تحریف شناسی عاشورا در پرتو امام شناسی صفحه 13

صفحه 13

هلاک کردی و شاخه های خانواده ی مرا بریدی و ریشه ی ما را از بن کندی، اگر این کار دل تو را شفا می بخشد، [ صفحه 148] پس شفا یافتی».«ابن زیاد» گفت: «هذه سجاعه و لعمری لقد کان ابوها سجاعا شاعرا فقالت ما للمرأه و السجاعه..» «به جان خودم این زن مانند پدرش سخن به سجع و قافیه گوید».زینب کبری علیهاالسلام فرمود: «زن را با سجع و قافیه گفتن چه کار؟ همانا مرا با سجع سخن گفتن کاری نیست. ولی از سینه ام تراوش کرد آنچه را که گفتم». [143] .در کوفه غیر از زینب کبری علیهاالسلام یکی از دختران سیدالشهداء علیه السلام نیز خطابه ی بلیغی ایراد کرد.بانوی بزرگ اسلام زینب کبری علیهاالسلام همینکه رفتار یزید را بدید که با سر مقدس امام، چه کرد و گفتارش را شنید که پیامبری و نزول وحی آسمانی را منکر شد، از جای برخاست و بانگ بر یزید زد و گفت:خدای بزرگ راست فرمود آنجا که می فرماید:«ثم کان عاقبه الذین أساؤا السؤای أن کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون». «سرانجام گنهکاران تکذیب آیات الهی و مسخره کردن آنهاست».یزید اکنون که عرصه ی زمین و پهنای آسمان را بر ما تنگ گرفته ای شهر به شهر و کوچه به کوچه به اسیری می گردانی، به گمانت برای تو [ صفحه 149] نزد خدا، افتخار است و کرامت برای ما خواری و ذلت است و آن را نشانه ی مقامی نزد خدا برای خود می دانی؟! که چنین بر خود می بالی؟ و یاوه سرائی می کنی؟!اینک به تو هشدار می دهم که سخن خدای عزوجل را فراموش مکن که فرموده:«و لا یحسبن الذین کفروا أنما نملی لهم خیر لأنفسهم انما نملی لهم

لیزدادوا اثما و لهم عذاب ألیم».پس از آن سخن خود ادامه داد تا آن که گفت:«تو نخواهی توانست نام ما را از میان ببری و وحی ما را بمیرانی و به اندازه ی ما در جهان جاوید بمانی. فقط ننگ این کار به دامن تو خواهد ماند سرانجام ای یزید رأیت سست و روزگارت معدود و جمعیتت پریشان است».در پایان سخنش گفت:«الحمد لله که خدا در دنیا به ما سعادت و در آخرت شهادت داد. از خدا می خواهیم پاداش نیک گذشتگان ما را کامل گرداند و مزید ثواب بدان عطا فرماید. خدا دوست و مهربان است خدا ما را کافی است و او بهترین تکیه گاه است».خطبه طولانی است و مقام گنجایش ذکر آن را ندارد زینب در [ صفحه 150] این خطابه بزرگترین شاهکار ادبی و حماسی و سیاسی و اجتماعی را بیافرید. شاهکاری که نظیر آن دیده نشده و حافظه ی جهان مانندش را به خاطر ندارد.مجلس یزید، مجلس جشن پیروزی بود که زینب کبری آن را دادگاه محاکمه ی یزید قرار داد و یزید و یزیدیان را به محاکمه کشید و کفر و طغیان آنها را آشکار ساخت. یزید نتوانست از خود دفاع کند به دشنامی در برابر سخنان منطقی زینب علیهاالسلام بسنده کرد.

معیار ارزیابی

از مطالبی که به اختصار بیان شد، یک نتیجه ی بسیار مهم به دست می آید و آن این که در داستان کربلا این اصل معیاری ست برای ارزیابی صحت و سقم مقتل ها و خبرهائی که در مورد نهضت اباعبدالله نقل شده است، طبق این اصل، هر گونه تاریخ، یا مقتل یا گزارش یا مضمون شعری که حاکی از ذلت پذیری و خواهش امام

حسین علیه السلام و یارانش و خاندانش در مقابل دشمن باشد، دروغ و تحریف غیر قابل قبول است.از آستان همت ما ذلت است دور واندر کنام غیرت ما نیستش ورود [ صفحه 151] بر ما گمان بردگی زور برده اند ای مرگ، همتی که نخواهیم این قیوداکنون که دید هیچ نبیند به غیر ظلم باید ز جان گذشت، کزین زندگی چه سودباید بدانیم که حماسه ی خونین کربلا در تاریخ، بی گمان پرشکوه ترین و تأثیر گذارترین حادثه ای است که در استوار سازی مبانی دین و دفاع از حق و حریت به وجود آمده است چهره ی خونین و منور سالار شهیدان اباعبدالله الحسین بر بلندای تاریخ همچنان شکوهمند و ارجمند می درخشد و راهیان حق و دیده وران عدالت و آزادی را به مقصد اعلی و مقصود والا رهنمون می شود.حادثه ی عاشورا درس غیرت و حمیت و تحمل و بردباری به مردم داد و درس تحمل شداید و سختیها را به مردم آموخت اینها برای ملت مسلمان درسهای بسیاری بزرگ بود حسین بن علی علیه السلام دین اسلام را زنده کرد و بر کالبد نیمه جان آن روح تازه دمید خونها را به جوش آورد غیرتها را تحریک کرد عشق ایده آل به مردم داد، ترس مردم را ریخت و همان مردمی که تا آن روز می ترسیدند، تبدیل به یک عده مردم شجاع و دلاور شدند از آن به بعد هر کسی که می خواست در [ صفحه 152] مقابل ظلم قیام کند شعارش «یا لثارات الحسین» [144] بود. آری فاجعه ی کربلا وجدان دینی جامعه را بیدار کرد و تحول تازه ای به وجود آورد و همین کافی بود که مردان آزاده را به دفاع از

حریم شخصیت و شرافت خود وادارد و روح مبارزه را که در جامعه ی اسلامی به خاموشی گرائیده بود، شعله ور سازد و به دلهای مرده و پیکرهای افسرده حیاتی تازه دمید و آنها را به جنبش در آورد.نهضت حسینی، انقلابی نه تنها در جهان اسلام، بلکه در جهان بشریت پدید آورد این نهضت احیاگرانه معنوی و انقلابی و شهادت طلبانه و آرمان خواهانه و در جهت رضای پروردگار و اهداف عالی اسلامی است. نهضت حسینی هم نهضتی در نفوس بشری است و هم نهضتی در اندیشه و آمال بشری. این نهضت بر تارک تاریخ و بر اوج همه ی نهضتها و حرکتهای سازنده می درخشد و حرکت آفرین همه ی امتها و ملتها در راه احیای ارزشهای انسانی و آرمان ملکوتی آدمی است و از این نهضت مقدس همواره باید درسها آموخت.مرحوم «سید هبهالدین شهرستانی» می گوید:«تاریخ بشری، جز نهضتهای جماعتهای بشری و حرکتهای مردم در جهت نیل به مقاصد و غایات، چیز دیگری نیست. چنان که هنگامی [ صفحه 153] نبرد بین «ابراهیم خلیل» و «نمرود» و زمانی «محمد صلی الله علیه و آله» و «ابوسفیان» و روزی «علی علیه السلام» و «معاویه» بوده است. همیشه پیشوایان هدایت در برابر، ائمه جور بوده اند و از بین تمام نهضتها، نهضت حسینی را در نفوس مردم شگفتی بیشتری است آن هم نه تنها از فضائلی که در نهضت او به ظهور پیوسته و رذائلی که از دشمنان او ناشی شده است، بلکه حسین علیه السلام در انکار جور و مخالفت با یزید خود ممثل و شاخص احساسها و عواطف و آرای همه ی مسلمانان قرار گرفته است». [145] .نهضت حسینی از این رو، نمونه ی

اعلای نهضتها است که حسین علیه السلام رمز موفقیت و مثال فضیلت است به قول شهرستانی:«نهضت حسینی مظهر اتم حق و رفتار خصم و دشمنان او مظهر اتم زور و باطل است». [146] .حقیقت ماجرای نهضت حسینی که قیامی بی نظیر در جهان، چه در مصداق و چه در مضمون است، تنها رفع یک نظام فاسد و پی افکندن نظام جدید نیست، بلکه افکندن شوری در وجدانهای حساس و پرشور در همه ی تاریخ و همه ی زمانهاست. نهضت حسینی علاوه بر این که نهضتی دینی و احیاگر اسلام ناب محمدی است، ولی روح [ صفحه 154] حق طلبی و فضیلت دوستی را در نهاد انسانها زنده کرد و مبدأ تمام حرکتهای اجتماعی و سیاسی مترقی در ملل اسلامی و سایر ملتها گردید. بی جهت نیست که «مهاتما گاندی» درباره ی نهضت حسینی علیه السلام می گوید:«ما راه حسین علیه السلام را رفتیم».«من برای مردم هند چیز تازه ای نیاوردم. فقط نتیجه ای را که از مطالعات و تحقیقاتم درباره ی تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی علیه السلام پیمود». [147] .«اقبال لاهوری» هم بر پایه ی همین حماسه و شور حسینی در شبه قاره ی هند و مبارزات مردمی این خطه ی وسیع از جهان، در دفع استعمار خارجی می گوید:بر زمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانه ها کارید و رفت رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوزتا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد [148] . [ صفحه 155] غرض، حسین

علیه السلام در همه ی عصرها و در برابر همه ی نسلها در همه ی جنگها و در همه ی جهادها در همه ی صحنه های زمین و زمان حضور دارد در کربلا شهید شده است تا در همه ی نسلها و عصرها حاضر شود. و برای ابلاغ پیام عاشورا، و شهیدان کربلا بهترین زبان، زبان حماسی است پس کسانی که می خواهند درباره ی حادثه ی کربلا کتاب یا مقاله بنویسند یا درباره ی آن شعر بسرایند و زبانحال بگویند و یا سخنرانی بکنند، باید از این نکته غفلت نکنند که زبان اصلی فرهنگ عاشورا زبان حماسه است تنها با این زبان می توان شور و حرکتی را که در این حادثه است، منعکس ساخت و راحت و بدون تکلف پیام عاشورا را ابلاغ نمود و کسانی که می خواهند پیام امام را به نسلهای بعدی برسانند، باید از زبان حماسه استفاده کنند زیرا جوهره ی این حادثه ی «حماسه» است.شعرای زمان ائمه را می بینیم که اشعار خود را با شور عاشورائی و حماسی کربلائی از سر غیرت و عزت سروده و تحرک آفرین و عزت بخش شده اند. شاعرانی که حماسه با جوهر جانشان آغشته شده و بیدارگرانی که از خروش شعرشان خواب ستمگران همیشه آشفته است.شاعرانی که ناشران همیشه جاوید عاشورایند، «کمیت» و «فرزدق» نمونه ای از این نوع شاعرانند. [ صفحه 156] فی المثل این یک بیت شعر جقدر مناسب زبانحال امام است:ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی، یا سیوف خذینی گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند ای تیغها بیایید بر قلب من فرودگوینده ی این شعر شاعر کربلا مرحوم «شیخ محسن ابوالحب کبیر» است و این شعر یکی از ابیات قصیده ی پر حماسه و شورانگیز است. امام

با ریختن خون خود این اشعار را اثبات کرد و دین پیامبر را پاسداری نمود.مرحوم «سید جعفر حلی» در مرثیه ی جدش می گوید:قد أصبح الدین منه یشتکی سقما و ما الی احد غیر الحسین شکافلم یر السبط للدین الحنیف شفا الا اذا دمه فی نصره سفکاو ما سمعنا علیلا لا علاج له الا بنفس مداویه ادا هلکابقتله فاح للاسلام طیب هدی فکلما ذکرته المسلمون ذکا [ صفحه 157] وصان سترالهدی عن کل خائنه ستر الفواطم یوم الطف اذ هتکانفسی الفداء لفاد شرع والده بنفسه و باهلیه و ما ملکا [149] .از شعرای فارسی زبان هم هر کسی در سرودن شعر از شیوه ی حماسه استفاده کرده و به سبب قوت زبان حماسه در معرفی عاشورا سرفراز بیرون آمده است:لب تشنه جان سپرد کنار دو نهر آب نقش ستمگران همه نقش بر آب کردتن زیر بار ذلت و زور خسان نداد تا حشر بهر حق طلبان فتح باب کردگر عترتش خرابه نشین شد به شهر شام با این عمل بنای ستم را خراب کردمرغ دلش ز سوز عطش گر کباب شد قلب جهانیان ز غم خود کباب کرد [ صفحه 158] شاعر دیگری می گوید:قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست با قضا گفت مشیت که قیامت برخاست راستی شور قیامت ز قیامت خبر است بنگرد زاهد کج بین اگر از دیده ی راست خلق در ظل خودی محو و تو در نور خدا ماسوا در چه مقیمند؟ و مقام تو کجاست دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست پرچم سلطنت افتاد کیان را ز کیان سلطنت سلطنت تست که پاینده لواست زنده را زنده نخوانند که مرگ

از پی اوست بلکه زنده است شهیدی که حیاتش ز قفاست دولت آن یافت که دریای تو سر داد ولی پادشاهست فقیری که در این کوچه گداست [ صفحه 159] تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست [150] .«عمان سامانی» که اغلب به ابعاد حماسی و اجتماعی واقعه توجهی ندارد، ولی در «گنجینه الأسرار» در چند مورد علاوه بر عرفان به جنبه ی حماسی نیز توجه کرده و چهره ی زیبائی از قهرمانان کربلا نشان داده است و آن معرفی لحظه ای است که سالار شهیدان عزم میدان نموده با ذوالجناح و ذوالفقار گفتگو می کند:پا نهاد از روی همت در رکاب کرد با اسب از سر شفقت، خطاب کای سبک پر ذوالجناح تیزتک گرد نعلت، سرمه ی چشم ملک ای سماوی جلوه ی قدسی حرام ای ز مبدأ تا معادت نیم گام ای به صورت کرده طی آب و گل وی به معنی پویه ات در جان و دل [ صفحه 160] ای به رفتار از تفکر تیزتر وز براق عقل، چابک خیزتررو به کوی دوست، منهاج منست دیده وا کن، وقت معراج منست بد به شب معراج آن گیتی فروز ای عجب معراج من باشد به روزتو براق آسمان پیمای من روز عاشورا شب اسرای من پس حقوقا کز منت بر ذمت است ای سمت نازم زمان همت است پس به چالاکی پشت زین نشست این بگفت و برد سوی تیغ دست ای مشعشع ذوالفقار دل شکافمدتی شد تا که ماندی در غلافآنقدر در جای خود کردی درنگ تا گرفت آیینه اسلام، زنگ من ترا صیقل دهم از آگهی تا تو آن آیینه را صیقل دهی [ صفحه 161] در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه