فرهنگ عاشورا صفحه 454

تا به زور مانع عزیمت سید الشهدا«علیه السلام»شوند.امّا امام و اصحابش،مقاومت کردند و کار به برخورد با تازیانه هم انجامید و یحیی در انجام مأموریت ناکام ماند.یحیی و عمرو،برادر بودند. (1)

-حج ناتمام،عمرو بن سعید

یحیی بن سلیم مازنی

از شهدای کربلاست.رجز او هنگام نبرد چنین بود:

لأضربنّ القوم ضربا فیصلا ضربا شدیدا فی العدا معجّلا

لا عاجزا فیها و لا مولولا و لا اخاف الیوم موتا مقبلا (2)

که هم روح حماسی و سلحشوری او را می رساند و هم استقبال از شهادت را.

یزید بن ثبیط(ثبیت)عبدی

از شهدای کربلاست.وی از شیعیان اهل بیت و از اصحاب ابو الأسود دؤلی و از اشراف قبیلۀ خود بود.وی ده پسر داشت.پس از دریافت نامۀ سید الشهدا«علیه السلام»که خطاب به اهل بصره نوشته بود،همراه دو پسرش عبد الله و عبید اللّه از بصره آمدند و به علّت بسته بودن راهها با پیمودن بیراهه ها،در مکّه خود را به امام حسین«علیه السلام»رسانده،به کاروان او پیوستند.روز عاشورا پسرانش در حملۀ اوّل و خودش در مبارزۀ تن به تن به شهادت رسیدند. (3)نام هر سه در زیارت«ناحیۀ مقدسه»آمده است.نام او یزید بن نبیط،بدر بن رقید،بدر بن رقیط هم ضبط شده است. (4)

-عبد الله و عبید الله بن یزید بن ثبیط

یزید بن حصین همدانی

یکی از یاران شجاع،بزرگوار و پارسای امام حسین«علیه السلام»که روز عاشورا وقتی تشنگی بر امام و یارانش غلبه کرد،از امام اجازه خواست تا با کوفیان و عمر سعد صحبت کند.امام اجازه داد.وی نسبت به جلوگیری از استفادۀ امام از آب فرات با آنان صحبت و به آنان اعتراض کرد.امّا به او پاسخ نامناسب دادند.بی نتیجه برگشت.آنگاه امام،دربارۀ سپاه

1- 1) -مع الحسین فی نهضته،ص 154،نقل از انساب الاشراف.
2- 2) -مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 102.
3- 3) -عنصر شجاعت،ج 1،ص 70،تنقیح المقال،ج 3،ص 325.
4- 4) -انصار الحسین،ص 97.