جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام صفحه 72

صفحه 72

همسرش می گوید: آن ظرف که در این طاقچه بود من به او دادم.

یک مرتبه فریاد می کشد: ای وای! آن تیزاب بود.

از شدّت ناراحتی زانوهایش سست می شود و روی زمین می نشیند، به دوستش تلفن می زند و با ترس و لرز از او می پرسد: آن معجون را چه کردی؟ می گوید: طبق روال بر سر عزاداران مالیدم، می پرسد: نتیجه را چگونه دیدی؟ می گوید: بسیار خوب و سریع بود و بهتر از سال های قبل!!

توسل به هیئآت حسینی

1) در ایام اقامت مرجع اعلای تشیّع، مرحوم آیه اللّه حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی قدس سره (1292 _ 1380 قمری) در بروجرد، به بیماری شدید چشم مبتلا می شود، روز عاشورا هیئت عزاداری امام حسین علیه السلام در حال حرکت بوده، مرحوم آیه اللّه بروجردی از پیشانی یکی از عزاداران که گل مالیده بود، مقدرای گِل برمی دارد و به دیدگان خود می مالد، در همان لحظه درد چشمش رفع می شود، تا آخر عمر هرگز به درد چشم مبتلا نشدند، حتی به عینک هم نیاز پیدا نکردند.

2) شخصی به نام حیرتی در محله ی امامزاده شهرستان خوی زندگی می کرد، ازدواج نمود، تا ده سال صاحب فرزند نشد، اختلاف خانوادگی پیش آمد و تا مرز طلاق رسید.

روز عاشورا هیئت حضرت رقیه طبق معمول سنواتی به مسجد جامع آمدند، مشاهده کردند که خانمی روی پله های مسجد دراز کشیده و با حالت گریه می گوید: باید اهل هیئت از روی من عبور کنند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه