تحریف شناسی عاشورا در پرتو امام شناسی صفحه 9

صفحه 9

تبیین چهره واقعی [ صفحه 87] افراد توفیق پیدا نکند و این بدان جهت است که پژوهشگر از نظر احساس و معرفت با آن واقعه هماهنگ نیست. و این که عده ای از نویسندگان اهل سنت با وجود آگاهی به ابعاد حادثه، نتوانسته اند چهره واقعی قهرمان حادثه را آن طوری که بود، ترسیم نمایند. برای این است که آنان امام شناس نبوده اند و سخنیتی با آن حضرت نداشته اند و این یک اصل مسلم است که باید میان شخصیت واقعه شناس و شخصیت قهرمان حادثه سنخیتی باشد.معانی هرگز اندر حرف ناید که بحر قلزم اندر ظرف نایدو این که مولف «شهید جاوید» سعی می کند قیام امام را از مجرای عادی و طبیعی و کارهای عقلائی بررسی نماید و کاری به امامت و عصمت حسین بن علی علیه السلام ندارد، چندان تفاوتی با نظر مورخان اهل سنت ندارد، زیرا کسی که قیام امام را بدون عقیده به امامت و عصمت امام بررسی نماید و کسی که معتقد به امامت و عصمت امام باشد، ولی در بررسیهای تاریخی این عقیده را مداخله ندهد، نتیجه یکسان است. پس بررسی و تحقیق کسی در این باره ارزش دارد که مناسب شئون امامت و شامل توجیه و تفسیر و تعلیل تمام نواحی و اطراف این واقعه بی نظیر باشد.پس ناگزیر باید میان شخص تحریف شناس و شخصیت قهرمان عاشورا سنخیتی باشد تا روح و رفتار امام حسین علیه السلام را با جان و دل [ صفحه 88] لمس کند و در آثار هنری و علمی خود منعکس سازد و شاید مهمترین عامل تحریفات واقعه عاشورا این باشد که نوعا اندیشمندانی به معرفی این واقعه همت

گماشته اند که خود شناخت کافی از امام نداشته اند و امام را آن طوری که باید بشناسند، نشناخته اند. پس بهترین راه زدودن غبار تحریف از چهره عاشورا معرفی این نهضت توسط اندیشمندان امام شناس است.آری حادثه عاشورا از حوادث بی نظیر تاریخ است و نمی توان به مقیاس سایر حوادث و دعوتها و نهضتهای سیاسی یا دینی روی آن اظهار نظر کرد زیرا با دعوتهای سیاسی و قیام برای طلب حکومت و استثمار و استبعاد مردم فرق جوهری دارد و همین تفاوت آن را نافذتر و شور انگیزتر ساخته است. بنابراین نمی توان روی این حادثه بدون در نظر گرفتن این ویژگیها اظهار نظر نمود و این قیام را مانند یک قیام عادی تشریح و توصیف کرد زیرا اگر آن را یک قیام عادی بشماریم، تمام جزئیات آن را نیز باید عادی بدانیم در حالی که به طور قطع نمی توان قسمت مهمی از این قیام مقدس را به طور قطع نمی توان قسمت مهمی از این قیام مقدس را به طور عادی تفسیر و تعبیر کرد.چون آغاز قیام و شکل حرکت امام از مدینه به مکه و از مکه به سوی کوفه به هیچ وجه شبیه قیامها و نهضتهای سیاسی و نظامی نیست و با موازین عادی تطبیق نمی کند، معلوم می شود که این قیام یک مأموریت الهی و دارای رمز و سر ملکوتی بوده که امام آن را از روی [ صفحه 89] دستور محرمانه غیبی پذیرفته است.امام حسین علیه السلام نظر به امامت و رهبری واقعی که داشت، نمی توانست با یزید بیعت کند زیرا بیعت با یزید امضای نابودی اسلام بود و او تکلیفی جز امتناع از بیعت نداشت، و

خواست خدا هم از وی همین بود.از آن طرف امتناع از بیعت اثری تلخ و ناگوار داشت زیرا رژیم هولناک اموی با تمام نیرو از امام بیعت می خواست و به کمتر از بیعت قانع نبود و از این روی شهادت امام علیه السلام در صورت امتناع از بیعت، قطعی بود.امام حسین علیه السلام نظر به رعایت مصلحت اسلام و مسلمین تصمیم قطعی بر امتناع از بیعت و شهادت گرفت و بی محابا مرگ را بر زندگی ترجیح داد و تکلیف خدائی هم همین بود.مرحومه «علامه طباطبائی» در این باره می نویسد:«آری سید الشهدا علیه السلام تصمیم بر امتناع از بیعت و (در نتیجه) کشته شدن گرفت و مرگ را بر زندگی ترجیح داد و جریان حوادث نیز اصابت نظر او را به ثبوت رسانید زیرا شهادت وی با آن وضع دلخراش مظلومیت و حقانیت اهل بیت را مسجل ساخت و پس از شهادت تا دوازده سال نهضتها و خونریزیها ادامه یافت و پس از آن همان خانه ای [ صفحه 90] که در زمان حیات آن حضرت کسی درب آن را نمی شناخت، با مختصر آرامشی که در زمان امام پنجم به وجود آمد، شیعه از اطراف و اکناف مانند سیل به در همان خانه می ریختند و پس از آن روز به روز به آمار شیعیان اهل بیت علیهم السلام افزود و حقانیت و نورانیتشان در هر گوشه و کنار جهان به تابش و تلألؤ پرداخت و پایه استوار آن حقانیت توأم با مظلومیت اهل بیت علیهم السلام می باشد و پیشتاز این میدان سید الشهداء بود حالا مقایسه وضع خاندان رسالت و اقبال مردم به آنان در زمان حیات آن حضرت با وضعی که

پس از شهادت وی در مدت 14 قرن پیش آمد، و سال به سال تازه تر و عمیق تر می شود، اصابت نظر آن حضرت را آفتابی می کند و بیتی که آن حضرت (بنا به بعضی از روایات) انشاد فرمود، اشاره به همین معنی است:و ما ان طبنا جبن و لکن منایانا و دولت آخریناسپس مرحوم علامه می افزاید:«و به همین نظر بود که معاویه به یزید اکیدا وصیت کرده بود که اگر حسین بن علی علیه السلام از بیعت با وی خودداری کند، او را به حال خود رها کند و به هیچ وجه متعرض وی نشود. معاویه نه از راه اخلاص و محبت این وصیت را می کرد، بلکه می دانست که حسین بن علی بیعت کننده نیست و اگر به دست یزید کشته شود، اهل بیت حالت مظلومیت به خود می گیرند و این برای سلطنت اموی خطرناک و برای اهل بیت [ صفحه 91] بهترین وسیله تبلیغ و پیشرفت است» [77] .

جلوه های معنوی

اشاره

قبل از آن که به بعد عرفانی نهضت عاشورا بپردازیم، لازم می نماید اشاره ای به بعضی از جلوه های معنوی امام (قبل از حادثه ی عاشورا) داشته باشیم تا با دیدن این جرقه های معنوی چشمهایمان به تماشای انفجار عاشورا عادت نماید زیرا این مرد عظیم آن نور و حرارتی را که در طول عمر خود ذخیره کرده بود، روز عاشورا در آن جلوه گاه معنویات، ظاهر و چشمها را خیره ساخت.حسین بن علی علیه السلام بر خلاف پندار صوفیان و عارفان کاذب، از اول با عبادت و اطاعت مأنوس بود و در مقام عبادت بسیار خاضع و خاشع بود و همیشه از روز رستاخیز با نگرانی و ترس یاد می کرد آنجا که

به او می گویند: ای فرزند رسول خدا چگونه صبح کردی؟ در پاسخ می فرماید:«اصبحت ولی رب فوقی و النار امامی و الموت یطلبنی و الحساب محدق بی و أنا مرتهن بعملی لا أجد ما احب و لا ادفع ما اکره و الأمور بید غیری فان شاء عذبنی و ان شاء عفا عنی فای فقیر [ صفحه 114] افقر منی». [109] .«روزگار را می گذرانم در حالی که پروردگارم ناظر بر اعمال من و آتش دوزخ در پیش است و مرگ در تعقیب من است و نامه ی اعمال من مانند طوق بر گردنم باشد و من در گرو اعمال خود می باشم به دلخواه خود راهی ندارم و از آنچه بدم می آید، قادر بر دفع آن نیستم و کارها در دست دیگری است اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد مرا عفو می کند، پس کدام فقیر از من فقیرتر است»؟.

عاشورا و جلوه های معنوی

اشاره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه