صداقت و سیمای صادقین در قرآن و حدیث صفحه 165

صفحه 165

جمعي از مفسران نيز گفته‌اند كه ابراهيم عليه‌السلام يك نوع بيماري (همانند تب نوبه‌اي) داشت كه در فواصل مختلف زماني به او دست مي‌داد و منظور از جمله اِنّي سَقيمٌ اين است كه وقت بيماري من نزديك شده و من از همراهي شما معذورم، جمله پيش از آن را كه مي‌گويد: «فَنَظَرَ نَظْــرَةً فِــي النُّجــُومِ» نگاهي به ستارگان كرد. سپس گفت من بيمارم. شاهد اين ادعا مي‌دانند، چون منظورش از نگاه به ستارگان آگاهي از زمان بروز آن بيماري بود، و از آن‌ها براي محاسبه وقت استفاده مي‌كرد. در مورد سومين آيه، پاسخ همان است كه در آيات مربوط به حضرت‌آدم عليه‌السلام گفته‌شده و آن اين‌است كه منظور ابراهيم عليه‌السلام از «خطيئه» همان «گناه نسبي» و «ترك اولي» «حَسَناتُ الاَْبْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ» است. لازم است ذكر شود خطيئه گرچه از ماده خطا گرفته شده و در اصل به معني لغزش‌هايي است كه از انسان سر مي‌زند، ولي تدريجا توسعه پيدا كرده و به هر گناهي اعم از عمدي و غيرعمدي اطلاق شده و استعمال آن در گناه غيرعمدي فراوان است ولي اثم معمولاً به گناهان عمدي گفته مي‌شود و در اصل به معني چيزي است كه انسان را بازمي‌دارد، از آنجا كه گناه انسان را از رسيدن به مقامات عالي و خيــرات و بــركــات بــازمي‌دارد بــه آن اثــم گفتــه شده است. (1)

در اينكه اين ترك اولي در مورد حضرت ابراهيم عليه‌السلام چه بوده؟ بعضي گفته‌اند منظور تمام حالاتي است كه انسان را به نحوي از خدا غافل مي‌سازد مانند پرداختن به كارهاي زندگي همچون خوردن و آشاميدن و مانند اين‌ها كه اولياء اللّه همين اندازه غافل شدن از خدا را براي خود گناه مي‌دانستند.


1- مكارم شيرازي، «پيام قرآن»، 7/115 .

(234) صداقت و سيماي صادقين

در مورد چهارمين آيه، يعني اشاره ابراهيم عليه‌السلام به ستاره و ماه و خورشيد و آسمان و آن‌ها را توصيف به ربوبيت كردن و «هذا رَبّي» گفتن نيز مفسران بيانات فراواني دارند و از همه روشن‌تر اين است كه بگوييم اين سخنان را ابراهيم، در گفتگو و استدلال در برابر اقوام مختلف ستاره‌پرست و ماه پرست و خورشيد پرست گفته است (به قرينه آيه‌اي كه بعــد از اين آمــده، و آيه قبــل از آنكــه از گفتگو و محاجه ابراهيم با بت‌پرستــان مي‌گويد) و اين گفتــار ابراهيــم عليه‌السلام در مقام جدل است نــه در مقــام بيــان واقع.

اما آنان مي‌پنداشتند كه آن عقايد نظرات ابراهيم هستند، بنابراين او در برابر هريك از اين گروه‌هاي سه گانه قرار گرفت، نظر آن‌ها را به عنوان يك «فرضيه» پذيرفت و با آن‌ها هم‌صدا شد، تا هنگام غروب اين كواكب آسماني، اشتباه آن‌ها را روشن سازد، همان‌گونه كه مثلاً هنگامي كه ما با طرفداران سكون زمين و حركت خورشيد روبرو مي‌شويم و مي‌گوييم بسيار خوب زمين ساكن است و خورشيد متحرك ولي مي‌دانيد لازمه اين سخن اين است كه خورشيد با اين فاصله عظيم كه با ما دارد در هر 24 ساعت چه دايره عظيمي را طي مي‌كند و چه سرعتي بايد داشته باشـد، سرعتي كـه براي چنيـن جسمي اصـلاً محـال اســت پس فـرض شما باطل است. (1)

صادقين در قرآن و حديث: پيامبران (235)

اين يكي از بهترين راه‌هايي است كه براي ابطال نظرات مخالفان پيموده مي‌شود، بي‌آن‌كه حس عصبيت و لجاجت آن‌ها تحريك گردد، نخست با آن‌ها به عنوان يك فرضيه همصدا شدن و سپس نتايج فاسد را نشــان دادن بعضي نيز گفته‌انــد جمله «هــذا رَبّــي» در برابر اين اقوام به صورت يك استفهــام بوده است. استفهــامي كه مقدمــه بــراي ابطـال نظراتشان به هنگــام غروب و افــول آن كواكــب بود.

اما اين سخن كه ابراهيم عليه‌السلام اين جمله‌ها را به هنگامي كه خودش مشغول تحقيق بود بر زبان جاري كرد و مانعي ندارد كه انسان در حال تحقيق نظرات مختلف را بپذيرد و بيازمايد، گفتار صحيحي به نظر نمي‌رسد چراكه جمله «يقَوْمِ اِنّي بَرِيآءٌ مِمّا تُشْرِكُونَ: اي جمعيت من بيزارم از شريك‌هايي كه شما براي خدا قرار مي‌دهيد»، نشان مي‌دهد كه او در مقام محاجّه با اقوام مخالف بود نه تحقيق براي خودش.

و اين‌كه بعضي در تأييد اين مدعا گفته‌اند ابراهيم تا آن زمان، صفحه آسمان را به خوبي نديده بود، زيرا مادرش از ترس نمروديان او را در غاري بيرون شهر گذارده و پرورش مي‌داده بسيار حرف بعيدي به نظر مي‌رسد چگونه ممكن است او تا سنين جواني يا نوجواني حتي يك بار، نه در شب نه در روز، از غار بيرون نيامده باشد اين سخن به افسانه شبيه‌تــر اسـت تا به واقعيــت.


1- مكــارم شيـــرازي، «پيــام قــرآن»، 7/116 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه