صداقت و سیمای صادقین در قرآن و حدیث صفحه 199

-282

فصل شانزدهم:صداقت ابوذر صحابه راستين پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله

-283

-284

ابوذر راستگوترين فرد صحابه

در ميان صحابه راستين پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله بعضي چون ابوذر و سلمان و عمار و مقداد و... در صداقت سرآمد بوده و در باب صداقت آنان روايات زيادي نيز نقل شده است. اما صداقت و راستگويي ابوذر واقعيتي است كه تاريخ مكررا آن را ذكر مي‌نمايد آن خداپرست بسيار پارسا، آن يگانه فرمانبر هميشگي حق، همو كه در راه حق سرزنش هيچ‌كس او را از كار بازنمي‌داشت و خشم فرمانروايان و اميران وي را بي‌تاب نمي‌كرد، وي كسي بود كه در دانش فناء در خدا و بقاء به خدا سخن راند و بر سختي‌ها و دشواري‌ها پايداري نمود و پيمان‌ها و سفارش‌ها را نگاه داشت و بر محنت‌ها و مصيبت‌ها شكيبايي كرد و از آميختن با مردمان خودداري نمود تا رخت بر جهان ديگر برد، آري ابوذر غِفاري همنشين و همراه رسول بود و بر پرسيدن از او و فراگرفتن دانش از وي حرص داشت و به برخاستن به كارهايي كه از وي مي‌آموخت انسي داشت درباره اصول و فروع و ايمان به نيكوكاري، بقاء پروردگارم و ديگر احكام و مسائل دين.(1)

ابوذر غفاري انسان والامقامي است كه با راستگويي و راست كرداري تكيه‌گاهي فناناپذير براي مسلمين همه دوران‌هاست، در يكي از منابع تاريخي آمده كه وقتي عثمان مي‌خواست ابوذر را تبعيد نمايد، از ابوذر پرسيد كه تو را به كجا تبعيد نمايم؟ ابوذر پاسخ داد: به بصره،

صداقت ابوذر صحابه راستين پيامبر صلي‌الله‌عليه‌و‌آله (285)

عثمان گفت: رفتن تو به بصره آشوب ايجاد خواهد كرد. ابوذر گفت: به مكه، عثمان گفت: در آن جا هم در موسم حج غائله به‌راه خواهي انداخت. ابوذر گفت: به شام تبعيد كن. عثمان گفت: در شام آشوب به راه انداختي و از آن‌جا تو را به مدينه فرستاده‌اند، آن‌گاه عثمان گفت: از سكونت در چه نقطه‌اي احساس ناراحتي مي‌كني؟ ابوذر گفت: از ربذه كه در آن جا محروم از اسلام بودم. عثمان ابوذر را به ربذه فرستاد. در اين داستان عظمت راستگويي ابوذر به اوج خود مي‌رسد و مي‌تواند عامل اميدي براي كساني كه از دروغ‌پردازي حيوان صفتان انسان‌نما به يأس و نوميدي دچار گشته‌اند، بوده باشد.