صداقت و سیمای صادقین در قرآن و حدیث صفحه 101

صفحه 101

رابطه صداقت با ساير صفات (137)

رابطه صدق و وفا

اميرالمؤمنين در اين رابطه مي‌فرمايند:

«أَيُّهَا النّاسُ إِنَّ الْــوَفــاءَ تَــوْأَمُ الصِّـدْقِ وَ لا أَعْلَـمُ جُنَّةً أَوْقي مِنْهُ»(1)

اي مــردم وفاء همراه صدق است و من سپري نگهدارنده‌تر از وفا (يا صدق) نمي‌بينم.

امام عليه‌السلام با اين سخن به اين حقيقت اشاره فرموده‌اند كه انسان همان‌طوري كه با زبان راست مي‌گويد با عمل نيز مي‌تواند راست بگويد و آن جا كه راستي در عمل باشد وفاي به عهد خوانده شود و به عكس آن دروغ عملـي است كه آن را خيــانت و پيمــان‌شكني نــام نهنــد.(2)

رابطه ميان وفاء و صدق مستقيم است و به اين معني كه صدق معلول وفا به تعهدات و نيز تقيّد به اصول قوانين انساني است و از جهت ديگر وفاء معلول صدق و صفا در گفتار و كردار و انديشه و هدف‌گيري‌ها است معناي وفا چنان كه از موارد استعمالات آن برمي‌آيد براي بجا آوردن آن لازم است كه در مسير حيات معقول انساني باشد، به عنوان مثال تعهدي بسته مي‌شود اين تعهدات كه انجام دادن و به جاي آوردن آن مطلب را اقتضاء مي‌كند درك و پذيرش يك اصل يا يك قانون، عمل و پاي‌بند به آن را اقتضاءها وفا ناميده مي‌شود.

معناي صدق به طور كلي عبارت است از تطابق گفتار و كردار و تفكرات با واقع، بنابراين با نظر به اين كه صدق معلول وفا باشد، معنايش اين است كه وقتي روحيه يك انسان آماده عمل بر طبق عوامل مقتضي در مسير حيات معقول گشته است، چنين انساني همواره بر مبناي صدق حركت مي‌كند يعني همه احوال و انديشه‌ها و گفتارها و نيت‌هاي او بر مبناي انطباق با واقعيات انجام مي‌گيرد و اگر قضيه را برعكس كنيم و بگوئيم وفا معلول صدق است مسئله روشن‌تر خواهد بود، زيرا معناي قضيه چنين مي‌شود كه هر انساني كه روحيه حركت بر طبق واقعيات را دارا شده است، قطعا در مسير وفا كه عمل بر مبناي مقتضي در حيات معقول است حركت مي‌نمايد. اين جا است كه اميــرالمـؤمنيـن عليه‌السلام مي‌فـرمايد: من هيــچ سپــري نگهدارنده‌تر از وفا يا صدق نمي‌بينم.


1- نهــج‌البــلاغه خ / 41.
2- مكـارم شيــرازي، ترجمـه شرح نهج البلاغه، 1/352.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه