجدنی و من وجدنی عشقنی (یا: من وجدنی احبنی) و من

احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و انا دیته (و یا: و من علیّ دیته فانادیته) [1] .هر که به جستجوی من بر آید مرا می یابد و هر که مرا پیدا کند دوستم خواهد داشت و هر که من را دوست بدارد عاشق و شیفته من خواهد شد و هر که چنین باشد من نیز عاشق او خواهم بود و هر که من عاشق او باشم در این راه او را خواهم کشت و شهید عشقش خواهم نمود و هر که از سوی من شهید عشق شود خونبهای او بر عهده من خواهد بود و من خود دیه و خونبهای وی هستم (و به کمتر از این برای وی راضی نیستم). دیه چیزی است که در آخرین مرحله دریافت می شود و آخرین موجودی و دریافتی است و تنها موجودی عاشق، خداست و بس. این است که عاشقان و عارفان راستین از همه خداشناس ترند، و با این موجودی و سرمایه بزرگ، از همه ثروتمندتر و غنی تر. و این است که رسیدن به این مقام والا به سادگی حاصل نشود و با ادعا ثابت نگردد. حال بنگریم که عشق و شیفتگی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به مقام ربوبی و ذات اقدس الهی چگونه بوده است.

محبت و رابطه معنوی امام حسین با خداوند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه