جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام صفحه 175

صفحه 175

می خواهم.

آنقدر گریه می کند که از هوش می رود، او را به هوش می آوردند، باز گریه می کند و حالش بحرانی می شود، همراهانش او را سوار تاکسی می کنند که به بیمارستان ببرند.

راننده می پرسد که چرا این خانم این قدر مضطرب است، داستان را نقل می کنند، می پرسد: اهل کجا هستید؟ می گویند: دزفول، می پرسد: از کدام محلّه؟ می گویند: فلان محلّه، می پرسد: نام این خانم چیست؟ وقتی نام او را می گویند، راننده در حالی که اشکش سرازیر بود، ماشین را متوقّف می کند، پیاده می شود و می گوید: من «عنبر» هستم و این مادر من است. مادر نیز او را می شناسد، دست در گردن هم می اندازند، آنها را به خانه می برد و مادرش را چند ماهی نگه می دارد.(1)

شفای بیماری با نذر قربانی برای حضرت ابوالفضل علیه السلام

1) روز شنبه 20 ذی حجه الحرام 4/8/92 = 1434، حضرت حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عباس شیخ الرّئیس کرمانی نقل کردند که حدوداً پنجاه سال پیش درد پهلوی شدیدی برایم عارض شد، در کرمان، تهران و قم به چند دکتر مراجعه نمودم و نتیجه نگرفتم. در حدود دو سال طول کشید، یکی از پزشکان گفت: باید نمونه برداری کنیم، من آمادگی نداشتم، به قم رفته، در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام متوسّل شدم.

شب در عالم روءیا کسی را دیدم که گوسفندی در کنارش بود، به من گفت: یک گوسفندی نظیر این برای حضرت ابوالفضل علیه السلام نذر کن، نگو که خواب حجّت


1- 1. اسدی، گلستان معارف، ج 3، ص 176.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه