فرهنگ عاشورا صفحه 384

صفحه 384

خطاب به محمد حنفیّه،آن سخنان معروف خویش را(لم اخرج اشرا و لا بطرا...) نوشت. (1)در حادثۀ کربلا،همکاری نداشت.

دهخدا می نویسد:«بعد از شهادت امیر المؤمنین«علیه السلام»مانند سایر بنی هاشم گوشه گیر و منزوی بود.پس از یزید،مختار بن ابی عبیده او را امام خواند و به نام او بر عراق مستولی گردید.در سال 66 هجری عبد الله بن زبیر که خود مدعی خلافت بود،وی را به بیعت و متابعت خویش،اکراه می کرد و او تن در نمی داد...فرقۀ کیسانیّه او را امام خویش دانند و گویند به جبل رضوی زنده باشد.» (2)وی در سال 81 در ایّام عبد الملک در مدینه از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد. (3)

محمل-کجاوه

مخالفان بیعت با یزید

یزید بن معاویه و والیان او،پس از مرگ معاویه از مردم و شخصیّتها می گرفتند.امّا کسانی هم زیر بار بیعت نرفتند.از جمله کسانی که علنا بیعت با یزید را ردّ کردند و زیر بار حکومت او نرفتند و از او انتقاد کردند،اینان بودند:حسین بن علی«علیه السلام»،عبد الرحمن بن ابی بکر،عبد الله بن زبیر،منذر بن زبیر،عبد الرحمن بن سعید،عابس بن سعید و عبد الله بن حنظله. (4)سید الشهدا«علیه السلام»دعوت ولید،والی مدینه را برای بیعت ردّ کرد و ضمن سخنی که فضایل دودمان رسالت را برشمرد و به ننگهای یزید اشاره داشت،فرمود:«...و مثلی لا یبایع لمثله» (5)و به مروان نیز که آن حضرت را می خواست به بیعت وادارد ،فرمود:

«ویحک!أ تأمرنی ببیعه یزید و هو رجل فاسق؟» (6)(آیا مرا به بیعت مردی فاسق چون یزید فرا می خوانی؟)سید الشهدا«علیه السلام»بیعت با یزید را به معنای قبول سلطۀ جور و رضا دادن به هدم اسلام می دید.از این رو و برای نجات اسلام و امّت از حکومت فاسقان،بیعت نکرد و سفر مکّه،سپس راه کربلا را در پیش گرفت.

-بیعت


1- 1) -حیاه الامام الحسین،ج 2،ص 262.
2- 2) - لغت نامه،دهخدا.(کلمۀ ابن حنفیّه).
3- 3) -مروج الذّهب،ج 3،ص 116.
4- 4) -حیاه الامام الحسین،ج 2،ص 209.
5- 5) -بحار الانوار ج 44،ص 325.
6- 6) -موسوعه کلمات الامام الحسین،ص 284.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه