صداقت و سیمای صادقین در قرآن و حدیث صفحه 44

اهميت وجود صدق در جامعه

صدق و راستي يكي از مهم‌ترين پايه‌ها و اصولي است كه بناي جوامع انساني بر اساس آن پايه‌گذاري شده است و وحدت امم روي آن انتظــام مي‌گيـرد.

بنياد زندگي بشر بر راستي نهاد شده است اگر انسان درست درك مي‌كرد كه چه سعادت عظيم و شگفت‌انگيز در لابه‌لاي راستي و صداقت نهفته است، به طور مسلم تمام نيروي انساني خود را در همه‌جا و در همه چيز براي اجرا و ترويج راستي و درستكاري به كار مي‌گرفت.

بايد اذعان كرد كه هر كجا صداقت و امانت حكمفرماست، آنجا آسايش و خوشي واقعي مسلم است و بالعكس. در هر محيطي كه نادرستي و تقلب تزوير، دروغ، حيله و امثال آن ميان افراد معمول باشد، ظلم و تجاوز و حق‌كشي، دزدي و چپاول، گرفتاري و پريشاني، يأس و هراس و... چون ابر سياه بر همه جا سايه افكنده در نتيجه محيط زندگي، تاريك و خفقان آور گشته و روز روشن در نظر مردم همچون شب تار شود اگر بنا باشد كه همه طبقات مردم به هم راست بگويند و درست كار انجام دهند دنيا، دنيايي بسيار زيبا و جايگاهي پر از صدق و صفا همچون بهشت دلربا گردد و ديگر كسي بدخواه كسي ديگر نشده

اهميت و ارزش صداقت (57)

زندگي بسيار شيرين، پرمحبت و شادي‌آفرين خواهد شد بايد گفت راستي چون كيمياي بي‌مانندي است كه حتي آدم‌هاي نادرست و چپاولگر نيز بدان احتياج دارند زيرا اگر فرض شود كه چند نفر راهزن در گردنه كوهي براي دزدي و غارتگري كمين نمايند و بخواهند قافله‌ها را چپاول نموده و به مقصود خود برسند، ناچار بايد اول قول و قرار صادقانه با هم داشته باشند كه به همديگر خيانت نكرده و به عهد و پيمان فيمابين خود وفادار باشند تا بتوانند در هدف خود موفق گردند والا از همان وقتي كه خيانت و دروغ ميانشان پيدا شود، رشته وحدتشان از هم بگسلد و ديگر پايه توان و قدرتشان از هم متلاشي شده به طور كلي نابود و مضمحل شوند و نيز بسيار ديده شده است كه اشخاص شيّاد و حقّه باز براي رسيدن به اميال شيطاني خود در ظاهر خود را آدم‌هاي صحيح‌العمل و سالم و دلسوز وانمود مي‌كنند تا بدين‌وسيله بتوانند مردم را اغفال نموده، به آرزوي ناصحيح خود برسند، اما وقتي كه پرده از روي اعمال كجشان برداشته شده و تظاهرشان آشكار گشت، في‌الوقت مفتضح و رسوا شده نقش بر آب مي‌گردند و از اين‌جاست كه پيغمبران عظام و رهبران ديني كه از جانب خداي دانا و توانا براي رهنموني بشر برانگيخته شده‌اند اولين وظيفه اساسي آن‌ها قبل از همه همين بوده است كه با نهايت تلاش و مجاهدت و پايمردي افراد جامعه را با تعليم احكام ديني و خداشناسي به سوي راستي و درستي و خلوص سوق دهند و از اين طريق مردم را به گلستان وفا و صفا و محبت و وحدت و سعادت واقعي رهبري نمايند.

(58) صداقت و سيماي صادقين

در دنياي كنوني كه اكثريت مردم بلكه همه گرفتار يك نوع اضطراب و تشويش روحي بوده و هر آن احتمال خطر مي‌رود و همه و همه در اثر خيانت‌ها، زورگوئي‌ها، ظلم‌ها و تجاوزهايي است كه در اثر ناراستي و كج‌مداري از انسان‌ها سر مي‌زند جاي بسي تعجب است كه بشر فعلاً به فكر آن است كه به جوّ نامتناهي عروج كرده تا به كرات آسماني يكي بعد از ديگري راه يابد تا هر چه بيشتر به خوشي و قدرت دست يافته به زندگي ايده‌آل برسد در صورتي كه خود كره زمين را كه ميليون‌ها سال است تسخير و تصرف نموده و سوار آن شده است و همه‌گونه خانه و آشيانه و وسائل گردش و ورزش و خوشي و استراحت روي آن فراهم آورده و از خوردني‌ها و نوشيدني‌ها و پوشيدني‌ها انواع و اقسام برخوردار است و علاوه بر جمادات و نباتات، حيواناتش را هم اسير و به طور دلخواه از آن بهره‌برداري مي‌كنند، افسوس هزار افسوس كه با وجود اين همه موفقيت‌هاي علمي و تكنيكي هنوز در لجن ناراحتي‌هاي روحي و عصبي و فساد و آلودگي هولناك فرو رفته و دود آه مظلومان و بيچارگان از اطراف و اكناف جهان به آسمان‌ها بلند مي‌شود عده‌اي در خاك و خون مي‌غلطند و عده‌اي ديگر در ناز و نعمت بي‌حد و حساب مي‌لولند و عده‌اي هم به نان شب خود محتاج و از دارو و طبيب، سخت محروم.(1)

در محيطي كه نادرستي ريشه دواني كند طبقات مردم به يكديگر بدبين شده طبيب به مريض دلسوزي ندارد، مريض به طبيب خوش بين و مطمئن نيست، كارفرما حق كارگر را عادلانه نمي‌پردازد، كارگر به كارفرما خيانت مي‌كند، رئيس رعايت مرئوس را نمي‌كند، مرئوس به رئيس وفادار و صدّيق نيست در اين صورت هيچ يك از اين‌ها بازده مفيدي نخواهند داشت.