او میخواهد درخت اسلام را با خون خود آبیاری كند.
راه آسمان
ــ كیستید و از كجا میآیید؟
ــ ما از بصره آمدهایم و میخواهیم به مكّه برویم.
ــ سفر به خیر.
ــ آیا شما از امام حسین علیهالسلام خبری دارید. ما برای یاری او این راه دور را آمدهایم.
ــ خوش آمدید! این كاروان امام حسین علیهالسلام است كه به كوفه میرود.
تا نام امام حسین علیهالسلام به گوش آنها میرسد، غرق شادی و سرور میشوند. نگاه كن! آنها سر به خاك مینهند و سجده شكر بهجا میآورند كه سرانجام به محبوب خود رسیدهاند.
آنها برای عرض ادب و احترام، نزد امام میروند. آنها در نزدیكی مكّه، فكرِ طواف و دیدن خانه خدا را از سر بیرون میكنند. زیرا میدانند كه كعبه حقیقی از مكّه بیرون آمده است. به همین جهت به زیبایی كعبه حقیقی دل میبندند و همراه كاروان امام، به سوی كوفه به راه میافتند.
تاریخ همواره به معرفت این سه نفر غبطه میخورد. خوشا به حالشان كه در لحظه انتخاب بین حج و امام حسین علیهالسلام، دوّمی را انتخاب كردند.