فرهنگ عاشورا صفحه 344

صفحه 344

راه انداختن،کتل بستن،یعنی دسته های عزاداری با علم و کتل برپا کنند و بگردانند.به علامت و اسبانی هم که به هیئت و شکل مخصوصی در روزهای عزا حرکت دهند،علم و کتل می گویند. (1)«تکیه های مشهور در گذشته،کتل می بستند.یعنی پسر بچۀ دو سه ساله ای را در حالی که غرق در جواهرات و طلاجات می کردند،بر اسب زینت کرده ای می نشاندند و عدّه ای از جوانان قوی هیکل و بزن بهادر را با شمشیر و قدّاره به منظور حفاظت در اطراف آن می گماردند و ادّعا داشتند که هیچ کس نمی تواند کودکی را با این همه طلا و جواهر از جمع عزاداران ما بیرون ببرد و این را نشانۀ برتری و قدرتمندی دسته و تکیۀ محلۀ خود می دانستند.عدّه ای از مردم برای سلامتی پسر دو سه سالۀ خود،نذر می کردند که او را کتل کنند...» (2)این نیز تعریف دیگری از کتل است،متفاوت با معنای نخست،بازهم دریغ و افسوس،از پرداختن به شکلها و ظواهر و غفلت از محتوای عاشورا و روح کربلا!

-علامت،توغ،نخل،تعزیه

کتیبه

پارچه هایی مشکی که مزیّن به اشعار«محتشم کاشانی»است و با خط نستعلیق نوشته شده و در ایّام محرّم و سایر روزهای سوگواری،مساجد،حسینیّه ها،تکایا و مجالسی را که در آنها اقامۀ عزا می شود،سیاهپوش می کنند.در این اشعار،اغلب از همان ترکیب بند معروف محتشم(باز این چه شورش است که در خلق عالم است)استفاده می شود.البته کتیبه،به هر نوع نوشته هم گفته می شود که در ساختمانها به کار می رود.«آنچه با خط نسخ یا نستعلیق و یا به خطّ طغرا و یا به خطّ کوفی بر دورۀ دیوار مساجد و مقابر و اماکن متبرّکۀ یا سر در دروازۀ امرا و بزرگان نویسند،یا نقش کنند.» (3)کتیبه نویسی از هنرهای عمده،در بخش خطّاطی است و خطاطان معروفی هنر دینی خویش را در کتیبه های مساجد و بناهای مذهبی تجلّی داده اند.

-محتشم کاشانی

کجاوه

محمل،هودج،عماری،نشیمن و جایگاهی که بر شتر و استر بار کنند و در هر طرفی


1- 1) - لغت نامه،دهخدا.
2- 2) -تاریخ تکایا و عزاداری قم،ص 214.
3- 3) - لغت نامه،دهخدا.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه