عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 405

صفحه 405

خود در چند کیلومتری بارگاه سیدالشهدا علیه السلام دارد و گروه گروه زوّار به کنار قبرش می‌روند و زیارتش می‌کنند و بر او درود می‌فرستند.

84- بریر بن خضیر ..... ص : 442

«بریر بن خضیر»، مردی عابد و زاهد و باوقار و از اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام بود. وی بزرگ قرّاء کوفه بود که در مسجد کوفه می‌نشست و به دیگران قرآن می‌آموخت!

هنگامی که شنید امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید سرباز زده و به مکه هجرت نمود، از کوفه به قصد مکه خارج شد و در مکه به امام علیه السلام پیوست. «1»

وی همان کسی است که شوق شهادت چنان وی را به وجد آورده بود که در صبح عاشورا با دوستانش مزاح می‌کرد و آنگاه که «عبدالرحمان عبد ربّه» خطاب به وی گفت: «ای بریر! این چه ساعت مزاح کردن است؟!» با افتخار گفت: «قوم من همه می‌دانند که من نه در پیری و نه در جوانی اهل بذله و شوخی نبوده‌ام ولی امروز روز نشاط و مزاح است چه اینکه به خدا قسم می‌دانم بیش از این نیست که با شمشیرهای خود با این گروه روبرو شویم؛ ساعتی می‌جنگیم و آنگاه حورالعین را در بهشت در آغوش می‌کشیم». «2»

چون جنگ شدت پیدا کرد مردی از سپاه کوفه، «بریر» را صدا زد و گفت: کار خدا را درباره خود چگونه می‌بینی؟!

بریر گفت: به خدا سوگند که او در حق من نیکی کرد ولی کار تو را در مسیر شرّ قرار داد (من به سوی بهشت می‌روم و تو به سوی جهنم!) (وَاللَّهِ لَقَدْ صَنَعَ بِی خَیْراً وَصَنَعَ لَکَ شرّاً).

آن مرد برگشت و گفت: دروغ می‌گویی، پیش از این دروغگو نبودی!


__________________________________________________
(1). بحارالانوار، ج 101، ص 340
(2). همان مدرک، ج 45، ص 1
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه