تحریف شناسی عاشورا در پرتو امام شناسی صفحه 11

صفحه 11

گفتند باید الساعه یا تسلیم شوید، یا کشته می شوید، برادرش «عباس» را نزد آنان فرستاد و گفت: «امشب را برای ما مهلت بگیر که دوست دارم امشب را به نماز و استغفار بگذرانم».امام حسین علیه السلام و یارانش تمام شب عاشورا را به نماز و استغفار و تضرع به درگاه الهی پرداختند «و بات الحسین علیه السلام و اصحابه طول لیلتهم یصلون و یستغفرون و یتضرعون» [119] «شب عاشورا، شب مناجات و راز و نیاز و نماز امام و یارانش بود به طوری که زمزمه ی قرآن و دعا و نیایش و نماز از [ صفحه 125] خیمه ها همچون کندوی زنبور عسل به گوش می رسید».لهم دوی کدوی النحل و هم ما بین راکع و ساجد و و قاری للقرآن» [120] .صبح عاشورا با اصحابش نماز خواند آنگاه صفوف کوتاه آنان را مرتب کرد و فرمود: «بزرگ زادگان، صبر و استقامت ورزید، مرگ به منزله ی پلی است که از آن می گذرید و وارد بهشت می شوید».«صبرا بنی الکرام! فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البوس و الضراء الی الجنان الواسعه...».پس از آن خودش در جلو آنها ایستاد و دستها را به درگاه خدا برداشت و گفت:«اللم أنت ثقتی فی کل کرب و أنت رجائی فی کل شده وأنت لی فی کل حال...».«خدایا، در هرمصیبتی اعتمادم بر تو و در هر سختی امیدم به تو است. چه بسیار مصیبتها که دل را سست وآدمی را بیچاره می کند، دوستان او را وامی گذراند و دشمنان سرزنش می کنند و توئی که در آن هنگام دل نگه می داری و از اندوه فرج می بخشی و مهمات را کفایت می کنی» [121] . [ صفحه 126] هنگام

ظهر «ابو ثمامه» صاعدی عرض کرد: «ای پسر پیغمبر، جانم به قربانت، اینان به ما نزدیک شدند و چیزی از عمر ما باقی نمانده اما به خدا تا من کشته نشوم تو کشته نخواهی شد. اینک موقع ظهر است دوست دارم این نماز را با تو خوانده باشم و عازم لقاء خدا گردم».اما به آسمان نظر کرد و گفت: «نماز را به یاد ما آوردی، خدا ترا با نماز گزاران محشور کند».«ذکرت الصلاه جعلک الله من المصلین الذاکرین، نعم هذا اول وقتها».آنگاه بفرمود نماز را مطابق دستوری که در هنگام جنگ و ترس از دشمن مقرر است، خواندند. ببینید این چه نمازی بود، نمازی که تیر مثل باران می ریخت ولی حسین علیه السلام و یارانش، غرق در حالت خودشان بودند. یکی فرنگی می گوید: «چه نماز شکوفائی خواند حسین بن علی، نمازی که دنیا نظیر آن را سراغ ندارد». [122] .صورت مقدسش را روی خاک داغ می گذارد و می گوید: «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله». [123] . [ صفحه 127] اینجاست که عقل در مقام حیرت بر می آید و می پرسد: آیا در جهان نزد پروردگار منزلتی بالاتر از مزلت حسین علیه السلام می توان یافت؟ و آیا احدی در این راه فداکاری نموده است آنچنانکه حسین علیه السلام جانبازی و از خود گذشتگی نشان داده؟ آیا کسی نمازی را که امام حسین علیه السلام روز عاشورا با یارانش در صحرای سوزان کربلا خواند، خوانده است؟! اگر عبادت در شرائط عادی نردبان قرب است، و نماز تعالی روان و معراج و مؤمن است، این نمازی که حسین علیه السلام روز عاشورا خواند، چه خاصیت عجیب و تأثیر شگرفی می توان

داشته باشد؟!یکی از مورخین معاصر می نویسد:«نماز برای مسلمین موجب تقویت روح و آرامش دل و قوت عزیمت است. نماز در هنگام سختی ها و مصیتها بهترین تسلیت بخش دل آنهاست. اسلام دستور داده که مردم شبانه روز پنج بار نماز بخوانند به علاوه در هنگام زمین لرزه یا آفتاب و ماه گرفتگی و در هنگام هر ترسی نماز بخوانند بیشتر شهدای راه حق هنگام مردم نماز می خواندند و دل آنان آرام می شد و با طمأنینه ی خاطر، جان تسلیم می کردند».سپس می گوید:«حسین علیه السلام در ظهر عاشورا نماز سوزانی خواند که می توان [ صفحه 128] گفت دل سنگها را سوزاند» [124] در همان نماز چند تن از یارانش شهید شدند.از این به بعد که نگاه می کنیم، می بینیم نهضت حسینی، نهضتی است عرفانی و خالصا لله، فقط و فقط حسین است و خدای خودش گوئی چیز دیگری در کار نیست. از صبح عاشورا سیدالشهداء همواره مراقب یاران و جوانانش بود و هر کدام از آنها در میان دشمن محصور می شد، خود امام یابرادرش عباس به کمک او می شتافتند و چون کشته می شدند، کشته های آنها را جمع آوری می کرد، پس از آن که کسی باقی نماند، شخصا به دفاع پرداخت و رجزها خواند و شجاعتی از او نمایان گشت که مورد تحسین دوست و دشمن قرار گرفت. چون لشگر بر او هجوم می آوردند جلو حمله ی آنها را می گرفت و در کنار خیمه ها می ایستاد و می گفت: «مرگ از ننگ بهتر است» می گفت: من عیالات پدرم را حمایت می کنم و بر دین جدم می گذرم. می گفت: در افتخار من بس است که فرزند پاکانم. من یک تنه با شما می جنگم اگر شما را شکست

دادم برای من فخری نیست و اگر کشته شدم من مغلوب نیستم. در هر حال من پیروزم چون نتوانست سواره بر اسب بایستد، پیاده جنگید و چون نتوانست پیاده بجنگد با سر زانو حرکت می کرد. و دشمن را از تعرض به خیام طاهرات مانع می شد و می گفت: «ای مردم، [ صفحه 129] اگر دین ندارید، اقلا آزاد مرد باشید».روز عاشورا وقتی تیر زهراگین بر قلب آن حضرت نشست و خون فواره زد سر به آسمان برداشت و با خدا چنین زمزمه کرد: «اللهم انک تری ما یصنع بولد نبیک» [125] .سپاهیان «ابن سعد» می گویند: «هر اندازه کار بر حسین سخت تر می شد، قدمش راسخ تر و چهره اش برافروخته تر می گشت» بعضی از آنان که حال جان دادنش را تماشا کرده اند، گفته اند که: «فو الله ما رأیت قط قتیلا مضمخا بدمه أحسن منه و لا أنوار وجها و لقد شغلنی نور وجهه و جمال هیئته عن الفکره فی قتله» [126] . «به خدا سوگند هرگز ندیده بودم کشته به خون آغشته ای را بهتر و خوش روتر از او، نور و چهره و زیبائی هیئت او مرا از اندیشه شهادت او باز داشت».در حسین علیه السلام ایمان و حقیقتی بود که هر چه بیشتر به او مصیبت می رسید، آن ایمان و حقیقت ظاهرتر می شد و چون به شهادت رسید، نمایان تر گردید. باید به آنان که از برافروختگی چهره حسین تعجب داشتند، گفت: این چهره پس از شهادتش به مراتب فروزان تر شد چهره حسین عقیده و حقیقت اوست که بعدا در جهان درخشان و تابان گشت و هر چه زمان می گذرد، روشن تر و برافروخته تر می گردد. [ صفحه 130] راستی این چه عظمت

روح و علو طبع و عزت نفس حیرت انگیزی است که از این مرد الهی ظاهر گشته است و برای پی بردن به عظمت روح و رشادت ایمانی آن حضرت کافی است. سخنانی را که در شب و روز عاشورا در مناسبتهای مختلف بیان داشته و کارهای شگفت و حیرت انگیزی که در زمینه های گوناگون انجام داده است، از نظر بگذرانیم آیا این سخنان و این اعمال را در آن شرائط سخت طوفانی جز فرزند زهرا حسین بن علی علیه السلام کسی دیگر می توانست بگوید و انجام بدهد؟!«طوماسی مان» متفکر آلمانی معتقد است که بین فداکاری مسیح و حسین علیه السلام مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پر مغزتر و با ارزش تر جلوه خواهد نمود، زیرا مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید، زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبود که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد. امام حسین علیه السلام زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک و خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند هر کس پدر باشد، می داند که برای یک پدر فدا کردن خویش بسیار آسانتر از این است که فرزندان خود را فدا کند و پدری که می خواهد خود را فدا کند، دوست دارد فرزند خردسالش نیز با او کشته شود تا بعد از او به فلاکت نیفتد.و این یک مسئله فطری است که هر پدری می کوشد بضاعتی برای فرزندانش تحصیل کند. تا بعد از مرگ او اطفال بی پناهش [ صفحه 131] دستخوش مشکلات زندگی نشوند. امام حسین علیه السلام در جهاد خود دائره فداکاری را در یک میدان وسیع عاشقانه قرار داد که اطفال خردسال و

زنان بی پناه را نیز وارد حلقه فداکاری نمود. [127] .«کوت فرشلر» نویسنده کتاب «امام حسین و ایران» می گوید:«در بین مسیحیانی که به شهادت رسیده اند، فقط یک نفر را می توانیم پیدا کنیم که در هنگام ابتلاء به یاد پیشوا بود از این نظر شباهت به حسین علیه السلام دارد. و او «سیک نوس دوم» پاپ اعظم روم بود «والرین» بعد از آنکه در کشور به مقام امپراطوری رسید، تصمیم گرفت مسیحیان را از بین ببرد. «والرین» تمام روحانیون مسیحی را به قتل رسانید ولی پاپ را زنده نگاه داشت تا آن که او را با سخت ترین عذاب به قتل رسانید ولی پاپ را زنده نگه داشت تا آن که او را با سخت ترین عذاب به قتل رسانید و دستور داد که زنده زنده پوست او را کندند و هنگامی که جلاد مشغول شکنجه بود، پاپ ناله کنان می گفت: ای عیسی مسیح از این شکنجه راضی هستم زیرا همین وسیله شده که بیشتر در فکر تو باشم. والرین که پاپ را با آن طرز فجیع به قتل رسانید، بعد از آن که به جنگ شاپور اول رفت، خود با همان مجازات به قتل رسید» [128] .البته «کوت فرشلر» در این تشبیه دچار اشتباه شده است و اگر [ صفحه 132] پاپ اعظم را به یکی از یاران فداکار تشبیه می کرد، مناسبتر بود که همه آنها به هنگام جان دادن در فکر امام خود بودند. مثلا «مسلم بن عوسجه» و «حبیب بن مظاهر» دو تن از مردان کامل و بزرگوار و عباد و زهاد کوفه و از اصحاب امیر المومنین علی علیه السلام بودند. مسلم پیش از حبیب به شهادت

رسید هنوز رمقی داشت که حبیب به بالینش آمد و او را به شهادت تبریک گفت. آنگاه گفت: اگر می دانستم پس از تو زنده می مانم، می گفتم هر وصیتی داری بگو تا انجام دهم اما می دانم که در همین ساعت به تو خواهم پیوست. مسلم گفت: تو را درباره حسین وصیت می کنم که تا زنده ای در دفاع از او سستی نورزی.«سید بن طاوس» می گوید: یکی از یاران امام حسین علیه السلام «عمرو بن قرظه» همواره پیش روی حضرتش بود و هر گاه تیری به قصد امام پرتاب می شد، دستش را سپر می ساخت و شمشیرها را با جانش می خرید و تا جان داشت، نگذاشت آسیبی به امامش برسد. چون از پا در آمد رو به سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین کرد و گفت: آیا وفا کردم؟امام فرمود:«بلی تو در بهشت هم پیش روی ما خواهی بود» [129] . [ صفحه 133]

بعد حماسی

کلمه «حماسه» به معنی: دلاوری و دلیری و شجاعت است.شعر حماسی، شعری است که از آن بوی غیرت و شجاعت و مردانگی استشمام می شود. شعری است که روح را تحریک می کند و به هیجان می آورد. و اگر در «نثر» هم این خصوصیات باشد، آن را نثر و سخن حماسی می گویند. بعضی از حادثه ها و داستانها و منظومه ها هم جنبه حماسی دارند و بعضی شخصیتها هم شخصیت حماسی هستند و روح حماسی دارند.اگر شخصیت امام حسین علیه السلام و حادثه عاشورا را از دید حماسی مطالعه کنیم، می بینیم شخصیت آن حضرت و سرگذشت او، سخن او، عمل او، حادثه او حماسی و هیجان انگیز است. با این تفاوت که شخصیتهای حماسی دیگر از نوع قومی و نژادی و منطقه ای

آن هستند، اما حماسه حسین علیه السلام جنبه ملی و قومی و نژادی ندارد و به یک قوم و یک منطقه و یک نسل اختصاص ندارد. حماسه او حماسه انسانیت، و حماسه بشریت است نه حماسه ملی و نه حماسه اشراف و...پس حماسه او بالاتر و مافوق حماسه هاست. شما در جهان یک شخصیت حماسی مانند شخصیت حسین بن علی علیه السلام چه از نظر قدرت و قوت حماسه و چه از نظر انسانی بودن آن، پیدا نمی کنید و [ صفحه 134] برای این که حماسه حسینی از دیگر حماسه ها شناخته شود، از آن به «حماسه مقدس» تعبیر می شود.شهید استاد «مطهری» درباره حماسه مقدس حسینی می گوید: «... در حدودی که من حسین علیه السلام را شناخته و تاریخچه زندگی او را خوانده ام و سخنان او را که متأسفانه بسیار کم به دست ما رسیده است، به دست آورده ام و در حدودی که تاریخ عاشورا را که خوشبختانه این تاریخ مضبوط است، مطالعه کرده و خطابه ها و نصایح و شعارهای حسین علیه السلام را به دست آوردم، می توانم این طور بگویم که از نظر من کلیه شخصیت حسین علیه السلام «حماسه» است شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی و حق پرستی است» [130] .آری مقاومت امام حسین علیه السلام در مقابل دستگاه دیکتاتوری یزید در همه مراحل به خصوص روز عاشورا، تا وقت شهادتش آن چنان مردانه و شجاعانه و حماسی بود که حیرت و تعجب همگان را بر انگیخت، بدون مبالغه، هیچ قلم توانا و بیان رسا، قادر به بازگو کردن آن نیست. آنگاه که حسین علیه السلام با زن و فرزند و یارانش در محاصره شدید نیروهای مسلح ابن زیاد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه