تأملی در نهضت عاشورا صفحه 342

صفحه 342

است، که جای هیچ گونه تردیدی را در این امر باقی نمی گذارد که مجالس سوگواری به شکل بسیار گسترده ای در مشرق اسلامی وجود داشته است. در اصل روضه خوانی - نامی که

پس از شهرت روضهالشهداء شایع گردید (3) - مربوط به زمانی پیش از صفویه بوده است. در این باره ی نکته ی قابل توجه آن است که کاشفی حتی در بخشی از کتاب خود که داستان انبیا را بازگو می کند، پس از یاد از داستان هر پیغمبری، گریزی به کربلا می زند. این مسأله بدون استثناء درباره ی همه ی ابنیاء تکرار شده است. روشن است که کاشفی در این حد، نمی توانسته مبدع باشد و به احتمال بسیار قوی از رسمی مرسوم پیروی کرده است.


(1) روضات الجنات، ج 3، ص 230.
(2) ذریعه، ج 24، ص 33.
(3) روضات، ج 3،ص 230.

کاشفی و رواج برداشت معنوی از کربلا

کاشفی و رواج برداشت معنوی از کربلا

زمانی که یک صوفی به تحقیق تاریخی بپردازد یا به ذکر شرح حال عالمان و سیاستمداران بنشیند، چه بینشی بر نوشته او حاکم خواهد بود؟ آیا جز این انتظاری از او هست که دیدگاهش را درباره ی جهان و آنچه در آن است، بر این تحقیق غلبه داده و تاریخ را از منظر تصوف بنگرد؟ مسلم چنین خواهد بود. کاشفی، هم واعظ است، هم صوفی است، هم شیعه است، هم داستان نویس و هم ادیب و شاعر. همه ی این عناصر سهمی در پیدایش روضهالشهداء داشته است. از میان این عناصر، کدام یک بعد فکری قضیه را سامان داده است؟ طبیعی است که باید از دو عنصر تشیع و تصوف یاد کرد. طبیعت تصوف چنین اقتضا می کند تا تحلیل گر صوفی، قضایای رخداده را از جدیت سیاسی جدا کرده، برای هر حادثه و رخدادی ماهیتی فوق طبیعی دست و پا کند. در این نگرش، هر حادثه ای انجام می شود تا به دنبال آن تأثیر معنوی ویژه ی خود را داشته

باشد.

زمانی که این حوادث به تاریخ امور دینی برسد، این قبیل تحلیل، شدت یافته و کمتر به ابعاد مادی قضیه پرداخته می شود. کاشفی در آغاز کتاب مبنای تحلیل خویش را ارائه کرده است. صوفی دنیا را بر خود سخت می گیرد، تا از لحاظ معنوی مقامات

بالاتری بیابد. به علاوه خداوند نیز انبیا و اولیا را گرفتار بلای بیشتر می کند تا او را عزیزتر کند. تاریخ مذهبی عالم، سلسله ای از این ابتلائات است و همه ی انبیاء و اولیا در این «بلا» گرفتار آمده اند.

هر که در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیشترش می دهند

و آنکه ز دلبر نظر خاص یافت

داغ عنا بر جگرش می نهند

برای تأیید این نظر به سخن حلاج استناد می کند که روزی در مناجات خود می گفت که خدایا بحق و حقیقت تو سوگند که در خزانه ی بلا بر من بگشائی و چهره ی محنتهای گوناگون به من بنمائی و خلعت و اندوه در من پوشانی و جرعه ی غم و ملال به من نوشانی بلاها را بر من مضاعف گردانی و تحفه رنج و کلال در هر دم و در هر قدم به من رسانی و دلم را کوی میدان بلیت سازی و به چوگان قهر به هر طرف که می خواهی اندازی و چون مرا هدف تیر محن و نشانه سهام الم و حزن ساخته باشی به من نظری فرمائی اگر دلم ذره ای از دوستی تو عدول کرده باشد حکم کن که حسین حلاج مرتد طریقت است و در دعوی خود دروغ گفت به خدایی تو که اگر به مقراض ریاضت ذره ذره از جای وجودم قطع کنند جز در ازدیاد محبت تو نخواهند کوشید و جز کوس

محبت بر سر کوی تمنا فرونخواهد کوفت. (1).

تا پایان کتاب، کمترین سخنی از ماهیت قایم کربلا بویژه اهداف سیاسی این نهضت، به میان نمی آید. تا آنجا که به شهیدان کربلا مربوط می شود، جایگاه آنها در دنیا بد بوده و اکنون به جای بهتری رفته اند، پس چرا باید در این دنیا می ماندند؟ و تا آنجا که به علاقمندان به آن امام مربوط می شود، بهترین چیزی که باقی مانده، گریه ی نجات بخش است. (393)

دیده کز بهر شهید کربلا شد اشکبار

یابد از نور سعادت روشنی روز شمار

از عمیق تشنه ی شاه شهیدان یاد کن

گوهر اشکی زبحر دیده ی خونین ببار

هر که او امروز گریانست از بهر حسین

با لب خندان بود فردا به صدر اقتدار


(1) روضهالشهداء، ص 211.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه