و تحقق آزادی او هماهنگی کامل دارد.زیرا:1 - خداوند متعال عالم و قادر و غنی و بی نیاز است 2 - با قدرت بی پایانش تمام وعده هایش را عملی می سازد؛3 - در تمام توصیه هایش احساسات را تعدیل کرده و انسان را به پاکی و یک رنگی و منطقی اندیشیدن و معقول زیستن دعوت می کند؛4 - همیشه ابزارهای صحیح و زیبنده شأن انسان را که در برگیرنده کمال و رشد عقلانی اوست در اختیار او قرار می دهد، مانند: تقوا، تواضع تعقل و اندیشیدن اخلاق زیبا، گذشت و محبت احترام و...؛5 - هیچ نوع ندامت و پشیمانی و احساس حزن و اندوه در مسیر توصیه هایش وجود ندارد و بلکه در آنها احساس لذت و آرامش و امنیت واقعی برای بندگانش ایجاد می شود.
شیوه های امام حسین برای تحقق آزادی
یکی از مهم ترین ویژگی های پیشوایان معصوم این است که بعد از تعریف یک موضوع و روشن ساختن آن به کیفیت تحقق و شکل گیری آن در وجود انسان می پردازند واین از بزرگ ترین عنایات پروردگار متعال است که به وسیله معلمان توحید نصیب نسل بشر در همه زمان ها می گردد و چون شرایط و مسئولیت امامان معصوم (ع) خیلی حساس و سنگین و ظریف است لذا آموزشهای بسیار مفید و سودمندی را، دراختیار مردم قرار می دهند، تا همگان در کشور وجود خویش این حقیقت را به خوبی تمرین و ارزیابی کنند و با شناخت موانع و آفت های رشد و کمال آنها را با شیوه های یادگرفتن از آموزگاران وحی از سر راه سعادت خویش برچیده و مسیر تحقق آزادی را،برای خود هموار سازند.حضرت امام حسین (ع) برای شکل گیری آزادی
در وجود همه مردم خصوصاً لشکر یزید خیلی تلاش کرد و از شیوه های بسیار ظریف و منفعل کننده ای استفاده می نمود، تا این که دلی را تکان دهد و او را، از اسارت نفس و سقوط در ذلت و بدبختی ها نجات دهد.1 - «ایُّها النّاس اَنسِبُونی مَن ْ اَنَا ثم ّ ارْجعُوا الی انفُسِکُم ْ و عاتِبُوها و انْظُرُوا هَل ْ یحل ُّ لکم قتلی و انتهاک ُ حُرمَتی ای مردم درباره من دقت کنید و ببینید من کیستم و سپس با خودتان خلوت کنید و در برابر یک عمل بی معیار و غیر منطقی احساستان را،سرزنش نمایید. [ وقتی که چنین کردید، نورانیتی در دلتان هویدا می شود و آمادگی تصمیم گیری های آگاهانه را برایتان هموار می سازد.] در این صورت ملاحظه کنید و به این سؤال پاسخ دهید، آیا سزاوار است که مرا بکشید و حرمتم را درهم شکنید؟».2 - «اَلَست ُ اِبْن َ بِنْت ِ نَبِیّکُم ْ و ابْن ِ وَصیّه ُ، اَفتَشُکُّون َ»؛ آیا من پسر دختر پیامبرشما و فرزند وصی او نیستم آیا در این موضوع شک می کنید، به خدا قسم در میان مغرب و مشرق کسی غیر از مرا، به این عنوان پیدا نخواهید کرد».3 - وَ یَحْکُم ْ اتَطلِبُوُنی بِقَتیل ٍ قَتَلْتُه ُ، او مال ٍ اِسْتَهْلَکْتُه ُ او بِقِصاص جَراحه وای بر شما! [چرا نمی اندیشید و برای تصمیم خود الگو و معیاری معقول و منطقی پیدا نمی کنید] آیا من کسی را کشته ام آیا مال دیگری را نابود و ضایع کرده ام آیا به کسی زخم زده ام که می خواهید قصاصم کنید؟».4 - «... اَوَلَم ْ یُبْلِغُکُم ْ قَوْل َ رَسُول َ اللهِ لی و َلِاخِی هذان ِ سَیِّد شباب ِ اَهْل ِ الجَنَّه ِ؛ آیا این حدیث پیامبر خدا (ص) درباره من و برادرم
به شما نرسیده که فرموده اند: اینها [حسن و حسین آقای جوانان اهل بهشتند.5 - «ایُّها النّاس ُ اسْمَعُوا وَ لاتَعْجِلُوا حَتّی اَعِظُکُم ْ بِما هُوَ حَق ٌّ لَکُم ْ عَلی ّ؛ ای مردم سخنان مرا خوب بشنوید و در کارهایتان شتاب و عجله نکنید، تا این که شما را نصیحت کنم به آن چیزی که از حقوق شما بر عهده من می باشد، تا دلیل آمدنم برایتان روشن شود».6 - «.. فان قَبِلْتُم ْ عُذری و صَدَّقْتُم ْ قُولی وَ اَعْطَیتُمونی النَّصَف َ مِن ْ انْفُسَکُم ْ کُنْتُم ْ بِذالِک َ اَسْعَدْ وَ لَم ْ یَکُن ْ لَکُم ْ عَلی َّ سَبیل ٌ»؛ اگر دلایل مرا پذیرفتید و سخنانم را تصدیق نمودید و انصاف را در این میان الگو و معیار خود قرار دادی راه سعادت را دریافته اید و دلیلی برای جنگ با من پیدا نخواهید کرد و اگر سخنانم را قبول نکردید و انصاف را ملاک تصمیم های خود قرار ندادید با دوستانتان در مسیر باطل هماهنگ شوید و هر کاری که دلتان می خواهد در مورد من انجام داده و مهلتم ندهید، ولی موضوع برایتان پوشیده و پنهان نماند، یار و پشتیبان من آن خدایی است که قرآن را نازل فرموده و در هر حال ازنیکوکاران و بندگان شایسته حمایت می نماید».7 - «عِبادَ اللهِ اتَّقُوا اللهَ وَ کونُوا من الدّنْیا عَلی حَذَرٍ. فَان َّ الدُنْیا لَوْ بَقِیَت ْ عَلی اَحَدٍ اَوْبَقِی َ علَیها اَحَدٌ لَکانَت ِ الانبیاءُ اَحَق ُّ بِالبَقاءِ...؛ بندگان خدا! تقوای الهی را پیشه خود قرارداده و از وابستگی های دنیا اجتناب کنید و دنیا، سزاوار دل بستگی نیست و به هیچ کس بقایی ندارد و اگر چنین بود، بی تردید انبیا لایق و شایسته ترین انسان ها برای بقا در دنیابودند.8 - ایُّها الناس ُ ان َّ الله
تعالی خلق الدنیا فَجَعلَها دارَ فَناء وَ زَوَال ٍ مُتَصِرّفه ً بِاَهْلهاحالاً بعد حال ٍ، فاالمغرور مَن ْ غَرَّتْه ُ وَ الشَّقِی ُّ مَن ْ فَتَنَته ْ...؛ ای مردم خداوند تعالی دنیا رامحیط فنا و گذارا، آفریده که در اهل آن زوال و تصرفاتی انجام می گیرد و با حالات گوناگون برخورد می کند، بنابراین گول خورده کسی است که فریب دنیا را بخورد. بدبخت و شقی کسی است که مفتون آن باشد، پس این دنیای فانی هیچ وقت شما را گول نزند و هر کسی به دنیا وابسته و امیدوار شده شکست خورده چون سیستم دنیا غیر از این نمی باشد».9 - یا شیعه َ آل َ ابی سُفیان اِن ْ لَم ْ یَکُن ْ لَکُم دیناً وَ کُنْتُم ْ لاتَخافُون َ یَوْم َ الْمَعادِ فَکُونُوااَحْراراً فی دُنْیاکُم ْ؛ ای پیروان آل ابوسفیان اگر دین دار نیستید و از روز معاد نمی ترسید،لااقل در دنیا آزاد مرد باشید».
نگرش دقیق به سخنان امام حسین
حضرت با این سخنانش پیوسته به فکر تحقق آزادی آنهاست و می خواست با روش های ظریف و فرمول های دقیق روح و قلبشان را بیدار نموده و متوجه حرکت های آگاهانه و آزادانه سازد و در این چند روز، حسّاس ترین شرایط را برای ایجاد روحیه آزاد و آزاد اندیشی فراهم می کرد و همه این کلمات نورانی نشان دهنده این واقعیت است و چون حضرت با آگاهی کامل و مصمّم تسلیم اراده پروردگار متعال بوده و هیچ تردیدی نداشت که اوج موفقیت و نهایت رشد عقلانی و عرفانی خویش را رقم می زند و لذا در تمام گفته هایش اگر با دقت مطالعه شود، هیچ بویی از ترس و اضطراب تزلزل در هدف و... به مشام نمی رسد و این اوج ایمان و عرفان یک انسان
به خدای متعال است که در محاصره فشارها و مشکلات و سخت ترین شرایط عقربه های قلبش به عظمت و قدرت الهی وابستگی کامل پیدا کند و با تسلیم آگاهانه لحظاتش را اداره نماید و قرآن در مقام تعریف از ائمه معصومین می فرماید:(لا یَسْبَقُونَه ُ بِالْقَوْل َ وَ هُم ْ بِامِرِه یَعْمَلُون َ) در گفتارشان از خداوند جلوتر نمی روند و در همه حال به خواسته و امر او تسلیم هستند.وقتی که معلم و مربّی در عالی ترین سطح از رشد و کمال بوده باشد، همیشه به فکر ارائه برنامه هایی است که دانشجویان را در جهت رشد و شکوفایی استعدادها قرار دهد.امام حسین یک حجّت الهی و کارشناس کامل و معصوم است مطالب و سخنانش راهمیشه با معیار و الگوهای درست و قابل اجرا بیان می کند، در هر صورت ما با نگاه اجمالی ولی دقیق به عصاره فعالیّت های زیبا و ارزشمند آن حضرت اشاره می کنیم تا وضعیت روحی و اجتماعی مردم از جهت روان شناسی و جامعه شناسی و هم چنین علل متأثّر نشدن آنها، در برابر این همه تلاش های بسیار اثر گذار، معلوم گردد.