جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام صفحه 59

صفحه 59

و می بیند که سقف قسمت مرکز شرطه فرو ریخت و همه به دنبال آن حادثه رفتند او نیز طناب را از گردنش باز می کند و فرار می کند.

4) ایشان مورد دیگری را نیز نقل کردند که در صف اعدامی ها بوده، یک یک می بردند و اعدام می کردند، پیش از آنکه نوبت به آن شخص برسد، سقف آن محل فرو می ریزد، سر شرطه ها مشغول می شود، او نیز فرار می کند.

5) صدیق ارجمندم حجه الاسلام والمسلمین آقای سید حسین شاهین از دوستش آقای خدادادپور اهل رشت نقل کرد که شخصی در مشهد مقدس تعهد می کند که نماز بخواند، در رشت مرگ مغزی می شود، فرشته ای می آید و مشغول قبض روح می شود، تا حدود کمر بدن سرد می شود، یک مرتبه می بیند که بانویی تشریف فرما شد، پشت سرش بانویی دیگر، پشت سرشان یازده بزرگوار آمدند.

آن بانو خطاب به همراهان خود فرمود:

برای ایشان دعا کنید که برای فرزندم حسین عزاداری کرده است. سپس به آن فرشته امر می کنند که شما دیگر بروید و خطاب به آن شخص محتضر می فرماید:

تو دیگر خوب شدی، برو به دنبال زندگی و تعهّدت یادت نرود.

می پرسد: چه تعهّدی؟ می فرماید:

تعهد کردی که نماز بخوانی.

ایشان برمی خیزد و به آن بانو اصرار می کند که مرا نیز با خودتان ببرید.

صحنه ای جلو چشمش ظاهر می شود که همسرش و دو بچه اش در کنارش گریه می کنند و او داد می زند که من نمی خواهم بمیرم.

عنایت امام حسین علیه السلام به شاعران مرثیه سرای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه