عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 422

صفحه 422

صورت بر جبینش نهاد. غلام که ازاین همه محبت به وجد آمده بود، شادمان شد و فریاد زد: «مَنْ مِثْلی وَابْنُ رَسُولِ اللَّهِ واضِعٌ خَدَّهُ عَلی خَدِّی؛ کیست همانند من که پسر پیامبر صورتش را بر صورتم قرار داده است» این را گفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. «1»

***

در اینجا می‌بینیم امام علیه السلام در لحظه شهادت صورت بر صورت غلامش می‌گذارد یعنی همان ابراز محبتی را که درباره فرزند شجاع و دلبندش علی اکبر علیه السلام می‌کند، درباره غلامش نیز روا داشت. یعنی اینها همه مجاهدان وشهیدان راه خدا هستند و همه آنها عزیز و گرامی‌اند، و همه در یک مسیر و برای یک هدف جهاد کردند و شربت شهادت نوشیدند.

91- عمرو بن جُنادة ..... ص : 459

پدرش «جُنادة بن کعب» از مکه با خانواده‌اش به خدمت امام شرفیاب شد و در روز عاشورا در حمله اول به فیض شهادت نایل آمد.

وی در حالی که یازده سال بیشتر نداشت از امام علیه السلام اجازه میدان خواست. امام علیه السلام فرمود: «پدر این جوان در جنگ به شهادت رسیده، شاید مادرش راضی نباشد». او عرض کرد: «إنَّ أُمِّی هِیَ الَّتِی أَمَرَتْنِی؛ مادرم به من فرمان داده است گام در این میدان بگذارم». «2»

به دنبال این سخن امام علیه السلام اجازه داد، وی به میدان رفت و این رجزِ به یادماندنی را خواند:

أَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الْأَمیرُ سُرُورُ فُؤادِ الْبَشیرِ النَّذیرِ


__________________________________________________
(1) رجوع شود به: ابصار العین، ص 54 و مقتل الحسین مقرّم، ص 249. در برخی از مقاتل آمده است که پس از آنکه امام به بالینش آمد و صورت به صورتش نهاد، اسلم چشمش را باز نمود و همین که امام را دید تبسمی کرد و به فیض شهادت نایل آمد. بحارالانوار، ج 45، ص 30 و مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 24
(2) ابصار العین، ص 54؛ کامل ابن‌اثیر، ج 4، ص 73 و بحارالانوار، ج 45، ص 28
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه