- پیشگفتار 1
- کربلا شریف تر از مکّه 6
- تواضع و شکر: سبب فضیلت کربلا 11
- برتری کربلا نسبت به مکّه با وجود واجب بودن حج در مکّه 13
- کربلا: مطاف ملائک 16
- کربلا: محلّ نجوای خدا با انبیا 18
- رحمت فراگیر خداوند برای زائرکربلا 19
- همراهی ملائک با زائر سیّدالشّهدا علیه السلام 23
- زائر سیّدالشّهدا علیه السلام و سعادت در قیامت 30
- ترک زیارت امام حسین علیه السلام و حسرت قیامت 33
- اشاره 34
- داغدار اباعبداللّه الحسین علیه السلام و ثواب های شگفت 34
- دو محور کلّی در آداب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام 40
- دعای ملائک برای زائر: دستور اهل بیت علیهم السلام 44
- اشاره 44
- زائران اشکبار سیّدالشّهدا علیه السلام یاوران حضرت زهرا علیها السلام 46
- پیوند گریه بر امام حسین علیه السلام و گریه پشیمانی از گناهان 51
- کربلا: حریم جاودان الهی 53
- نشانه های نور بر پیشانی کربلائیان 57
- زائر امام حسین علیه السلام و نجات از دوزخ 60
- اشاره 60
- گناهان؛ مانع تأثیر مثبت عبادات 63
- امید به آقایی امام حسین علیه السلام در مراحل مرگ تا قیامت 64
- ترس از تأثیر گناهان، همپایه امید به برکات زیارت 72
- میثاق سپاری نزد مدفون زنده کربلا 78
- اشاره 85
- متن زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام: مکتب معارف الهی 87
- حقارت بنده در مقابل عظمت خداوند 88
- توجّه به سیّدالشّهدا: توجّه به خداوند متعال 91
- دعا برای والدین در حین زیارت 93
- شفای صدر امام حسین علیه السلام به ظهور امام عصر علیه السلام 97
- اشاره 99
- لبّیک داعی الله! 99
- چرا هفت لبّیک؟ 102
- «لبّیک» در پاسخ «لبّیک» و «دادرسی» در جواب «فریادرسی» 113
- عاقبت خوش نجات یافتگان به عنایت حسینی 116
در این طور سیناء بنده ای نشسته که از هرکس غیر خدا بریده و خود را بدبخت و بیچاره می بیند. در درگاه ربوبی التماس و گدایی می کند. از قساوت قلب خود شکوه می نماید و خویش را پشیمان و بی آبرو می داند. در این مقام عظیم، بنده ای آمده که خود را آمیخته به جهل و غفلت معرّفی می نماید و کرده های خویش را وحشتناک و فاجعه بار می شناسد. با این حال زار و با بغضی گلوگیر از ندامت، از خود قطع امید کرده است. خویش را در جایگاه اشقیا و افراد جهنّمی می نگرد و چنین سرنوشتی را حقّ خود می داند.
در چنین حالتی که پُر از پریشانی است، بنده دردمند ابراز می کند که هیچ بهانه ای برایش نمانده است. با وجود این فوج گناه، زبانش بند آمد و چاره ای ندارد از اینکه تسلیم عذاب الهی شود. آری این جا سخن از به خاک مالیدن خویش و ابراز ذلّت است. بنده زار و ذلیل اکنون گونه بر تربتی می ساید که یک ذرّه اش کار آفتاب می کند. او صورت بر خاکی نهاده که تمنّای آسمانیان است، سرمه مژگانش کنند. این است که امید به عنایت الهی را پر نور و درخشان می یابد. بنابراین با وجود تباهی اش، بدان خاطر که دستش به دامان محبوب حبیب خداست، جرأت می یابد که از خداوند طلب بخشش کند و سعادت را التماس نماید.
توجّه به سیّدالشّهدا: توجّه به خداوند متعال
ب) محور دومی که در این زیارت شریف، نمایان است، توجّه مستمر به ولیّ خدا به عنوان تنها طریق تقرّب به پروردگار است. زائر،