عاشورا و امام حسین علیه السلام در متون عرفانی «آثار سنایی و هجویری» صفحه 1

صفحه 1

عاشورا و امام حسین علیه السلام در متون عرفانی «آثار سنایی و هجویری»

ادبیات عاشورا _ اگر نگوییم پیش از رخداد عاشورا _ همزمان با این رویداد شگفت آغاز می گردد. این واقعه جان سوز در ادبیات عرب و فارسی تأثیری به سزا و گسترده نهاده است و در ادب فارسی کمتر دیوانی توان یافت که از اشارتی بدین موضوع، تهی باشد و این جدای از سوگ نامه هایی است که بسیاری از شاعران در این باره سروده اند. در دفترهای نظم و نثر عرفانی این رویداد، از دیدگاه های گوناگونی نگریسته شده و کثرت توجه بدان درخور ژرف نگری است. این جستار در آثار منظوم سنایی و یکی از کهن ترین متون نثر عرفانی، کشف المحجوب نگاشته ابوالحسن هجویری به بررسی واقعه عاشورا می پردازد.1_ رخداد شگفت عاشورا، تا همیشه تاریخ، از زوایا و دیدگاههای گوناگون، در تمامی ارکان جامعه بزرگ اسلام، اثرنهاده است. ادبیات عاشورا _ اگر نگوییم پیش از محرم سال شصت هجری _ بی گمان همزمان با این رویداد بی همانند آغاز می شود و دروازه ای بی کران در ادب عربی و فارسی به نام ادب طف یا ادب عاشورا گشوده می گردد.از نخستین روزهایی که از ادب پارسی نشانی در دست است، اشارات و ابیات بسیاری در این باره می توان یافت.این نکته درخور تأمل است که با وجود این که پیروان امام حسین(ع) و شیعیان،سوگواران همیشه این سوگ بزرگ بوده اند، اما کدامین مسلمانی است

که از این اندوه دلش به درد نیامده باشد و نیاید. پس، ادبیات عاشورا با آن که بخش اصلی ادبیات تشیّع است، اما فقط شیعیان، سوگوار این رخداد نبوده اند، بلکه این اندوهی است که تمامی مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده است.ادب فارسی نیز این گونه است، رخداد عاشورا در دفترهای نظم و نثر پارسی از دیرباز بازتاب دارد و این گستردگی و رواج و گسترش سوگواری ها درباره آن امام را، از دیرباز می نمایاند. بسیاری از شاعرانی که دراین باره سروده هایی دارند، اهل تشیّع نبوده اند، اما با نگرشی راستین به دین می نگریسته اند. آن گونه که سیف فرغانی قصیده ای کامل با ردیف «بگریید» در این باره سروده است و عطار و مولانا جلال الدین و دیگران نیز سروده هایی در این باره دارند.2_ از اشعاری که درباره عاشورا و کربلا و قیام امام حسین(ع) سروده شده است می توان نکات دینی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی بسیاری دریافت. برای نمونه، هنگامی که «انوری ابیوردی» در مرگ ممدوح خویش که از سادات و در ماه رجب وفات یافته مرثیه می سراید آن هنگامه را به عاشورا و ماتم اولاد رسول تشبیه می کند و این بیانگر آن است که در قرن ششم در خراسان در روز عاشورا، برای امام حسین(ع) مراسم سوگواری برگزار می شده است.به وفات تو جهان ماتم اولاد رسول تازه تر کرد مگر سلخ رجب عاشوراست 3_ در دفترهای نظم و نثر عرفانی، از خاندان پیمبر و اهل بیت (ع) اسوه های حقیقی عرفان هماره یاد شده است. افزون بر یادکرد آنان و به ویژه رویداد عاشورا، این رخداد، زمینه ای برای تصویرسازی های عرفانی نیز گردیده است و شاعران نیز بدان پرداخته اند. در این جستار، نگاهی می افکنیم به کشف المحجوب که کهن ترین نثر عرفانی

فارسی است و همین طور، گذری بر آثار «ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی» داریم که پیش درآمد ادب عرفانی در شعر فارسی است. بی گمان کاوشی ژرف در این وادی به نکته هایی شایسته رهنمون خواهدگشت.4_ هجویری، که عارفی حنفی است و در خراسان بالیده و برآمده است، خاندان پیامبر را بس ارج می نهد و آنان را بسیار می ستاید. ستایش هایش درباره این خاندان، باور درونی و راستینش را می نمایاند و هریک را با اوصافی درخور و شایسته می ستاید. برای نمونه، درباره امام حسن (ع)، چنین می نگارد:جگر بند مصطفی و ریحان دل مرتضی و قره العین زهراو درباره امام علی بن حسین (ع):«وارث نبوت و چراغ امت سید مظلوم و امام محروم، زین العباد و شمع الاوتاد.و ابیاتی از قصیده معروف فرزدق در ستایش آن امام همام نقل می کند. او امامان را تا امام صادق یاد می کند و مناقبی از آنان را برمی شمارد و احادیثی نیز ذکر می نماید و سپس می گوید:اگر جمله اهل بیت یاد کنم و مناقب یک یک برشمرم، این کتاب، بل کتب بسیاری حمل عشر عشیری از آن نکند.او درباره امام حسین (ع) از قول عرفا و کسانی که بینشی، همچون وی داشته اند، چنین نگاشته است:«شمع آل محمد و از جمله علایق مجرد سید زمانه خود، ابوعبدالله الحسین بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما ازمحققان اولیا بود و قبله اهل بلا و قتیل دشت کربلا و اهل این قصه بر درستی حال وی متفقند که تا حق ظاهر بود مر حق را متابع بود،چون حق مفقود شد، شمشیر برکشید و تا جان عزیز فدای شهادت خدای عزوجل نکرد بنارامید.این رویداد در بسیاری از کتب حدیث و تفسیر

و تاریخ آورده شده است. در نخستین کتاب عرفانی به فارسی نیز آمده است و رواج آن را در جامعه آن روز و نگرش عارفان و مردان را به این رخداد شگرف می نمایاند.و نیز آمده است:«چون حسین علی را با فرزندان وی _ رضوان الله علیهم _ اندرکربلا بکشتند جز وی [علی بن الحسین (ع)] کسی نماند که برعورات قیم بودی و او بیمار بود و امیرالمؤمنین حسین (ع) وی راعلی اصغر خواندی، چون ایشان را بر شتران برهنه به دمشق اندر آوردند، پیش یزید بن معاویه اخزاه الله، یکی و را گفت: کیف اصبحتم یا علی و یا اهل بیت الرّحمه. قال: اصبحنا من قومنابمنزله قوم موسی من آل فرعون یذبحون ابنائنا و یستحیون نسائنا فلا ندری صباحنا من مسائنا و هذا من حقیقه بلائنا.بامدادتان چون بود یا علی و یا اهل بیت رحمت!؟ گفت: بامداد ما از جفای قوم خود، چون بامداد قوم موسی از بلای قوم فرعون بودکی فرزندان ایشان را می کشتند و عوراتشان را پرده می گرفتند تا نه شبانگاه کی شناسیم و این از حقیقت بلای ماست و ما مر خداوند را _ جل جلاله _ شکر می گوییم بر نعمت های وی و حمد کنیم بر بلیات وی.و در جای دیگر ترجمه مناجاتی از امام محمد باقر (ع) را می آورد و می گوید:راوی از گریه بسیار او پرسیده است: شبی وی را گفتم ای سیدی و سید آبایی چند گری و چند خروشی! گفت: ای دوست!یعقوب را یک پسر گم شد، چندان بگریست، تا نابینا شد و چشم هاسفید کرد و من هژده کس را با پدر خود، یعنی حسین و قتیلان کربلا گم کرده ام، کم از آن

باری نباشم که بر فراق ایشان چشم ها سفید کنم.رویداد حماسی و شگفت عاشورا به زودی در تمام جهان اسلام منتشر گشت و سوگواری ها برپا شد و همواره ادامه یافت و نهال این مراثی، در ادب پارسی با تلاش و باور شاعران و نویسندگان پای گرفت و برآمد و درختی تناور گردید و شاخ و برگ های آن در لابه لای متون نثر و نظم چهره نمایاند و با گذشت روزگاران در نوحه سرایی ها با مردم و باورهایشان بیشتر درآمیخت.5. ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی، عارفی وارسته است که به باور همه پژوهندگان،عرفان را با ادب پارسی درآمیخت درون مایه عرفانی شعر او و پیشرو بودن او در این زمینه بر کس پوشیده نیست. اما مگر نه این است که عارفان و بیشترین دبستان های درویشی خود را به امام علی(ع) باز می بندند و دل در گرو او دارند و مگر امام حسین(ع) فرزند آن امام یگانه نیست؟ پس سنایی نیز که دل در گرو دوستی اهل بیت: دارد، به این رویداد پرداخته است. از حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه می آغازیم منظومه ای که پیش از سنایی نمونه ای ندارد. سنایی این منظومه را در ربع اول قرن ششم سروده است و از این روی، نکاتی که درباره عاشورا و امام حسین بیان می دارد در خور ژرف اندیشی است. او درحدیقه چنین می نگارد:در مناقب حسین بن علی (ع).ذکر الحسین یضئی العینین. سلاله الانبیاء و ولد الاصفیا و الاولیا و الاوصیاء و شهید الکربلا و قره العین المصطفی، بضعه المرتضی وکبد فاطمه الزهراء رضی الله عنه و عن والدیه.قال الله تعالی عز من قایل فی محکم کتابه: (ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم

الله فی الدنیا والا´خره و اعدلهم عذابا مهینا و اولئک هم الخاسرون). و قال النبی علیه السلام: ترکت کتاب الله و عترتی، فاخبر: ان وعدالله حق.او در این تمهید، به زیبایی و نیکویی امام حسین را می ستاید، جایگاه او را نزد پیامبر و شرافت خاندانش را بیان می دارد. به شهادت او اشاره می نماید و از قول خدا در قرآن کریم و از زبان پیامبر در حدیثی دشمنان آن حضرت را می نکوهد و به عذاب آخرت انذار می نماید.سپس این مختصر را در بیش از صد بیت می سراید و این کهن ترین و نخستین جایی است در شعر فارسی، که به گستردگی به این رویداد پرداخته شده است.او در این ابیات نخست به توصیف امام می پردازد:پسر مرتضی امیر حسین که چنویی نبود در کونین....مصطفی مر ورا کشیده به دوش مرتضی پروریده در آغوش...به سرو روی و سینه و دیدار راست مانند احمد مختاراین توصیفات در 23 بیت ادامه و با این بیت پایان می یابد:باد بر دوستان او رحمت باد بر دشمنان او لعنت و در پی او صفت قتل حسین بن علی (ع) به اشاره یزید _ علیه اللعنه _ می آید، او دراین ابیات بدون مسامحه و ابهام، آشکارا ماجرا را بیان می نماید. ابیاتی از این قسمت می خوانیم:دشمنان قصد جان او کردند تا دمار از تنش برآوردندعمرو عاص از فساد رایی زد شرع را خیره پشت پایی زدبر یزید پلید بیعت کرد تا که از خاندان برآرد گردشرم و آزرم جملگی بگذاشت جمعی از دشمنان بر او بگماشت تا مر او را به نامه و به حیل از مدینه کشند در منهل کربلا چون مقام و منزل ساخت ناگه آل زیاد بر وی

تاخت عمروعاص و یزید بد اختر به سرآب برفکنده سپرشمر و عبدالله زیاد لعین روحشان جفت باد با نفرین برکشیدند تیغ بی آزرم نز خدا ترس و نه ز مردم شرم سرش از تن به تیغ ببریدند واندر آن فعل سود می دیدندسپس ورود خاندان را به شام بیان می کند:عمرو عاص و یزید و ابن زیاد همچو قوم ثمود، صالح و عادبرجفا کرده آن سگان اصرار رفته از حقد بر ره انکارکرده دوزخ برای خویش معد بو الحکم را گزیده بر احمداو کربلا را می ستاید و نسیم آن جای گاه را بهشتی می داند و بر کشتگان آن مرثیه می خواند:حبذا کربلا و آن تعظیم کز بهشت آورد به خلق نسیم و آن تن سربریده در گل و خاک و آن عزیزان به تیغ دل ها چاک...تیغ ها لعل گون زخون حسین چه بود در جهان بتر زین شین آل یاسین بداده یکسر جان عاجز و خوار و بی کس و عطشان مصطفی جامه جمله بدریده علی از دیده خون بباریده فاطمه روی را خراشیده خون بباریده بی حد از دیده حسن از زخم کرده سینه کبود زینب از دیده ها برانده دو رودشهر بانوی پیر گشته حزین علی الاصغر آن دو رخ پر چین...حکایتی از نسیم کربلا می آورد و در پایان می گوید:آن که را عمرو عاص باشد پیر یایزید پلید باشد میرمستحق عذاب و نفرین است بد ره و بد فعال و بد دین است لعنت دادگر برآن کس باد که مر او را کند به نیکی یاداما سنایی در کلیات خویش نیز، از این رویداد بارها یاد کرده است.در کوی ِ دین، نباید شادی کرد، زیرا:خرمی چون باشد اندر کوی دین کز بهر ملک خون روان کردند از حلق حسین در کربلاو هرکسی نیز

نباید از امام حسین (ع) یاد کند. کسی که از او یاد می کند، بایست از خود منقطع باشد، به خویشتن و تعلقات نفسانی وابسته نباشد. از این روی سنایی خطاب به خود می گوید:چون سنایی ز خود نه منقطعی چه حکایت کنی ز حال حسین آری، امام حسین (ع) همچون دین است، آرزو، مانند خوک و سگ. اما کسی که نفس پرست است، هماره حسین ِ دین خویش را تشنه می کشد:دین حسین تست آزو آرزو خوک و سگ است تشنه این را می کشی و آن هردو را می پروری بر یزید و شمر ملعون چون همی لعنت کنی چون حسین خویش را شمر و یزید دیگری و این کشتگان هماره زنده و جاویدانند:سر برآر از گلشن تحقیق تا در کوی دین کشتگان زنده بینی انجمن در انجمن در یکی صف کشتگان بینی به تیغی چون حسین دردگر صف خستگان بینی به زهری چون حسن و بهشت را نیز به دوستی آنان می توان یافت:هشت بستان را کجا هرگز توانی یافتن جز به حب حیدر و شبیر و شبر داشتن امام حسین (ع) شهیدی یگانه است، همان گونه که مادرش بانویی یگانه بود:سراسر جمله عالم پر زنانند زنی چون فاطمه خیرالنسا کوسراسر جمله عالم پر شهیداست شهیدی چون حسین کربلا کوسراسر جمله عالم پر امام است امامی چون علی موسی الرضاکو6. این نگاهی گذرا بود بر نگرش عارفان، و نخستین آثار عرفانی به کربلا و عاشورا بود.ایرانیان نه به پارسی، که به زبان عربی، بارها مرثیه اهل بیت سرودند و این بیانگر باورها و علاقه درونی شان به اهل بیت است.از عربی سرایی ایرانیان در این رویداد سخنی گفتیم، بهتر است با ابیاتی از یکی از ایرانیان که در نیمه اول

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه