جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام صفحه 214

صفحه 214

این گونه ترجمه نمود:

«ای در قُنداق پیچیده شده!»

شب آن حضرت را در عالم روءیا دیدم، فرمود: چون این آیه را به من تفسیر کردی، این کاخ را به شما بخشیدم.

عنایت حضرت علی اصغر علیه السلام به عبّاس سقّا

صدیق ارجمند، خطیب توانمند آقای معاونیان، شب 14 صفر 1428 قمری، در منزل حاج آقای ارگانی نقل کرد که در کاشان حسینیه ای هست که هیئت حضرت علی اصغر در آنجا برگزار می شود. اگر در آنجا صدا بزنید: «علی اصغر!» ده ها نفر می گویند: بلی. چون اعضای آن هیئت عشق سرشار به حضرت علی اصغر دارند، در اغلب خانه ها فرزندی به نام علی اصغر دارند.

در دهه ی عاشورا قرار بود آنجا منبر بروم، پرسیدم: هر شهری روالی دارد، روال شما چیست؟ تا من به آن ترتیب توسّل کنم؟ گفتند: شما همه شب به حضرت علی اصغر توسّل کنید. گفتم: چگونه؟ گفتند: جدی همین طور.

آنگاه به یکی از افراد گفتند: داستان پدربزرگ خود را بگو.

گفت: من پدربزرگی داشتم مشهور به: «عباس سقّا»

در هنگامی که پدرم بیست ساله بود، با پدرم عازم عتبات بودند، هر کس به دیدنش می آمد، می گفت: هر کس بخواهد به دیدن من بیاید، در کفشداری جناب حبیب به سراغم بیاید و هیچ کس متوجه منظور او نمی شد.

در نجف اشرف به شدّت مریض می شود، به طوری که قدرت تشرف به حرم پیدا نمی کند. به پدرم می گوید: پنجره را باز کن و مرا به دم پنجره ببر.

هنگامی که چشمش به گنبد امیرموءمنان می افتد، عرض می کند: من به شما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه