- مقدمه ی دفتر 1
- مقدمه ی مؤلف 3
- الا... ای محرم! 5
- کربلا 8
- غروب تاسوعا 13
- شب عاشورا 27
- اتمام حجت 30
- حر 37
- آغاز برخورد 45
- مقاومت اصحاب 54
- پیران جوان 58
- جوانان بنی هاشم 67
- فرزندان ابوطالب 74
- عباس، آموزگار وفا 77
- هل من ناصر؟ 87
- موخره 104
- علل و انگیزه های نهضت 104
- فسادهای رژیم بنی امیه 105
- اهداف نهضت امام حسین 105
- مراحل نهضت 106
- آثار و نتایج نهضت 107
(2) «صَبْراً بَنی الکِرامِ، فَمَا الْمَوْتُ اِلَّا قَنْطَرَهٌ تَعْبِرُ بِکُمْ عَنِ البُؤْسِ وَالضَّرَّاءِ اِلَی الْجَنانِ الواسِعَهِ وَالنَّعیمِ الدَّائِمَهِ... اِنَّ الدّنیا سِجْنُ المؤمِن وَجَنَّهُ الکافر وَالموتُ جِسْرُ هؤلاءِ اِلی جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هؤلاء الی جَحیمهم»، (معانی الاخبار، ص 289. نفس المهموم، ص 135).
(3) از: حسن حسینی.
پیران جوان
پیران جوان
ظهر عاشوراست...
دشمن فرصت نماز خواندن هم به سپاه امام نمی دهد. حسین به نماز می ایستد تا با ابراز نیاز به آستان «اللَّه»، سرود بی نیازی از هر کس جز او را بر بام بلند زمان، برخواند و زمزمه ی عشق را ترنّم کند.
سعید بن عبداللَّه (1) یکی از همراهان امام خود را سپر بلا می سازد و سینه ی خود را آماج تیرها قرار می دهد تا آن بزرگوار آسیب نبیند. هدف تیراندازها، خود «حسین» است ولی تیرها به امام نمی خورد و سراپای سعید، غرق در خون است، سعید که اینک زیر باران تیرها، از تیرگیها پاک شده
و در جوی خونی که از او جاری است «غسل شهادت» کرده است، بی رمق و بی حال بر زمین می افتد و این پیام بر لب دارد: