- مقدمه ی دفتر 1
- مقدمه ی مؤلف 3
- الا... ای محرم! 5
- کربلا 8
- غروب تاسوعا 13
- شب عاشورا 27
- اتمام حجت 30
- حر 37
- آغاز برخورد 45
- مقاومت اصحاب 54
- پیران جوان 58
- جوانان بنی هاشم 67
- فرزندان ابوطالب 74
- عباس، آموزگار وفا 77
- هل من ناصر؟ 87
- علل و انگیزه های نهضت 104
- موخره 104
- اهداف نهضت امام حسین 105
- فسادهای رژیم بنی امیه 105
- مراحل نهضت 106
- آثار و نتایج نهضت 107
و از شخصیتهای معروف و معتبر کوفه به حساب می آمد. (ابصارالعین، ص 70).
(2) بحارالانوار، ج 45، ص 5.
(3) (وَلا یحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِاَنْفُسِهِمْ اِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا اِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ - ما کانَ اللّهُ لِیذَرَ المُؤمِنینَ عَلی ما اَنْتُمْ عَلَیهِ حَتی یمیزَ الخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ...)، (آل عمران/ 179-178).
(4) رموز الشهاده (ترجمه ی نفس المهموم، ص 104، چاپ اسلامیه.
(5) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، مقتل الحسین، مقرّم، ص 278.
(6) مع الحسین فی نهضته، اسد حیدر، ص 210.
(7) «لا واللَّه! لا اعطیهم بیدی اعطاء الذّلیل ولا اقرّ اقرار العبید»، (تاریخ طبری، ج 5، ص 426). و در ارشاد مفید چنین است: «لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرّ فرار العبید»، (ارشاد مفید، چاپ بصیرتی، ص 235).
-8
فَاِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَهً
فَدارُ ثَوابِ اللّهِ اَعلی وَ اَنْبَلُ
وَاِنْ تَکُن الأبدانُ لِلْمَوْتِ اُنْشِئَت
فَقَتْلُ امْرَی فِی اللَّهِ بِالسَّیفِ اَفْضَلُ
(مقتل الحسین، خوارزمی، ج 2، ص 33. بحارالأنوار، ج 45، ص 49. حیاه الامام الحسین بن علی (علیهماالسلام)، باقر شریف القرشی، ج 3، ص 61).
(9) به گفته ی ابوبکر بن عربی: «اِنَّ حُسَیناً قُتِلَ بِسَیفِ جَدِّهِ»؛ «حسین با شمشیر جدش کشته شد» یعنی: شمشیری که پیامبر به دست مسلمانان داد تا با کفار و مشرکین بجنگند، با همان شمشیر، پسر پیغمبر؛ امام حسین (علیه السلام) را به شهادت رساندند!؛ (الامام الحسین، علائلی، ص 62).
(10) «اَلا واِنَّ الدَعِی ابْنَ الدّعِی قَدْرَ کَّزَ بَینَ اثْنَتَینِ، بَینَ السِّلَهِ وَالذِّلَهِ وَ هَیهاتَ مِنّا الذِّلَهُ یأْبَی اللَّهُ ذلِکَ لَنا وَ رَسُولُهُ وَالمُؤمِنُونَ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهرَتْ وَ اُنُوفٌ حَمِیهٌ وَ نُفُوسٌ اَبیهٌ مِنْ اَنْ نؤثَرَ طاعَهَ اللِّئامِ عَلی مَصارِع الکِرامِ»، (نفس المهموم، ص
247. مقتل الحسین، مقرّم، 234).
حر
حر
روز عاشوراست.
در نخستین لحظاتی که خورشید به کربلا می نگرد و دشت را زیر نگاه خویش دارد، در اردوگاه دشمن، آمادگی برای حمله به چشم می خورد، منتظر فرمان حمله اند، گاه گاهی در میدان، جولانی می دهند و گرد و غباری برمی انگیزند تا با ایجاد رعب و وحشت، در روحیه ی حسین و یارانش، تزلزل ایجاد کنند.
در همین اثنا، وجدانی بیدار می شود و ابرهای تیره، از آسمان اندیشه ی یک فرمانده کنار می رود و تولدی دیگر محقق می شود و آن، وجدان بیدار «حرّ ریاحی» (1) است.
«حرّ» که در اردوگاه دشمن است و فرماندهی یک واحد هزار نفری از سپاه کوفه را به عهده دارد، درگیر کارزار سختی است و نبردی پرشور در درونش