تأملی در نهضت عاشورا صفحه 195

صفحه 195

(2) انساب الاشراف، ج 3، ص 171؛ الفتوح، ج 5، صص

145 - 144، تاریخ الطبری، ج 4، ص 304، در عبارات دیگری نیز امام فرمود «ألا ترون أن الحق لا یعمل و ان الباطل لا یتناهی عنه» تاریخ الطبری، ج 4، ص 305، ترجمه الامام الحسین علیه السلام ابن عساکر، ص 214. همچنین امام فرموده بود «فان السنه قد أمیتت و ان البدعه قد أحییت» تاریخ الطبری، ج 4، ص 266.


(3) الفتوح، ج 4، ص 237؛ الامامه و السیاسه، ج 1، ص 183.
(4) لسان المیزان، ج 3، ص 151 (چاپ جدید: ج 3، ص 504)؛ در ترجمه الامام الحسین علیه السلام، (ص 88) عبارت چنین است: کان شمر بن ذی الجوشن الضبابی لا یکاد و لا یحضر لاصلوه معنا، فیجی ء بعد الصلوه فیصلی ثم یقول: الله اغفرلی، فانی کریم لم تلدین اللئام. قال: فقلت: له انک لسی ء الرأی یوم تسارع الی قتل ابن بنت رسول الله صلی الله علیه و آله قال: دعنا منک یا أبااسحاق فلو کنا کما تقول و اصحابک کنا شرا من الحمیر السقاءات..
(5) الفتوح، ج 5، ص 98.
(6) تاریخ الطبری، ج 4، ص 289؛ همین تبلیغات بود که بسیای از مردم، بخصوص مردم شام، امام حسین علیه السلام را خارجی (خروج بر امام) دانسته و تکفیر می کردند.
(7) همان، ص 275.
(8) همان، ص 331.
(9) ترجمه الامام الحسین علیه السلام ص 167، ابن عمر طبق گفته خود معاویه شخصی ترسو بود (ابن اعثم، ج 4، ص 260) او به امام حسین علیه السلام نیز گفت: خروج نکن و صبور باش و داخل در صلحی شو که همه ی مردم در آن داخل شدند. نک: الفتوح، ج 5، ص 39؛ ترجمه الامام الحسین علیه السلام ص 166.
(10) الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 17.
(11) ترجمه

الامام الحسین علیه السلام ص 58.


(12) الاوائل، عسکری، ج 2، ص 125.
(13) فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 143.
(14) الامامه و السیاسه، ج 1، صص 187،183.
(15) ترجمه الامام الحسین علیه السلام ص 79.
(16) طبقات الکبری، ج 5، ص 148.
(17) ترجمه الامام الحسین علیه السلام ابن عساکر، ص 193.
(18) تاریخ اسلام، دانشگاه کمبریج، ج 1، ص 81 (متن انگلیسی) ونک: الاختلاف فی اللفظ 47-49.

آثار سیاسی رخداد کربلا در جامعه ی شیعه

آثار سیاسی رخداد کربلا در جامعه ی شیعه

واقعه ی کربلا از حوادث تعیین کننده در جریان تکوین شیعه در تاریخ است. پیش از این اشاره شد که مبانی تشیع، بویژه اساسی ترین اصل آن، یعنی امامت، در خود قرآن و سنت یافت می شود. اما جدایی تاریخی شیعه از دیگر گروه های موجود در جامعه، به تدریج صورت گرفت است. سنت و اندیشه ای که از از دوره ی خلافت امام علی به یادگار ماند، تا حدود زیادی شیعه را از لحاظ فکری انسجام بخشید. حمایت امویها از اسلام ساخته ی خودشان که سیاست گزاری های معاویه، اجازه نداده بود ماهیت و فاصله ی آن با اسلام واقعی آشکار شود، در جریان به خلافت رسیدن یزید وضوح بیشتری یافت. در جریان حادثه ی کربلا جدایی تاریخی شیعه از سایر گروههایی که تحت تأثیر اسلام مورد حمایت امویان بودند. قطعی شد. از آن پس تشخیص و تشخص شیعه از دیگر گروه ها - گروهی که پیروی از سنت و سیره ی علی علیه السلام جانشینان او می کردند - کاملا مطمئن بود.

در میان شیعیان، گروهی از هر حیث تابع ائمه علیهم السلام و آنها را وصی پیامبر صلی الله علیه وآله و منتخب او می دانستند. از سوی دیگر گروههایی از مردم عراق و بعضی از مناطق دیگر تنها برتری علویان را بر امویان

در نظر داشته و تشیع آنها در همین حد بود. افرادی که در کربلا در کنار امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، از شیعیانی بودند که امامت را تنها حق علی علیه السلام و فرزندانش می دانستند. خود امام علیه السلام در موارد متعددی از مردم خواست تا حق را به اهلش بسپارند و او را یاری کنند؛ زیرا امویان غاصب این حق هستند. (1) در موردی فرمود: «أیها الناس أنا ابن بنت رسول الله و نحن أولی بولایه هذه الامور علیکم من هؤلاء المدعین ما لیس لهم. (2) و در جای دیگر فرمود: «و انا احق من غیری لقرابتی من رسول الله.» (3).

علاوه بر امام، یارانش در فرصت های مختلفی این اعتقاد را با نثر و نظم بیان کردند. مسلم به ابن زیاد گفت: به خدا سوگند، معاویه خلیفه ی به حق نیست، بلکه با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه