واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات صفحه 195

صفحه 195

1- 602. کنز العمال، ج 7، ص 265؛ حیاه الصحابه، ج 2، ص 371.

2- 603. تاریخ دمشق، ترجمه امام حسن علیه السلام، ص 235.

3- 604. سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 277؛ تاریخ دمشق، ترجمه امام حسن علیه السلام، ص 229.

4- 605. مستدرک حاکم، ج 3، ص 173.

5- 606. عقد الفرید، ج 2، ص 8؛ تذکره الخواص، ص 213.

32 - گریه اهل مدینه هنگام یادآوری رسول خداصلی الله علیه وآله

جزری نقل می کند: بلال در عالم رؤیا پیامبر را خواب دید در حالی که به او فرمود: «ماهذه الجفوه یا بلال؟ اما اَن لک اَن تزورنا؟»؛ «این چه جفایی است ای بلال! آیا وقت آن نرسیده که به زیارت ما بیایی؟». بلال در حالی که محزون بود بیدار شد و سوار بر مرکب شده، به سوی مدینه آمد و مستقیماً به طرف قبر پیامبرصلی الله علیه وآله رفت و شروع به گریه کرد و خود را به قبر حضرت مالید. حسن و حسین علیهما السلام آمدند. بلال آن دو را می بوسید و به خود می چسباند. آن دو به بلال فرمودند: ما می خواهیم تو هنگام سحر اذان بگویی. بلال بالای بام مسجد رفت. چون گفت: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر». مدینه از گریه به خود لرزید. چون گفت: اشهد أن لا اله الاّ اللَّه، شیون اهل مدینه بیشتر شد. چون گفت: اشهد انّ محمّداً رسول اللَّه، زنان از خانه ها بیرون ریختند، و روزی به مانند آن روز دیده نشد که این گونه مردان و زنان گریسته باشند.(1)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه