امام حسین(ع) معلم آزادی صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

آزادی در میان همه انسان ها، از یک امتیاز ویژه ای برخوردار است و هر کس درمقام استناد به آن بی قید بودن را ملاک قرار می دهد، مانند این که کسی بدون ملاحظه معیارهای لازم کاری را انجام دهد. ولی باید گفت معقول ترین راه برای تعریف آزادی این است که از خالق متعالی - که آفریننده اوست - سؤال شود؛ به خاطر این که جنسی که یک کارخانه تولید می کند بهتر از، هر کس از تمام خصوصیات و نیازهای آن آگاهی دارد و لذا در کنارش دستورالعمل ها را می نویسد، تا مورد توجه استفاده کنندگان واقع شود.

چکیده

1 - آزادی از مهم ترین نیازهای انسان و بلکه تمام موجودات زنده می باشد. به خاطر این که به حقوق و نیازهای واقعی خویش دست پیدا می کند.2 - آزادی برای انسان این است که بتواند عالمانه و عاقلانه خودش را، از زیر فشارهای تمایلات و علاقه های نفسانی نجات دهد و هیچ چیزی را، که مانند خودش مخلوق است بندگی و ستایش نکند و از ابزارهای حقیقت یاب مانند تفکر و تعقل به خوبی استفاده کند.3 - هر انسانی باید خودش را برای تحقق آزادی و استفاده از فرمول هایی که وی رابه این واقعیت نائل می کند، متعهد سازد.حضرت امیر المؤمنین علی (ع) می فرمایند:«مَن ْ قام َ بِشرائط الحُرّیَّه ِ اَهْل ِ لِلعتْق ِ و من قَصَّر عن احکام الحُرّیَّه ِ اُعیدَ الی الرِّق ِ؛هر کسی شرایط و ضوابط آزادی را در خود پدید آورد، شایسته آن خواهد بود و هر کسی از عمل به شیوه آزادی کوتاه بیاید و عمل نکند، به رقیت و یا بندگی برمی گردد».4 - امام حسین (ع) از همه

کانال ها و یا فرمول ها در جهت آزاد کردن مردم استفاده کرد، ولی هیچ تأثیری در آنها مشاهده نگردید. می فرمود: خوب گوش کنید و خوب بیندیشید، آیا من سزاوار کشته شدنم چرا با انصاف نیستید و حق را ملاک قرار نمی دهید؟ من نمی خواهم برای خود از شما کمک بگیرم یا از کشته شدنم نمی ترسم بلکه فقط می خواهم اعمالتان را خوب بفهمید و بدانید برای کی و چی خوش خدمتی می کنید و...5 - علت متأثر نشدن و عدم تحقق آزادی 1 - استمرار تغذیه حرام 2 - بندگی و وابستگی دنیا.سئوال آیا وجود انبیاء و امامان معصوم (ع) و هم چنین استفاده از دستگاه تفکر، مانع آزادی انسان نیستند؟چون هر کسی باید ضمن اطاعت از رهبران آسمانی به دستگاه حقیقت یاب تفکرهم اعتماد کند و بعد از کسب مجوز از آنها، وارد عمل شود.سؤال چرا نسل بشر به آزادی خویش مطابق با تعریف دینی نمی کوشد، بلکه برخلاف آن فعالیت می کند و با زندانی کردن نیروی عقلانی در بخش غرایز و شهوات و امیال نفسانی آزادی را تعقیب می کند؟جواب علل و عوامل زیادی در این میان دخالت دارند از جمله عدم آگاهی از آثار بسیار مفید و ارزش آفرین آزادی واقعی است وقتی که اولین روزهای تحصیل را مد نظر قرار می دهیم می بینیم دانش آموزان به چند گروه تقسیم می شوند:1 - عدّه ای با شوق و علاقه مندی کامل وارد مدرسه می شوند؛2 - گروهی با گریه و زاری شدید از مدرسه فرار می کنند؛3 - تعدادی هم بدون داشتن چندان علاقه مندی وارد مدرسه می شوند.با این که برای همه

روشن است که محیط مدرسه فقط برای رشد و آگاهی آنها فعالیت می کند و کوچک ترین تلخی و ناراحتی را، برای شرکت کنندگان فراهم نمی آورد،مگر این که آنها خودشان چنین وضعیت را ایجاد نمایند.علت آنها را بدین صورت می توان بیان کرد:1 - گروه اول در اثر آمادگی های لازم شناخت واقعیت مدرسه در تحصیل علم لحظه شماری کرده و با شوق وارد مدرسه می شوند و با دقت برنامه های آن را اجرا می کنند.2 - گروه دوم در اثر عدم آگاهی از مدرسه و عدم آمادگی های لازم خیال می کنند که مدرسه یک محیط فشار و محدودیت است و او را از آزادی های نفسانی مانند بازی ها،گشت و گذارها، دوری از محیط خانواده و... باز می دارد.3 - این تعداد هم چون چندان شناختی از مدرسه ندارند، ولی به خاطر فرار از فشارهای موجود در محیط خانواده محیط مدرسه را قبول دارند.بعد از ملاحظه این واقعیات علت اصلی بی علاقه بودن و یا فرار از مدرسه و یا اشتیاق را، باید پیدا کرد.آیا محیط زندگی خانواده در آنها مؤثر افتاده و یا لیاقت و شایستگی خود شخص دخالت دارد؟ در حالی که در خیلی از خانواده ها هیچ بحثی ازعلم و دانش نیست ولی فرزندان بسیار عاشق علم تحویل جامعه می دهند؟در هر چیزی عوامل بسیاری مؤثر هستند و آنچه درارتباط با مدرسه مطرح است مقررات و قوانینی است که بر تمام کسانی که وارد محیط درس می شوند، حکومت دارد.آنهایی که قانون را در مدرسه بااشتیاق می پذیرند و یا عدّه ای که از آن فرار می کنند، فقط در یک مورد ازهم جدا می شوند

و آن هدف است کسی که برای خود هدفی انتخاب کرده که در راز و یا اسرار آفرینش او قرار گرفته او پیوسته به دنبال مدرسه و یا محیطی است که برای تحقق هدفش مساعدت کند، ولی اشخاصی که در جهت اهداف کوتاه عمر احساساتی قرار می گیرند، هرگز به فضای آموزشی علاقه مند نمی شوند، بلکه برخلاف آن عمل می کنند.در مسئله آزادی بر طبق تعریف دینی کسانی می کوشند که هدف خدا را از خلقت انسان برای خود انتخاب کرده و با اشتیاق در کلاس درس انبیا و امامان معصوم (ع) شرکت می کنند تا با سرعت به هدف خویش نزدیک شوند و از برکات آن برخوردار گردند.ولی آنانی که هدف خود را با احساسات و خواسته های نفسانی هم رنگ ساخته و همیشه به دنبال تحقق آرزوهایشان تلاش می کنند، هرگز نمی توانند در آزادی واقعی خویش فعالیت کنند. چون با شروع و گام اول در آزادی دینی باید ازهمه آزادی های نفسانی و احساساتی خود دست بردارند و این کار برای آنها به قدری سخت و دشوار است که از کلاس درس آزادی واقعی فرار می کنند.نکته مهم در آزادی واقعی مقرراتی برای انسان ها، ایجاد می شود و او باید آنها را به خوبی و دقت مراعات کند، چنان که حضرت علی (ع) به فرزندش فرمود:«یا بُنَی َّ اجعل نفسک میزاناً..؛ ای فرزندم برای تشخیص واقعیات و حقوق دیگران خودت را میزان قرار بده و هر چه برای خودت دوست می داری در مورد دیگران هم همان را دوست بدار و هر چیزی که برای خود نمی پسندی به دیگران هم

روا مدار، به کسی ظلم نکن همان گونه دوست نداری برایت ظلم کنند، به دیگران نیکی و محبت بنما، چنان که انتظار داری که برایت نیکی کنند، چیزی را که به دیگران قبیح و زشت می دانی برای خودت هم آن را قبیح بشمار..»اغلب انسان ها به دنبال آزادی های نامحدود هستند که هر طور دلشان بخواهد رفتار کنند، ولی در آزادی واقعی که دین برای نسل بشر، درنظر گرفته است حد و مرز آزادی هر کس به این است که مانع و مزاحم حقوق دیگری نباشد. مهم تر از همه آنها توصیه حضرت است که می فرماید: دیگران را مانند خود انسان بدانید و هر مقدار به خود،حقوق قائل می شوید، دیگران را در آن سهیم بدانید. وقتی که نمی خواهی کسی به تو توهین و جسارت کند، یا حقوقت را ضایع کند و.. تو هم باید در حق دیگران چنین باشی چون همه انسان ها، با هم مشترکاتی دارند و همه بندگان خدا هستند، و امتیاز آنها از یک دیگر، فقط با تقوا و پرهیز کاریشان مشخص گردد.سئوال چگونه چنین آزادی را، درخود بپرورانیم و از آثار مفیدش بهره مند شویم جواب وقتی که تعریف درست آزادی بر همگان مشخص گردید و هر فردی از راه تعقل و تفکر، آن را مورد تأیید خویش قرار داد. باید به فکر به کارگیری آن شد، چون دانستن و یا آگاهی هنگامی ارزش آفرین خواهد شد که انسان آن را در عمل نشان دهد.حضرت علی (ع) در این زمینه کارشناسی های بسیار دقیق و حسّاسی را ارائه می دهد و می فرماید:«وَلات ُهرگز به نفس خود آزادی ندهید، زیرا بدین

وسیله شما را در مسیر ظلمت و تاریکی قرار می دهد و هرگز با آن سازش نکنید، چون با هر سازشی شما را در معصیت و گناه واقع می سازد». یعنی اگر نفس آزاد باشد و به تخلفاتش بی اعتنایی شود همین مقدار برای سلطه آن کفایت می کند که آن آزادی واقعی را از دست انسان بگیرد و باید هر فردی در برابر اعمال زشت و نادرست خویش خود را محاکمه کرده و مجازات نماید، تا نفس مجال تجاوز به حریم آزادی واقعی را پیدا نکند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه