جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام صفحه 74

صفحه 74

حل شد.

4) ایشان در همان روز نقل کرد که بچه ی 6 _ 7 ماهه داشتیم، روزی به او غذا می دادیم که نخود در گلویش گیر کرد و به سختی نفس می کشید، روز عاشورا او را در کربلا به خیمه ی قمی ها بردیم و علی اصغر کردیم، یک مرتبه عطسه کرد و نخود از گلویش بیرون پرید.

دفع بلا با گلبانگ یا حسین

در ایام اقامت اینجانب در استانبول (1354 _ 1359 شمسی) در چهل مسیر، کشتی به جای اتوبوس کار می کرد و مسافران را بین بخش اروپایی و آسیایی استانبول جا به جا می کرد.

این کشتی ها سه طبقه بودند و در هر مسیر سه هزار نفر حمل می کردند.

روزی مرحوم پدرم به استانبول آمده بود، روز یک شنبه که مسجد ما تعطیل بود، خواستیم ایشان را به جزیره های دریای مرمره ببریم.

در میان دریای مرمره، پنج جزیره مسکونی بود که در میان آنها کشتی کار می کرد. پدرم، مادرم و اعضای خانواده را برداشتیم، سوار کشتی شدیم، یک ساعت و نیم از استانبول تا یالووا راه بود، بین دو جزیره هیبه لی و بیوک آدا دریا طوفانی شد، طبقه ی زیرین کشتی پر از آب شد و مسافرین آن قسمت به دو طبقه ی وسط و فوقانی آمدند. شدّت طوفان در حدّی بود که کشتی در میان امواج دریا به چپ و راست کج می شد و نزدیک بود که وارونه شود.

من بدون توجه به این که غالب مسافران از اهل سنّت هستند، یک مرتبه فریاد زدم: «یا حسین»!

دیگر مسافران نیز به خیال این که این دعای نجات از طوفان است، همه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه